نهمین جلسه از دور چهل و نهم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی راهنمای محترم همسفر علیاصغر، نگهبانی همسفر محمد و دبیری همسفر فرزاد، با دستور جلسه «هفته درختکاری»، پنجشنبه 10 اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه، هفته درختکاری است. در پایان وادی دوازدهم متنی را داریم که من میگویم فرمان است. آقای مهندس میگویند: اول تا دوازدهم اسفندماه هرسال هفته درختکاری را داریم. ایشان فرمودند: هر نفر میتواند یک درخت بکارد و یک سری توصیه راجع به مشخصات محل کاشت درخت و آبیاری آن کردهاند و این میتواند هرجایی باشد.
هرساله به رسم کنگره مکانی را تعیین میکنند و به اتفاق میرویم آنجا و اکثراً دوستان بودهاند و من هم چند باری شرکت کردهام. خب تمثیل درختی که آقای مهندس اشاره کردند به این جلسه، من با توجه به برداشت خودم و بهصورت حسی این را میگویم که بعضیاوقات با هستی زندگی میکنم و درونش هستم منتها آن حسی را که باید از آن بگیرم نمیگیرم.
خدا را شکر میکنم چون تازه در لژیون جونز نشستم. راهنمایم به من گفت که صبح زود بیرون بروم. دلیلش را پرسیدم. گفتند: چون میتوانی از نور، صوت و حس انرژی بگیری. خب روز اول سخت بود چون من پیادهروی را شبها انجام میدادم. زمانی که رفتم بیرون گفتم: وای خدایا! چقدر فرق میکند صدای پرندهها، باد و خورشید زمانی که بالا میآید، اصلاً یک انرژی خیلی خاصی میدهد. این درختان رنگشان انگار فرق میکند.
تا آن زمان هم نگهبان محترم از من برای هفته درختکاری دعوت نکرده بودند. زمانی که ایشان گفتند، من دیدم چه اتفاق جالبی افتاد. من میدیدم؛ ولی این صدای باد که میآید و شاخهها را تکان میدهد موسیقی خیلی خاصی است.
گفتم: خدا را شکر میکنم. در این زمان که آقای مهندس از درخت بهعنوان یک تمثیل یاد میکنند و اگر فهم خودم در مورد این دستور جلسه را بخواهم بگویم این است که اولین چیز بنیان کنگره، ریشه درخت، آقای مهندس هستند.
ریشه هرچقدر قویتر، شاخه و برگش بهتر. میوههای خیلی بهتری دارد. یکطوری من را هدایت میکند به سمت سی دی تنوع حس از استاد امین که میگویند: کنگره ۶۰ با تنوع حسهای مختلف یک جنگل فوقالعاده زیبا است. میگوید: من علیاصغر باید بروم با طبیعت و با هستی آشتیکنم و یک درخت بکارم.
موضوعی که الآن کره زمین با آن درگیر است و مسئلهای که میتواند یک مقداری لایه اوزون را ترمیم کند، استاد امین میگویند: همین کاشتن درخت است. من از چندین بعد حسم با این دستور جلسه برخورد کرد. یکی قدردانی است. قدردانی از طبیعت و چیزی که به من میدهد.
مسئله بعدی که میتوانم از هفته درختکاری بگیرم سپاسگزاری است؛ سپاسگزاری از هستی. سپاسگزاری از آقای مهندس. چقدر خوب است که آدم یک بزرگتر داشته باشد. من در جایگاه یک پدر خیلی به بچههایم نصیحت میکنم که خیلی از پدرها میکنند.
ولی جنس نصیحتها و آموزشهای آقای مهندس اصلاً یکچیز دیگری است. خارج از حس من است. به جسمم، روانم، ورزشم، به تغذیهام و پیرامونم، به دنیا و آخرت و ثروت و تشکیلاتم به همهچیز... میگویم: خدا را شکر پس این را هم یادم نرود.
همیشه آقا مهران میگفتند: باید گذشته خودت را به یاد داشته باشی و ورق بزنی تا ببینی که چگونه است. خب این حس و حال و این درختکاری فقط اینجا است. من فقط میتوانم خدا را شکر بگویم.
کسی دارد به من فرمان میدهد که خودش اجرا کرده است و میوههایش همه اینجا هستند. میوههای این ریشه الآن همه اینجا هستند.
خدا را شکر میکنم که در این مکان هستم و انشا الله اگر قسمت بشود امسال هم شرکت میکنم. آخرین بار که رفتیم گروهی از بچهها بودند؛ مصطفی و ماجد و آقا روزبه و خیلی از دوستان دیگر بودند که یک روز خیلی خوب را رقم زدند.
رهایی 30 سیدی:
در ادامه راهنمای محترم همسفر عطا موفق به دریافت رهایی 30 سیدی شدند. با آرزوی سلامتی و موفقیت برای ایشان.
تایپ و ویراستاری: همسفر فرزاد (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر محمدجواد (لژیون چهارم)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
284