English Version
English

گروه خانواده _ آینه‌ی تمام‌نما

گروه خانواده _ آینه‌ی تمام‌نما

اولین جلسه از دوره‌ی سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60، ویژه‌ی همسفران نمایندگی دامغان‌؛ با استادی ایجنت محترم همسفر مریم، نگهبانی همسفر فرزانه و دبیری همسفر بی‌بی با دستور جلسه‌ی «تجربه‌ی من از اضافه‌وزن و تعادل آن بامتد کنگره 60» در روز دوشنبه بیستم فروردین ماه 1403 رأس ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

 خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
به نگهبان و دبیر جایگاهشان را تبریک می‌گویم و همین‌طور به نگهبان و دبیر دوره‌ی قبل خداقوت می‌گویم و از زحمات این دو عزیز تشکر می‌کنم.
دستور جلسه‌ی «تجربه‌ی من از اضافه‌وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» دستور جلسه‌ی جدیدی است و امسال اولین‌بار است که در فهرست دستور جلسه‌های کنگره گنجانده شده است. من این تجربه را در کنگره داشتم و استادی من امروز برحسب اتفاق بود؛ کاهش وزن، با این متد را تجربه کردم و این رهایی را از جناب مهندس گرفتم و اجازه‌ی پنج رهجو را هم دارم؛ ولی جایگاه ایجنتی و راهنمایی این شعبه باعث شده بود من آن رسالت را کنار بگذارم.
جای تفکر دارد این که من مریم باید بدانم چه می‌کنم.
در مورد اضافه‌وزن و این که من تجربه‌ام را بگویم؛ نقطه‌ی آغاز آن سی‌دی آشپزی جناب مهندس بود؛ بعد از آن نگاه مهندس روی جسم آمد و جناب مهندس شروع به صحبت راجع به جسم کردند و این نکته را متذکر شدند که ما باید به جسم توجه کنیم آقای مهندس در سی‌دی‌های اضافه‌وزن اشاره می‌کنند: «در کلام‌الله آمده؛ به غذای خود نگاه کنید» جای تفکر دارد؛ این که من مریم باید بدانم چه می‌خورم.
جسم یک وسیله است و مانند یک ماشین است و من چیزی فراتر از جسم هستم؛ برای اینکه بتوانم در این دنیای مادی به حیاتم ادامه دهم؛ به این جسم نیازمندم حالا می‌خواهد شصت یا هفتادسال باشد. اگر قرار باشد صدسال از خداوند عمر بگیرم باید این جسم مرا تا انتها همراهی کند و راه ببرد؛ تا از این جهان خارج شوم. اگر من درست رفتار نکنم و از آن درست مراقبت نکنم؛ من را تا انتهای خط نمی‌برد و به ابعاد دیگر نمی‌روم اگر من به فکر خودم نباشم هیچ‌کس نمی‌تواند به من کمک کند؛ در وادی سوم من این آگاهی را به دست آوردم که هیچ موجودی به میزان خود من نمی‌تواند برای من کاری انجام دهد و تمام صفر تا صد زندگی‌ام خودم هستم. من این وادی را با دندان‌درد مثال می‌زنم وقتی نیمه‌شب از درد بیدار می‌شوید همه عزیزان خانواده خواب هستند و تو از درد می‌نالی و از دست کسی کاری بر نمی‌آید پس این جسم برای این است که من بتوانم به حیاتم ادامه دهم.
آقای مهندس اضافه‌وزن را با کیسه‌های برنج مثال می‌زنند؛ می‌گویند: کسی که دچار بیست کیلو اضافه‌وزن است مثل کسی است که دو کیسه ده کیلویی را مدام حمل می‌کند و هر جا می‌رود این کیسه‌ها همراه او هستند؛ هر چقدر اضافه‌وزن بیشتر شود تعداد این کیسه‌ها بیشتر می‌شوند. در یکی از سی‌دی‌ها اشاره می‌کنند حالا دو یا سه کیلو اضافه‌وزن اشکال ندارد؛ ولی سعی کنید به کیسه ده کیلویی نرسد. این تفکر که چه چیزی بخورم؛ چه میزان بخورم و چه زمان بخورم؛ در کنگره در من شکل گرفت؛ در متد DST با اعداد و میزان و مقیاس سروکار داریم؛ اگر من مریم می‌خواهم میزان شوم و اضافه‌وزنم را درمان کنم؛ باید بدانم؛ چه‌کار کنم؛ چه میزان بخورم؛ چه چیزی بخورم و چه زمان بخورم؛ این مثلثی است که جناب مهندس برای کاهش وزن مشخص کرده‌اند؛ همان‌طور که در مورد بیماری اعتیاد و درمان آن با داروی اوپیوم تینکچر، با اندازه سروکار دارند و توسط راهنماها اجرا می‌شود که چقدر بخورند و چه زمان بخورند؛ در مورد سیگار هم این اتفاق می‌افتد که چند قطعه آدامس بخورند؛ دقیقاً این مثلث برای کسی که اعتیادش را درمان می‌کند، هم استفاده می‌شود؛ فرد باید چه زمان دارویش را مصرف کند و چه مقدار مصرف کند. درگذشته به زمان خوردن توجهی نمی‌کردم و در کنگره تغییر کردم؛ درگذشته تا دیروقت بیدار بودم و مدام می‌خوردم و امکان نداشت بیدار باشم و چیزی نخورم در کنگره با متد جناب مهندس و آموزش‌های کنگره آموختم؛ وقتی شب میوه می‌آورند ترجیحاً نخورم و در صورت اجبار لااقل یک میوه را، کامل نخورم.
در سفر جونز جناب مهندس هیچ منعی برای خوردن در نظر ندارد؛ شاید دوستان تجربه‌ی انواع رژیم‌ها را داشته باشند و در آن‌ها منع مصرف داشته باشند.
آقای مهندس در ابتدای کتاب ۶۰ درجه اشاره کرده‌اند که ما می‌توانیم؛ از این روش (روش DST) برای لاغری هم استفاده کنیم؛ بیست و اندی سال از تألیف آن می‌گذرد و کنگره الان به این باور رسیده است که از این ابعاد متد می‌شود استفاده کرد؛ تا فرد به وزن مناسب خود دست پیدا کند.
وقتی روش تغذیه‌ی من درست شد، به دنبال آن تغذیه‌ی دختر و همسرم هم سالم شد؛ نوشابه و سس از سفره‌ی ما حذف و سالاد پایه ثابت آن شده است. این جزء برنامه‌ی زندگی ما نبود و کاری که کنگره انجام داد؛ آگاهی بود، من غذایی که می‌خورم با آگاهی است و با تفکر غذایم را انتخاب می‌کنم؛ اینکه چه چیزی درست کنم و از چه موادی استفاده کنم؛ در آن زمان این‌طور نبود و فقط یک سوخت‌گیری ساده بود؛ غذاخوردن بزرگ‌ترین لذت آمیخته با ترس بود؛ ترس از چاق شدن؛ می‌خوردیم، عذاب وجدان داشتیم؛ نمی‌خوردیم ولع داشتیم؛ ولی به نقطه‌ای می‌رسی که هیچ‌کدام از این‌ها نیست؛ چون آگاهانه حرکت کردی و می‌دانی چه چیزی تهیه کنی و چه چیزی استفاده نکنی.
وقتی جسم همه‌ی موادی را که به آن نیاز دارد، دریافت کند؛ دیگر ولع ندارد. جسمی که گرسنه است یا به گفته‌ی جناب مهندس؛ جسمی که ترسیده؛ مدام در تنگنای نخوردن و خوردن قرار گرفته؛ از ترس مرتب ذخیره می‌کند.
وقتی سفر جونز را شروع می‌کنید؛ اصلاً نباید به کاهش وزن فکر کنید؛ فقط باید روی مسیرتان حرکت کنید؛ وزن خودبه‌خود کم می‌شود؛ اگر به آن فکر کنید، استوپ وزنی پیدا می‌کنید.
من از کسانی بودم که صبحانه نمی‌خوردم؛ صبحانه‌ای که قبل از ساعت هشت صبح باشد را اصلاً نمی‌خوردم؛ با یک لیوان D.SAP به پیاده‌روی می‌رفتم؛ اما الان دو تخم‌مرغ آب‌پز من را تا ظهر نگه می‌دارد. قبلاً از تخم‌مرغ آب‌پز بدم می‌آمد؛ ولی با عوض‌کردن چاشنی‌های آن مرتب می‌خورم و حسم نسبت به آن تغییر کرد.
شب‌ها از یک زمانی به بعد نباید چیزی بخوریم و پیاده‌روی را هم می‌بایست انجام دهیم؛ عزیزانی که وزن خیلی بالا دارند باید از زمان کم این کار را شروع کنند؛ تا به آن‌ها فشار نیاید. من در روز، نیم ساعت پیاده‌روی می‌کنم. درگذشته اگر ورزشمان را قطع می‌کردیم؛ سریع چاق می‌شدیم؛ ولی در این روش دیگر چاق نمی‌شوی در این روش کالری شماری نداریم و راهنمای فرد در روش تغذیه‌ی سالم فقط یک چیز است؛ ترازو، ترازو آینه‌ی تمام‌نمای خودمان است؛ هر روز که خودمان را وزن می‌کنیم، ترازو ما را حساب‌کتاب می‌کند که چه خورده‌ای و چه نتیجه‌ای دریافت کرده‌ای.
کسانی که لاغر هستند هم جزء این دستور جلسه هستند؛ آیا شما تغذیه‌ی سالمی دارید؟ می‌دانید چه بخورید و چه نخورید؟ چه زمان بخورید و چه زمان نخورید؟ یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در سال‌های عمرم بعدازاین روش به آن اهمیت دادم؛ خوردن آب است؛ چای زیاد می‌خوردم؛ ولی الان آب جایگزین آن شده است؛ چای چیز بدی نیست و کافئین آن نیاز است؛ ولی باید به مقدار خیلی کم باشد.
امیدوارم عزیزان با مشارکتشان صحبت‌های من را کامل کنند. ممنونم.

تهیه گزارش و تایپ: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یکم)
عکس، ویرایش و ارسال مطلب: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یکم)
مرزبان خبری: همسفر راضیه
همسفران نمایندگی دامغان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .