جلسه اول از دوره چهارم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر سمیه، نگهبانی راهنما همسفر سکینه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «دنور» روز شنبه مورخ ۱۸ فروردین ماه راس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
جایگاه خدمتی نگهبان و دبیر جلسه را تبریک عرض میکنم، امیدوارم جلسات خوب و پر باری داشته باشیم.
دستور جلسه در رابطه با دنور است، دو سال پیش برای اولین بار با ۵۰۰ هزار تومان که تمامی داریی من بود در لژیون سردار شرکت کردم این کار برایم نه سخت بود و نه راحت؛ چیزی که باعث شد من وارد لژیون سردار شوم بخشیدن ضدارزشها بود این موضوع خیلی مهم است، زمانیکه وارد کنگره میشویم چیزی که آرامآرام در ما به وجود میآید بدون اینکه ما متوجه آن شویم از ضدارزشها دور میشویم؛ و همه ما میتوانیم دنور یا پهلوان شویم و انشالله شما هم یک روز به این قدرت برسید.
به نظر من بخشیدن یک تفکر است، بخشیدن چیزی نیست که خداوند به من بدهد درست است که خدا میدهد اما زمانی به من میبخشد که پتانسیل و ظرفیتاش را داشته باشم و از ضدارزشها دوری کنم و هر چه بیشتر ضدارزشها را کنار بگذارم ظرفم بزرگتر میشود. من نمیگویم که انسان خیلی خوبی هستم اما از زمانی که وارد کنگره و لژیون سردار شدم نه با مسافرم کار دارم نه با مادیات و روی خودم هنوز هم کار میکنم.
در لژیون سردار یک سری ارزشها را کسب کردم، ارزش سلامتیام را فهمیدم و مواظب افکارم میباشم، ارزش جهانبینی را میدانم، فکر کردن را یاد گرفتم و آرامآرام ارزشها را آموختم، ضد ارزشها را دادم و ارزشها را فرا گرفتم، آنقدر این را در خودم تکرار و تمرین کردم تا پتانسیل من زیاد شد و ظرفام بزرگتر شد.
هر چه بیشتر ضدارزشها را ببخشيد انسان بخشندهتری میشوید؛ بخشنده یا دنور بودن به اين معنی نیست که خداوند یک پول زیادی را سر راه شما قرار دهد تو بیایی و ببخشی؛ اصلا این اتفاق نمیافتد و معجزه نمیشود که بخواهید دنور شوید به نظر من دنور شدن، پهلوان شدن و یا عضو لژیون سردار شدن یک اسم است و من باید به عنوان دنور صفات آن را در خودم نهادینه کنم صفات آن هم بخشیدن است.
من از آقای مهندس این را خیلی خوب یاد گرفتم و همیشه اجرا میکنم و از یادم نمیرود که ضدارزشها را رها کنم؛ یعنی اینکه اگر از کسی بدم میآید یا کسی ناراحتم کرده است و یا قضاوتم کرده و کنایه زده است را ببخشم اگر آنها را نبخشم و همیشه در ذهن من باشند یعنی همان زبالههای فکری که آزارم میدهد.
اصلا بخشش چیست؟ بخشش خودت، بخشش دیگران، بخشش مالی، تو اول باید کلاس اول بروی تا لیسانس بگیری، پس اگر بخشش خودت را یاد نگیری نمیتوانی دیگران را هم ببخشی به خودت نگاه کن به زندگی نگاه کن و ببین ارزشها را یاد گرفتی؟ ارزش سلامتی که الان قدر آن را میدانی؟ اگر توانستی خودت و دیگران را ببخشی آن گاه در مرحله سوم قرار میگیری و پول را به تو میدهند.
شاید کسی بگوید من پنج سال میآیم کنگره اما چرا وضعیت مالی من درست نشده است؟ چرا من نمیتوانم عضو لژیون سردار شوم؟ به این دلیل است که تزکیه و پالایش در درونمان اتفاق نیفتاده است؛ اگر تزکیه و پالایش را در درون خود انجام دهیم و ببخشش در درونت شکل بگیرد آن پتانسیل به وجود میآید و دیگر نیازی نیست تلاش کنید و پول به سمت تو خواهد آمد؛ خداوند یک سری قدرتها را به ما داده است که یکی از آنها ببخشش است؛ توانستی این را در کنگره کشف کنی یا نه منتظر هستی خداوند گنجینهاش را به رویت باز کند؟ آقای مهندس همیشه در سیدیها میفرمایند: (همیشه پایههای مالی را تقویت کنید).
ما دو نوع بخشش داریم، بخشش علم و دیگری بخشش پول ما زمانیکه وارد کنگره میشویم همیشه در حال بخشیدن هستیم همانند دوچرخهسواری که باید رکاب بزند و اگر بایستد متوقف شده پس همیشه باید ببخشید به نظر من کسی که پولی را در سبد میاندازد شاید دارو ندارش ۱۰ تومان است اما باز هم در سبد میاندازد و آن هم بخشنده است اما چرا یکی در آن سطح است و یکی در سطح دنور؟ میخواهم بگویم که اینها پلهبهپله است و آرامآرام به انسان داده میشود و یک دفعه صورت نمیگیرد چرا؟ زیرا پتانسیل ندارد و ظرفیت هنوز شکل نگرفته است و به او نمیدهند.
همه ما مانند یک گِل هستیم که آمدهایم به کنگره و با آموزشهایی که اینجا دریافت میکنیم به آن گِل شکل میدهیم و میخواهیم یک تندیس درست کنیم تا از خودمان به جا بگذاریم. بخشیدن به این معنی نیست از چیزی که نیاز ندارم ببخشم؛ من این بخشش را خیلی خوب در کنگره درک کردم؛ تو باید چیزی را ببخشی که به آن نیاز داری؛ غذای مانده را به یک نفر بدهی اسمش بخشش نیست.
اگر بخواهی به مرحله دنور يا پهلوانی برسی راهش پول نیست، راهش فقط تزکیه و پالایش است. افرادی که خیلی ثروتمند هستند به خاطر اینکه تزکیه و پالایش زیادی شدهاند. من دنور بودن و بخشنده بودن را از خودم شروع کردم، نه از پول نه از مسافرم و نه از هیچ چیز دیگر، تو اگر از خودت شروع کنی آن تزکیه و پالایش و آن بخششهای کوچکی که میکنی میتوانی در ادامه بخششهای بزرگی را انجام دهی و یک سری از انسانها دست خدا میشوند و به تو کمک میکنند و یک سری معجزات اتفاق میافتد. هر موقع که ضدارزشها کنار رفت و ارزشها به جای آن آمد و پتانسیل افزایش پیدا کرد آن زمان یک انسان بخشنده میشوی و آرام آرام پول وارد زندگی تو میشود؛ امیدوارم همه ما معنای واقعی کلمه بخشش را درک کنیم و به حال خوب برسیم.
مشارکت راهنما همسفر الناز:
در جهانی که زندگی میکنیم آمدیم تا یک سری از گرهها، مشکلات و مسائل را برطرف کنیم و این نحوه برطرف کردن برای همه افراد به یک میزان نیست، یعنی اگر برای من پنج سال زمان میبرد برای یک نفر پنج ماه زمان میبرد و همین امر باعث میشود که بین افراد نوسان بوجود بیاید، یکی در جایگاه پهلوانی و یکی در جایگاه دنوری و دیگری حتی هنوز نتواند در گلریزان شرکت کند این خودش جای تعمق دارد اما؛ همیشه باید در هر حال باید خدا را شکر کنیم زیرا در کنگره این آگاهی و بیداری در ما بوجود میآید و این جرقه زده شده است، خیلی چیزها را خداوند به ما میدهد اما در قله ماندن برایمان ارزشمند است، امیدوارم همه ما در جهت تزکیه و پالایش قدم برداریم.
مشارکت راهنما همسفر خدیجه:
دنور به معنی بخشنده است؛ بخشندگی پول نگفته شده است! بخشش باید در جهات مختلف اتفاق بیافتد و شاخههای مختلفی هم دارد؛ ابتدا بخشش خودمان، بخشش کسانی که به ما ظلم کردند که باید از آنها عبور کنیم تا به بخشندگی برسیم. صورآشکارش پول دادن است اما این صور آشکار چند قسمت دارد؛ یکی اینکه اول پایههای مالی من قوی باشد یعنی من باید یاد گرفته باشم چطور پسانداز کنم که وقتی که میخواهم پول را پرداخت کنم کاسه چه کنم چه کنم دست نگیرم، باید آن ظرفیت را در درونم بیدار کنم. صور پنهان هم باید در پنهان من اتفاق بیافتد که آقای استاد امین میفرماید: (زمانی که میخواهید بنایی را درست کنید ابتدا باید آن بنا را خراب کنید تا بتوانید بنا جدیدی را بسازید) پس من هم باید تزکیه و پالایش را از درون خودم آغاز کنم سپس بخشنده باشم.
مشارکت راهنما همسفر سمیه بابایی:
همانطور که دوستان گفتند دنور یعنی بخشنده؛ بخشنده بودن هم یکی از صفات خداوند است به نظر من رسالت انسان این است که به صفات خداوند نزدیکتر شود حالا فرقی نمیکند بخشندگی باشد یا صداقت باشد، هر صفاتی که خداوند دارد در درون انسان هم وجود دارد منتها یک زمانی یک اتفاقاتی میافتد که آن صفات کمرنگ میشود. من قبل از بخشیدن ابتدا باید تفکر کنم و از وادی پنجم باید پسانداز را یاد گرفته باشم تا در موقع بخشیدن آن لذت بخشش را بچشم، اگر اینها را در وادیها و جهانبینی یاد گرفته باشم مطمئنآ این بخشش را میتوانم به نحو احسنت انجام بدهم. اگر آموزش به قدری قوی و قدرتمند باشد که شخص بتواند با تمام تواناییاش ببخشد آن بخشش لذت دارد اما اگر آموزش نبیند نمیتواند ببخشد. امیدوارم همه ما به آن بیداری و آگاهی لازم دست پیدا کنیم تا بتوانیم با جان و دل ببخشیم.
ضمن عرض خداقوت به همسفر فاطمه نگهبان لژیون سردار دوره قبل و دبیرانشان، برای همسفر سکینه و دبیرانشان دوره خدمتی پرباری از خداوند مهربان طلب میکنیم.
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه عضو لژیون سردار
عکس و ارسال: همسفر زینب،مرزبان خبری عضو لژیون سردار
- تعداد بازدید از این مطلب :
204