جلسه سیزدهم از دورهی بیستم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی زنجان با استادی راهنما مسافر صمد، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسهی الهام از رمضان و در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر محمد در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صمد هستم یک مسافر، در ابتدا لازم میدانم که از جناب مهندس و خانوادهی بزرگوارشان صمیمانه تشکر کنم که با تلاشهای خود چنین بستری را فراهم نمودند که من به درمان رسیده و در این جایگاه خدمت نمایم.
دستور جلسهی این هفته الهام از رمضان میباشد، من هم به نوبهی خودم، فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را خدمت همهی عزیزان تبریک عرض میکنم؛ همانطور که استحضار دارید، ماه مبارک رمضان برای تمامی اعضای کنگره۶۰ دارای ارزش و اهمیت بسیاری است و علت این امر نیز به این خاطر است که جناب مهندس با الگوبرداری از این ماه، متد DST و راه قطعی"درمان "بیماری اعتیاد را کشف کردند.
ما در کنگره۶۰ آموختهایم که هر چیزی برای خود، دارای یک صور آشکار و یک صور پنهان است و به نظر من هم ماه مبارک رمضان از این قاعده مستثنی نیست و دارای صور آشکار و پنهان است؛ صور آشکار ماه مبارک رمضان مربوط به جسم و فیزیولوژی انسان است که با روزه گرفتن، همانگونه که علم پزشکی نیز ثابت کرده است، جسم انسان پاکسازی شده و روزه برای تمامی اعضای مختلف جسم انسان مفید و دارای فواید بسیاری میباشد.
قسمت مهم مختص به صور پنهان ماه مبارک رمضان به تربیت و پالایش نفس انسان اختصاص دارد، ماه رمضان با ویژگیهایی که دارد، آموزشهای فراوانی به ما میدهد و یکی از این آموزهها، این است که به انسان توانایی " نه گفتن " را آموزش میدهد؛ کسانی که روزه میگیرند، از بدیهیترین خواستههای معقول و حیاتی خویش که همان خوردن و آشامیدن است، پرهیز میکنند؛ بنابراین کسی که قادر باشد که در مقابل خواستههای معقول نفس خود مقاومت کند، بالطبع به راحتی قادر خواهد بود که در مقابل خواستههای غیر معقول و ضد ارزشی نفس خود نیز مقاومت نموده و از انجام آنها پرهیز نماید.
مهمترین آموزهی ماه مبارک رمضان برای مسافران سفر اول این است که از این ماه درس بگیرند و همواره سعی کنند که از مصرف بیش از اندازه و خارج از وقت داروی خود پرهیز نموده و برای نوشتن تکالیف و سیدیها و یا تنظیم خواب شب خود برنامهریزی مناسبی نمایند؛ در واقع ماه مبارک رمضان برای همهی ما دارای برکات و نعمتهای فراوانی است و امیدوارم که همهی ما قادر باشیم که به نحو احسن از این ماه پر برکت کمال استفاده را داشته باشیم.
در ادامه راهنمای محترم مسافر صمد راجع به جشن اولین سال رهایی مسافر محمد افزودند:
همانطور که استحضار دارید، امروز جشن اولین سال رهایی محمد است، من ابتدا پیام تولد محمد را خدمت شما عزیزان قرائت میکنم:
"محمد جان؛ در اندیشههای بهتر، وسعت به وجود آورید و برای کشتی خود که لازمهی هستی و حیات در آن است، نوعی دیگر باشید"
من از همان روزی که توفیق یافتم که در جایگاه راهنمایی در کنگره۶۰ خدمت کنم، رهجویی نداشتم که به طور کامل نافرمانی کند، هر رهجویی به اندازهی نگرش و ظرفیت خود فرمانبردار بود، ولی مهمترین دلیلی که باعث شده است رهجویی به رهایی و درمان برسد، این امر است که توانسته است، اولویت و هدف اصلی خود را درمان خود قلمداد کرده و در این مسیر قدم بردارد.
محمد نیز از کسانی بود که اولویت و هدف اصلی خود را حول رسیدن به درمان و رهایی قرار داده بود و از همان روزی که وارد کنگره شد، با تمام وجود خواسته ی درمان داشت؛ به همین دلیل سفر خوب و با کیفیتی داشت و در طول سفر خود، همواره منظم و با انضباط بود و فرمانبردار آموزشها و حرمتهای کنگره۶۰ بود.
پس از رهایی نیز در زمرهی خدمتگزاران کنگره۶۰ قرار گرفت و در قسمتOT مشغول به خدمت شد، همگی شما عزیزان محمد را به خوبی میشناسید، یکی از ویژگیهای بارز محمد این است که دارای روابط اجتماعی خوبی است و با همه به خوبی تعامل میکند؛ من اولین سال رهایی محمد را به خود محمد و همسفرش تبریک میگویم و امیدوارم که همواره در زمرهی خدمتگزاران باشد و در کنگره حضور مستمر و پایداری داشته باشد؛ از این که به صحبت های من توجه کردید، سپاسگزارم.
رهاییهای هفتهی سوم اسفند ماه:
مسافر بهزاد از لژیون دهم به راهنمایی راهنما مسافر اسمعیل
مسافر محمود از لژیون دهم به راهنمایی راهنما مسافر اسمعیل
مسافر حسین از لژیون ویلیام وایت به راهنمایی راهنما مسافر اسمعیل
مسافر ناصر از لژیون ویلیام وایت به راهنمایی راهنما مسافر اسمعیل
تولد هفته سوم اسفند ماه نمایندگی زنجان
صحبتهای مسافر محمد در جشن اولین سال رهایی:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حضور در کنگره۶۰ را به من عنایت فرموده است؛ واژهی تشکر و قدردانی از جناب مهندس شاید نتواند عمق حس و نگرش من را به ایشان به خوبی و به طور کامل بیان کند، ولی به غیر از واژهی تشکر و قدردانی از ایشان اصطلاح و واژهی جامعتری پیدا نمیکنم و صمیمانه و با تمام وجود، از جناب مهندس تشکر میکنم و قدردان ایشان هستم.
همچنین از راهنمای بزرگوارم آقا صمد نیز صمیمانه تشکر میکنم و همواره قدردان زحمات ایشان هستم، به نظر من جناب مهندس در زندگی من، نقش روح خداوند و آقا صمد نقش دست خداوند را ایفا کردهاند.
به نظر من تخریبی که اعمال ضد ارزشی و یا خلق و خوی نامناسب در زندگی انسان بر جای میگذارد، حتی از تخریب مصرف مواد مخدر هم بیشتر است؛ من علاوه بر مصرف مواد مخدر، رفتارهای نامناسب بسیاری با خانوادهی خود داشتم و آقا صمد با آموزشهای خود طرز رفتار صحیح و انسان بودن را به من آموختند.
من در زندگی خود، در حالت بی تعادلی بودم و با رفتارهای خود، همواره خانواده و دوستان خود را آزرده خاطر میکردم؛ اما از هنگامی که وارد کنگره۶۰ شدم و تحت آموزشهای راهنمای عزیزم آقا صمد قرار گرفتم، معنا و مفهوم زندگی را درک کرده و طرز زندگی صحیح و سالم و رفتار مناسب با خانواده و عزیزان خود را آموختم.
من جزو افرادی نبودم که به دلیل مصرف مواد مخدر به خط پایان رسیده باشم و در مضیقهی مالی قرار بگیرم و هرگز از لحاظ مالی مشکلی نداشتم و همیشه هر مقدار که میخواستم، مواد مخدر تهیه میکردم و از لحاظ مکان مصرف هم، هیچگونه مشکلی نداشتم؛ اما با اینکه همیشه در حال مصرف مواد مخدر بودم، حالم خراب بود و وضعیت بسیار بد و نامتعادلی داشتم.
در ایام مصرف همیشه به صورت بی رویه مواد مصرف میکردم و آنتی ایکس مصرفی من تریاک و شیرهی سوختهی تریاک بود و تخریب بسیار سنگینی داشتم؛ مصرف بی اندازه و سنگین من سبب شده بود که از زندگی غافل شده بودم و حتی هماکنون نیز همواره به این مسئله فکر میکنم که همسفر من چگونه در آن سالها توانسته بود، رفتارهای ناشایست من را تحمل نماید؟!
کسانی که خانواده و عزیزان آنها گروگان و اسیر میشوند، حتی حاضر هستند که در ازای آزادی خانواده و عزیزان خود، از جان و تمام ثروت خود بگذرند، مصرف مواد مخدر هم خانوادهی من را به گروگان گرفته بود و کاری که کنگره ۶۰ و راهنمای عزیزم آقا صمد برای من کرد، این بود که بدون هیچگونه چشمداشتی خانواده و عزیزان من را به من باز گرداند و به همین خاطر من همواره خود را مدیون کنگره۶۰، جناب مهندس و آقا صمد میدانم و دستان جناب مهندس و آقا صمد را میبوسم.
همچنین از تمام همسفران ارجمند تشکر میکنم که بدون تردید وجود یکایک شما سبب شد که همسفر من نیز در جمع شما حضور یافته و به حال خوب و خوش برسد؛ از تمامی خدمتگزاران نمایندگی زنجان، مرزبانان و ایجنت دورهی قبلی و فعلی نیز صمیمانه تشکر میکنم.
از مرزبان دورهی قبل آقا وحید به طور ویژه سپاسگزارم که با رفتار خود همواره معلم من بودند و مطالب زیادی را به من آموختند، در انتها از همهی شما که امروز به بنده لطف داشتید، صمیمانه تشکر میکنم؛ از این که به صحبت های من توجه کردید، متشکرم.
صحبتهای راهنمای محترم خانم غزال در جشن اولین سال رهایی مرزبان محترم همسفر مهسا:
سلام دوستان غزال هستم یک همسفر، از خدای خودم خیلی متشکر هستم که این توفیق را دوباره به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم، من واقعا خیلی از این بابت خوشحال هستم که یک رهجوی شالدار دیگر امروز تولد میگیرد، من موقعی که خدمتم را شروع نمودم اصلاً به خودم اعتماد نداشتم و در طول سه سال که در شعبه حکیم هیدجی بودم هم هیچ وقت خواسته راهنما شدن نداشتم، چون هنوز خیلی چیزها باید یاد میگرفتم و خیلی خودم را شکسته و خرد شده میدانستم.
ولی در شعبه زنجان شرایط اینگونه نبود با خودم میگفتم که چطور میشود حال یک نفر را خوب کرد؟ نمیدانستم اما بعدها فهمیدم که راهنما هیچ کاری نمیکند، به قول آقای مهندس راهنما باید بلد باشد تا فقط دست رهجو را در دست آقای مهندس بگذارد، اگر رهجو از راهنمایش انرژی بگیرد و به کنگره بیاید رهجو باید آن الهامات را مستقیم خودش دریافت نماید، نه این که حرفهای راهنما حالش را خوب کند، از نظر من رهجو باید هنگام نوشتن سیدی درک بکند و دریافت بکند و سطح انرژیش بالا برود.
درباره خانم مهسا بگویم که از زمانی که ایشان وارد لژیون من شدند تنها رهجویی بودند که هر جلسه گریه میکردند، من نمیدانم که زخم دلشان چه بود، نه که ندانم ولی هر جلسه ما صحبت میکردیم که ایشان بگویند ولی خانم مهسا هر جلسه به جای گفتن گریه میکردند و واقعاً این مسئله انقدر سرایت کرده بود که ما در لژیون همگی گریه میکردیم و حالشان اصلاً خوب نمیشد، اما خدا را شکر میکنم امروز ایشان جزو آن اشخاصی هستند که وقتی اسمشان میآید همه لبخند میزنند و این یعنی اینکه یک دامنه ارتعاش و یک اثری دارند.
من به ایشان تبریک میگویم به خاطر تلاش خودشان، خانم مهسا رهجویی هستند که من خیلی به وجودشان افتخار میکنم و امیدوارم مثل همه کسانی که اثرگذار هستند، این وظیفه را داشتم که پیام کنگره را به ایشان بدهم خانم مهسا هم مثل آنها شالهای متفاوت را تجربه بکند چون واقعاً از نظر من شایسته هستند، حالشان خوب است و میتوانند حال دیگران را هم خوب بکنند، به راهنمای فعلی ایشان خانم یاسمن بزرگوار تبریک میگویم، به راهنمای محترم آقا صمد تولد یک سالگی آقا محمد را تبریک میگویم، آقا محمد انشاالله همیشه بدرخشید و امسال شال بگیرید، خیلی متشکرم که به صحبتهای من توجه کردید.
صحبتهای مرزبان محترم خانم مهسا در جشن اولین سال رهایی:
سلام دوستان مهسا هستم یک همسفر، از مشارکت همه عزیزان حس خیلی خوبی گرفتم، امیدوارم لایق تعریفها و تمجیدهایی که کردید باشم، این تعریفها مسئولیت من را سنگینتر میکند، من دوست ندارم که درباره گذشته و مشکلاتی که وجود داشته است صحبت کنم، مسافرم خودش تحقیق کرد و کنگره را پیدا کرد و به اینجا آمد و خیلی خوشحالم که او به کنگره آمد و باعث شد من هم اینجا باشم، از آقا مجتبی راهنمای تازه واردین و آقا صمد هم خیلی تشکر میکنم و انشاالله که برکت این خدمتها را در زندگیتان دریافت نمایید.
خانم غزال همیشه از چهرهام و نگاهم متوجه مشکلاتم میشد و مرا راهنمای میکرد، برای من بهترین انسانی که در دنیا وجود دارد شما هستید و قلباً شما را خیلی دوست میدارم، از خانم یاسمن ایجنت محترم خیلی متشکرم من صبوری و آرامش و حس خوب را همیشه از ایشان دریافت کردم، خیلی ممنونم از همه شما عزیزان که به صحبتهای من توجه کردید.
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ: مسافر محمد رضا از لژیون سوم و مسافر شهرام از لژیون ششم
ویراستار: مسافر مهرداد از لژیون سوم
ارسال: مسافر مرتضی مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
740