اولین جلسه از دور چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی اردستان با استادی مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه" وادی اول و تاثیر آن روی من" پنجشنبه ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم و از راهنمای بزرگوارم مسافر حسین تشکر میکنم و از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را ایجاد کردند که با صلح و آرامش در کنار هم آموزش بگیریم.
وادی اول میگوید با تفکر ساختارها ایجاد میشود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. همه این وادیها یک قانون را بیان میکنند؛ قانونی که اگر رعایت کنیم به صلح و آرامش میرسیم و اگر آن را رعایت نکنیم باید تاوان آن را پس بدیم. مثل قانون جاذبه اگر ما از یک ارتفاعی به پایین بپریم مستقیما به سمت زمین فرود میآییم و نه به سمت چپ میرویم و نه به سمت راست میرویم.
در وادی اول مسئله مهمی که به آن اشاره میکند، مسئله تفکر است و من و تمام مسافران و همسفران تا قبل از اینکه به کنگره بیاییم مفهوم فکر کردن را بلد نبودیم و معنی تفکر کردن را نمیدانستیم.
اولین تاثیری که وادی اول بر ما میگذارد این است که ما تفاوت تفکر و فکر کردن را یاد میگیریم. فکر کردن یعنی من که صبح از خواب بیدار میشوم هزاران فکر از سر من عبور میکند ولی تفکر کردن یعنی آن فکری که من آن را هدفمند کنم و برایش هدف تعیین کنم و در جهت رسیدن به آن تلاش کنم که این اتفاق برای مسافران، تفکر درمان است که هزاران مسیر برای درمان در ذهن او ترسیم میشود که من با تفکر درست و صحیح توانستم مسیر درست را انتخاب کنم و برای درمان به کنگره مراجعه کردم.
در ادامه وادی اول به ما نشان میدهد آیا فکر کردن راهی دارد؟ چگونه فکر کنیم و به چه موضوعاتی فکر کنیم و به چه موضوعاتی فکر نکنیم و فردی که فکر میکند مسیرش را انتخاب میکند و برای رسیدن به هدفش تلاش میکند و مطمئنا به هدف خود میرسد اما فردی که فکر نمیکند، فکر نکردن او از روی جهل و نادانی او است و همیشه به دنبال توجیه و بهانه میگردد و دنبال مقصر میگردد.
یک مسافر در مسیر فکر کردن میتواند از مشورت دیگران هم استفاده کند و در مشورت کردن هم باید تفکر کند که آیا این مشورت عاقلانه است یا با چه کسی باید مشورت کند و با چه کسی نباید مشورت کند و ما با هرکسی نمیتوانیم مشورت کنیم و باید فردی باشد که صلاحیت مشورت کردن را داشته باشد.
تفکر کردن نه تنها در مسیر درمان ما در کنگره باید درست انجام شود بلکه در مسیر زندگی و تقویت فرزندانمان هم باید از تفکر استفاده کنیم تا ساختار مورد نظرمان شکل بگیرد و در مسیر هدفمند بودن ساختار حرکت کنیم و مطمئنا من مسافر قبل از ورود به کنگره در اثر تفکر غلط خیلی از چیزها را از دست دادم ولی در عین حال وقتی به کنگره میآیم اگر تفکر قبلی را داشته باشم، همین چیزهایی که دارم را از دست میدهم.
اگر سفر اولی تفکر درست داشته باشد به راحتی به درمان میرسد. برای شخص مسافر، تفکر درست یعنی همیشه گوش به فرمان باشد، سیدی بنویسد، از قوانین و حرمتها پیروی کردن و در مسیر کنگره حرکت کردن میباشد.
در آخر وادی به خلقت طبیعت و ساختار طبیعت اشاره میکند که این ساختار به صورت منظم توسط قدرت مطلق برنامهریزی شده و اداره میشود و کلیه مخلوقات در جهان هستی با نظم خاصی کار خود را انجام میدهند و چون دارای نظم خاصی است در نتیجه دارای آرامش خاصی است و اگر ما بخواهیم به صلح و آرامش برسیم باید مثل طبیعت نظم انظباط داشته باشم. زمانی نظم و انظباط به زندگی ما برمیگردد که ما تفکر صحیح داشته باشیم و اگر ما در تفکر خود تغییر ایجاد نکنیم، هیچ تغییر در مسیر زندگی ما اتفاق نمیافتد.
تا وقتی که تفکر درست نباشد حرکت درست اتقاق نمیافتد و برای این حرکت درست و تفکر درست باید عقل سالم داشته باشیم. اگر حس و حال ما بد است این نتیجه اعمال بدی است که در گذشته انجام دادهایم و اگر قرار قرار باشد حال ما در آینده خوب شود نتیجه کاری است که امروز انجام میدهیم. بذری که دیروز کاشتیم را امروز برداشت میکنیم و اگر بذر خوب کاشتیم حاصل خوب برداشت میکنیم و اگر امروز هم بذر خوب بکاریم، در آینده حاصل خوب برداشت میکنیم.
اگر میخواهیم حال ما در کنگره خوب باشد باید حواسمان به خودمان باشد و وقت شناس باشیم و نظم و انظباط را سرلوحه کار خود قرار دهیم تا بتوانیم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشیم.
تهیه کننده: مسافر مجتبی لژیون پنچم
عکاس: مسافر میلاد لژیون دوم
تنظیم و ارسال: مسافر محمد رضا لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
125