جلسه چهارم از دوره نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنما مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر امیرحسین با دستور جلسه "وادی اول و تاثیر آن روی من" در ادامه "تولد اولین سال رهایی مرزبان محترم مسافر کیان"پنجشنبه 16 فروردین ماه ۱۴۰3 راس ساعت ۱۶ آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که در این جایگاه قرار گرفتم و سپاسگزار راهنمای خودم اکبر آقا هستم و آموزشهایی که از کنگره دریافت کردهام باعث شده که این جایگاه را تجربه کنم از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر میکنم و از آقا مجتبی عزیز تشکر میکنم که افطاریها را درست میکنند و از تمام کسانی که در تهیه و تدارک افطاری کمک میکنند تشکر و قدردانی میکنم. سال نو را تبریک عرض میکنم خدمت تمامی اعضای کنگره ۶۰ چه گروه مسافران و چه همسفران، انشاالله سالی توأم با آرامش و آسایش همراه با رزق و روزی حلال در پیش داشته باشید.
امروز دستور جلسه دو بخش دارد، بخش اول دستور جلسه هفته است و بخش دوم اولین سال رهایی مرزبان محترم مسافر کیان را در کنار هم جشن میگیریم. خدا را شکر میکنم که در اینجا حضور دارم و این جایگاه را تجربه میکنم، چرا؟ چون اولین گام و حرکت و اولین وادی، وادی تفکر هست و این نصیب من شده تا آموزش بگیرم. ما برای اینکه کاری را انجام دهیم و هدفی را دنبال کنیم و بخواهیم به مقصدی برسیم ابتدا باید نقشه و مسیری را باید برای خودمان مشخص کنیم و یک طراحی از مسیر داشته باشیم. این وادی به من میگوید که ابتدا و پایه و بیس اصلی درمان در کنگره ۶۰ همین تفکر هست چرا؟ چون باید تفکر لازم باشد تا بتوانیم در مسیر درمان قرار بگیریم.
همینطور که جناب آقای مهندس در وادی اول عنوان کرده همهچیز همانند صفحه سفید است که من نقاش میخواهم چه تصویری را روی آن ترسیم کنم؟ و این بستگی دارد به من مسافر که روی این صفحه چه نوع نقاشی را ترسیم میکنم؟ چگونه و به چه شکلی ترسیم کنم که قابلاجرا باشد تا بتوانم عملیاتیاش کنم؟ درگذشته من نوعی علیرضا تصمیمهای فراوانی میگرفتم و نقشههای متعددی را میکشیدم اما به خاطر مشکلاتی که داشتم و نمیدانستم که چطور این نقشه را بکشم و چگونه این تصویر را رسم نمایم به مشکل میخوردم و با شکست مواجه میشدم و دوباره برمیگشتم سرخانه اول، اما کنگره ۶۰ میگوید که شما باید هدفی را دنبال کنید که قابلاجرا باشد، تصمیمی را بگیری که قابلاجرا باشد و راه برگشت به عقب را نداشته باشد. ابتداییترین پارامتر برای این تفکر و حرکت این است که ما بتوانیم قدرت بدنی را افزایش دهیم، ما قدرت بدنی را زمانی میتوانیم داشته باشیم که در کنگره ۶۰ حضورداشته باشیم و بتوانیم این جسم تخریبشده را بهبود دهیم.
تفکر یک حرکت درونی است از یک مبدأ به یک مقصد برای رسیدن به هدف، من یک حدیثی از حضرت امام علی (ع) خواندم که میگوید، آموزش مسیر را به ما نشان میدهد، ولی عملکرد ما را به مقصود میرساند، یعنی کنگره ۶۰ همان آموزش هست و عملکرد بستگی به خود من دارد، درست است ما نیروی القا، احیا، تحرک، راداریم که در این مسیر ما را کمک و یاری میکنند، ولی مهمترین مسئله خواست درونی من است و من باید خواسته درمان را داشته باشم، بستر مهیا است، مسیر و هدف مشخصشده است، ولی باید خواسته درمان وجود داشته باشد و اگر خواسته نباشد نمیشود و تصمیمی اگر میخواهیم بگیریم، پارامتر زمان را هم باید در نظر بگیریم، پارامتر زمان خیلی مهم است، قبلاً من تصمیم میگرفتم مصرف نکنم، بروم ۲۰ روز کمپ بخوابم، قطع کنم ادامه ندهم و شب تصمیم میگرفتم که از فردا دیگر سیگار نکشم و بههیچعنوان پارامتر زمان را در نظر نمیگرفتم، ولی کنگره ۶۰ میگوید، نمیشود شما گندمی را بکارید و ۲۰ روز دیگر برداشت کنید و یا یک جنین در رحم مادر یکماهه یا دوماهه تبدیل به نوزاد شود، حداقل زمان درمان برای اعتیاد ده ماه هست و ما باید ده ماه فرصت بدهیم و آن هدفی که در نظر میگیریم باید برای ده ماه برنامهریزی کنیم و بعد از ده ماه به آرامش و تعادل میرسیم و دومرتبه سپاسگزار خداوند هستم که به من تحملش را داد تا بتوانم در این مسیر پیش بروم، در کنگره ۶۰ ما از الگو زیاد یاد میکنیم و هر شخصی باید برای خودش یک الگو داشته باشد، برای من وقتی وارد کنگره شدم راهنمای من الگوی من بود، وقتی من دیدم راهنمایم این مسیر را رفته و به درمان رسیده، منم یاد گرفتم فهمیدم و آموزش گرفتم، اولین و مهمترین فونداسیون این حرکت، این نیرو همان وادی اول است، وادی اول را اگر من درست پی ببرم به آن، جناب آقای مهندس بارها فرمودند: هرکسی وادی اول را فهمیده باشد حتماً به درمان میرسید و حتماً نتیجه لازم را میگیرد.
بخش دوم دستور جلسه:
تولد اولین سال آقا کیان را تبریک میگویم خدمت بنیان کنگره ۶۰ و ایجنت محترم و گروه مرزبانی و اعضای شعبه صادق کنگره ۶۰ و گروه همسفران محترم، شخصی با یک حس و حالی با یک وضعیت روحی و روانی و با یک جسمیتی وارد کنگره ۶۰ میشود، بعضیها ازنظر ظاهری خوب هستند، ولی وضعیت درونیشان بههمریخته است و همینطور بالعکس، ولی آقا کیان که امروز مشاهده میکنیم از هر دو لحاظ ظاهری و درونی بههمریخته بود و تخریب خیلی بالایی داشت و با انواع و اقسام آنتی ایکس وارد کنگره ۶۰ شد و با یک وضعیت خیلی خراب که شاید راهنمایان گرامی این تجربه را داشته باشند، برای من به این صورت بود که در ذهنم گفتم وارد لژیون من نشود و با آن وضعیت ظاهری که وارد شد، خدا را شکر که گوشبهفرمان و فرمانبردار بود و CD ها را بهموقع درست و کامل مینوشت و سروقت مشارکت میکرد و حضورش بهموقع بود و وادی اول دقیقاً مصادف شده با تولد آقا کیان که دقیقاً وادی اول را به بهترین شکل ممکن اجرا کرد و آمد القا شکل گرفت از دوستانی که رهاشده بودند و حال خوبی داشتند و همه این موارد باعث شد که آقا کیان سفر خوبی را انجام بدهد و خدا را شکر آنچه وظیفهاش بود با تمام توانش انجام داد و خیلی مهم است که خواستهات را با تمام توان و پتانسیل انجام بدهی.
خدا را شکر که امروز آقا کیان در جایگاه مرزبانی خدمتگزار است و جز منتخبین اعضای شعبه صادق کنگره ۶۰ شد انشاءالله که بتواند خدمتش را به نحوه احسنت و بهترین شکل ممکن در این جایگاه خدمت کند، من بازهم تبریک عرض میکنم خدمت همسفر محترمشان و ایجنت محترم و گروه مرزبانی و تمام اعضای شعبه صادق کنگره ۶۰.
پیام تولد مرزبان محترم مسافر کیان:
در انجام عمل خواهید دید که با حل مسائل حیاتی خود، در روند دانش ایزدی هم به نقطه های بسیار عمیق میرسید سپس کشت شما محصول دوگانه در بر دارد هم معنوی و هم مادی.
اعلام سفر مرزبان محترم مسافر کیان:
آخرین آنتی ایکس: هروئین- سورچه- شربت تریاک
متد درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
ورزش در کنگره: شنا- تنیس
مدت سفر اول: 10 ماه و 13 روز
راهنمای محترم: آقا علیرضا
رهایی: 1 سال 4 ماه و 20 روز
در ادامه سفر سیگار داشتم
مدت سفر اول: 10 ماه و 15 روز
رهایی: 1 سال و یک ماه و 20 روز
راهنمای محترم: آقا علیرضا
آرزوی مسافر کیان:
آرزو میکنم شال نارنجی بگیرم و خدمت کنم
آرزوی همسفر طاها:
کسانی که در کنگره سفر میکنند بتوانند یک روزی همین حس را تجربه کنند.
خلاصه سخنان مرزبان محترم مسافر کیان:
تشکر میکنم از تمام عزیزان و من هرکاری که انجام دادم بر حسب وظیفه است و به رسم کنگره من تشکر میکنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی دوره اول شعبه صادق و دوره دوم مرزبانی و از گروه مرزبانی همسفران تشکر میکنم و از هم لژیونی های خودم،از لژیون هفتم هم فراوان تشکر میکنم و از همسفرم که همسفر کنگرهای من نیست، بسیار تشکر میکنم که بصورت ویژه همه جوره در طول سفرم حواسش به من بود و از خداوند میخواهم که بتواند به کنگره بیاید.
درمان بصورت گروهی میباشد یعنی همه تلاش میکنند تا یک نفر به درمان برسد همان یکی برای همه، همه برای یکی، حس در کنگره خیلی زیباس و حس جز صور پنهان است قابل بیان نیست و من هرچقدر بگویم حالم خوب است چقدر بگویم باید تجربه کنیم باید حس رهایی و تولد را تجربه کرد و کلمات از بیان این حسها قاصر میباشد.
زمانی که آقای مهندس به رهایی میرسند از همه تشکر میکنند و بخصوص از کسانی که با حرفهایشان باعث دلگرمی بودند، ما میتوانیم با جملاتمان باعث دلگرمی یک سفر اولی بشویم، مثلا بگویم چقدر خوب سفر میکنی، تو چقدر خوب مشارکت میکنی و بنظرم این میتواند وظیفه یک پیشکسوت باشد و من خودم دوست دارم حداقل با یک جمله تاثیر گذار باشم.
خلاصه سخنان همسفر طاها:
من از اقا علیرضا راهنمای پدرم تشکر میکنم خیلی زحمت کشیدند تا که پدرم به رهایی برسد و برجک زدنهای آقا علیرضا پدرم را ساخت و از بنیان کنگره ۶۰ تشکر میکنم که کنگره را راه اندازی کرد تا ما بتوانیم بیاییم، آموزش بگیریم و از ایجنت و گروه مرزبانی هم تشکر میکنم.
برگذاری مراسم افطاری در شعبه صادق:
عکاس: مسافر هادی لژیون هفتم
تایپ و ارسال خبر : مسافر امیرحسین لژیون ششم و مسافر امین لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1021