الهام از رمضان

به نام خدا

این مطلب را با اقتباس از کلام‌الله و کتاب ۶۰ درجه و آنچه که با اعماق وجودم برداشت کرده‌ام به نگارش درمی‌آورم و امیدوارم مقبول خوانندگان عزیز باشد.
الهام زمانی به واقعیت تبدیل می‌شود که انسان ایمان داشته باشد، حکمت الهی را بپذیرد، به‌طرف ارزش‌ها حرکت کند و عقل را چراغ راه خود قرار دهد تا بتواند از موانع و سختی‌ها عبور کند، در این صورت، از آن الهامات، معجزات یا شِبه معجزاتی رخ می¬دهد که باورپذیران را شگفت‌زده و جاهلان و بهانه‌گیران را سردرگم می‌کند.
حضرت محمد (ص) که در کودکی یتیم شد و با سختی و چوپانی روزگار می‌گذراند، فردی بی‌سواد بود که خواندن و نوشتن بلد نبود؛ اما الهامات به او می‌رسید و توسط همان الهامات، آموزش‌های الهی را دریافت می‌کرد. ایشان به‌گونه‌ای در مسیر ارزش‌ها حرکت می‌کردند که مردم او را محمدامین نامیدند. بعد از چهل سال این کودک یتیم چنان عظمتی پیدا می‌کند که خداوند مقرب‌ترین فرشتگان خود را نزد او می‌فرستد و می‌گوید: بخوان بنام پروردگارت تا رستگار شوی. خداوند در زمان و مکانی که قبایل نیمه‌وحشی زندگی می‌کردند، کشاورزی بلد نبودند، برای امرارمعاش، جنگ و خونریزی به راه می‌انداختند و از تمدن بویی نبرده بودند فردی را بین آن‌ها برگزید تا با شناختی که از آن‌ها دارد بتواند هدایتگری کند. در آن زمان کشورهای متمدنی مثل مصر، ایران، یونان، رم و... وجود داشتند، ولی این معجزه بزرگ در نقطه‌ای از جهان اتفاق افتاد که کسی انتظار نداشت. بلی! هیچ‌کس از حکمت خداوند اطلاع ندارد. رسول خدا در بیست و هفتمین روز ماه رجب به پیامبری مبعوث شد و در نوزدهم ماه رمضان بزرگ‌ترین معجزه  هستی که نزول قرآن بود، اتفاق افتاد.
آقای مهندس دژاکام که فردی انسان‌دوست بود، قبل از  ماه رمضان سال 1375 با حرکتی آرام به‌طرف تاریکی، به راهبری ابلیس و با وسوسه‌های گوناگون در ظلمت و تاریکی فرورفته بود و دیگر توان برگشت نداشت، چون در چنگال سهمگین اعتیاد گرفتار شده بود. هفده سال افکار و اندیشه آقای مهندس زندانی نفس سرکشش بود و اجازه نمی‌داد روزنۀ نوری از طرف فریادرس اصلی بر دیده‌های این قربانی در بند بتابد حتماً بندهایی از دوره اول زندگی مهندس، در به‌وجودآمدن بحران‌های دوره بعدی تأثیرگذار بوده‌اند و باید هزینۀ آن را می‌پرداخت. خداوند در ماه رمضان سال 1375،  اراده و حکمت خود را با الهامی اعجاب‌انگیز به نمایش گذاشت و به آقای مهندس الهام شد که روزه بگیرد و مهندس روزه گرفت؛ ولی در فاصلة سحر تا افطار یک یا دو وعده مواد مصرف می‌کرد و به اطرافیانش می‌گفت من وظیفه خودم را انجام می‌دهم، ان‌شاءالله که خداوند قبول می‌کند. مهندس در درون و خلوت خودش با خداوند عهد و پیمانی بسته بود و به بزرگی و بخشندگی خداوند و یقین پیدا کرده و با تمام وجود به او پناه برده بود. الهامات جایگزین وسوسه‌ها شده بودند و باعث شدند روش معجزه‌آسای DST برای درمان اعتیاد کشف شود.
قبل از خلقت انسان، گیاهان و جانوران و تمامی اسباب جهان هستی به‌خاطر انسان خلق شده بودند؛ بنابراین مواد مخدر سنتی قبل از آفرینش انسان وجود داشتند. اهل‌فن تخمین زده‌اند که انسان دو هزار و پانصد الی چهارهزار سال پیش مواد مخدر را کشف کرده و برای اولین‌بار ابوعلی سینا و محمد زکریای رازی از آن برای درمان بیماری استفاده کرده‌اند. اولین ماده مخدری که افراد استفاده می‌کردند بنگ بود و معمولاً افراد مرفه و سلاطین، برای سرخوشی، از آن بهره می‌بردند. در طول تاریخ انسان‌های زیادی به علت مصرف مواد مخدر، جان و مال و شخصیت و آبروی خودشان را ازدست‌داده‌اند.
در تمام تاریخ، بزرگانی بوده‌اند که از جنبه علمی کارهای بسیار زیادی را برای نجات انسان‌ها انجام داده‌اند؛ ولی هیچ‌وقت موفق به درمان اعتیاد نشدند. در ماه رمضان سال ۱۳۷۵، یک الهام از کائنات به افکار و اندیشۀ مردی از جنس اعتیاد رسوخ کرد و زمانی که آقای مهندس مطمئن شد روش DST نتیجه می‌دهد، برای نجات و احیای انسان‌های دربند اعتیاد، تمام توان و آبروی خودش را  به کاربرد و کتابی را به رشته تحریر درآورد که در آن شرح‌حال خودش و روش درمان را بیان کرده است. بعد از آن سختی‌ها و رنجش‌های زیادی را متحمل شد تا بتواند این روش را به یک جامعه سخت‌پذیر اثبات کند؛ زیرا کشف روش DST توسط یک فرد دربند اعتیاد باورپذیر نبود.
الهامات مختص زمانه خاصی نیستند و همیشه اتفاق می‌افتند، به این بستگی دارد که انسان‌ها آن‌ها را چگونه درک و در زندگی خود  استفاده کنند.  این مهم است که بتوانند الهام را از وسوسه تمیز بدهند، زیرا همیشه در صور آشکار و پنهان اضداد وجود دارند. معجزاتی مثل شکافته شدن نیل، تبدیل عصای موسی به اژدها، زنده کردن مردگان و نزول کلام‌الله معجزات بی‌نظیری بودند؛ اما در هر زمانی، اگر انسان الهامات آسمانی را دریافت نماید و در مسیر انسانیت حرکت کند و ایمان داشته باشد که با نیرو گرفتن از قدرت مطلق، می‌تواند از گردنه‌های صعب‌العبور زندگی عبور کند، آن وقت معجزه رخ می‌دهد.
الهامات و معجزات زمان پیامبر با کنگره 60 در این دوران قابل مقایسه نیست زیرا رسول اکرم انسانی بی بدیل بود و دیگر جهان هستی مثل او را به خود نخواهد دید. به عقیده من رخداد یا انجام کاری غیرقابل باور با الهام واقعی و نیرو گرفتن از خالق هستی یک معجزه است. من ایمان دارم که هم مهندس معجزه بوده و هم کارهای انجام شده توسط ایشان، چون با خدای خود عهد بست و گفت:

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانۀ تو هر دو جهان را چه کند

تقدیم به آقای مهندس و همۀ خدمتگزاران کنگره ۶۰

نویسنده: همسفر خسرو
تایپ و ویراستاری: همسفر مهرداد