جلسۀ ششم از دورۀ چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران وهمسفران نمایندگی پرند، با استادی راهنمای محترم مسافر میلاد، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نقزدن، حاشیه) " شنبه 25 فروردین ماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان میلاد هستم مسافر، خیلی ممنونم از نگهبان جلسه و مرزبانان محترم که فرصت دادند که من دوباره این جایگاه را تجربه کنم، عید سعید فطر را خدمت مسافران و همسفران تبریک میگویم امیدوارم که روزههایی همۀ ما گرفتیم مفید و موثر واقع بشود در زندگیمان، در مورد این دستور جلسه که بسیار مهم است و مطالب فوقالعاده را در خود جای داده است، مسئولیت و قبله گم کردن یعنی هر کسی که مسئولیتی دارد این امکان برایش وجود دارد که قبلهاش را گم بکند و این مسئولیت برای افرادی که شال دارند نیست مورد خطابه همهی اعضای کنگره است مخصوصا سفر اولی و سفر دومیها، منِ سفر اولی یکسری مسئولیت دارم و مسئولیتم این است که به درمانم برسم به ظاهرم برسم مسئولیتم این است که سیدی هایم را بنویسم، خیلی باید مراقب باشم در سفر اول که این مسئولیتی که دارم بتوانم به نفع احسن آن را انجام بدهم، به قول معروف میگوید قبلهِمان را گم نکنیم، یک ذره آب زیر پوستم جمع شد و سرحال تر شدم فکر نکنم توانایی انجام کار بیشتری را دارم توانایی مسئولیتهای بیشتری را دارم نه، همه ابتدای سفر دوم کارهای نیمه تمام خودشان را میخواهند شروع کنند، ماشین عوض کنند شغل عوض کنند و این خیلی مسئلهی مهمی است که ما را از این مسئولیت در سفر اول دور میکند خیلی باید حواسمان را جمع کنیم؛ چون شیطان آن چیزی را که از منِ میلاد میخواهم انجام بدهم نمیآید مستقیماً بگوید، نمیآید بگوید شغلت را عوض کن کنگره نرو، میگوید شغلت را عوض کن کنگره را هم برو حالا من میروم در سفر اول به دنبال کار به من میگویند در ابتدای سفر دوم حالا یک روزهایی را تا ساعت هشت کار کن بعد نگاه میکنم میبینم رها شدم حالا یک جلسه نیام مطمئناً بعد از یک ماه می شود دو جلسه بعد یک ماه میشود دو جلسه بعد سه جلسه و بعد آن چیزی میشود که شیطان میخواهد یواش یواش انجام میشود، بابت خودم عرض کنم که در جایگاههای خدمتی مرزبانی راهنمایی و ایجنتی که در خدمت شما هستم همیشه در لژیون مرزبانی عرض میکنم برای دوستان اگر اینکه من و شما شال انداختهایم برای اینکه خدمت کنیم و قدرت هم داریم و این شال انداختن، من نظرم این است که ندادهاند که ما از قدرتمان استفاده کنیم بلکه دادهاند که من ایجنت از اختیاراتی که دارم استفاده نکنم به عنوان مثال یک نفر سیدی ننوشته است ما بیاییم ایشان را تنبیه کنیم این اصلاً درست نیست بلکه ما بیاییم تشویقش بکنیم که اگر در ماه گذشته دو تا سیدی نوشته است بتواند در ماه جدید ۴ تا سیدی خودش را کامل کند، اساس کار ما بر مبنای عشق و محبت است، چیز دیگری نیست و هر کس در میان خانواده خودش یک جایی یک سری از مسئولیتهایی را دارد و این مسئولیتها اگر درست انجام نشود به نظر من وارد نق زدن و حاشیه میشود، من میلاد سی دی ام را نمینویسم میروم کنار حیاط سیگار کشیدن، با یک نفر دقیقاً مثل خودم که سی دی ننوشته است و سفر سیگارش را شروع نکرده است، دونفری میرویم و وارد این میشویم که مرزبان اینطوری است راهنما اینطوری است نق می زنیم و وارد حاشیه میشویم خیلی بایستی حواسمان را جمع بکنیم و من از این دستور جلسه این گونه متوجه شدم که من میلاد اگر مسئولیتم را به درستی انجام بدهم هیچگاه وارد نق زدن و حاشیه نمیشوم، دستور جلسه در قسمت دوم تولد میثم است، میثم در این نمایندگی زحمت کشید بابت جوشکاری و من در پیامی که برایشان نوشم گفته ام که در خدمت کردن هیچ تردیدی نکنند، به راهنمای سیگارشان آقاحشمت تبریک می گویم، به همسفرشان و راهنمای همسفرشان خانم مینا و خانم مرضیه تبریک می گویم، إن شاءالله از تردید در خدمت کردن بگذری و به یقین برسی که خدمت در کنگره هیچ آسیبی به زندگی ما نمیرساند، ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ و بارگذاری: همسفر فرهاد از لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
174