English Version
This Site Is Available In English

با خدا باش پادشاهی كن

با خدا باش پادشاهی كن

امام علی (ع ) می‌فرماید: بدترین آفت خرد تكبر است. 

خداوند انسان را در بهترین شكل آفرید و به خود برای چنین خلقتی احسن گفت و به فرشتگان درگاهش فرمان داد تا در مقابل آفریده او یعنی انسان كُرنش كنند، اما در میان آن‌ها شیطان از این كار امتناع ورزید و از فرمان خداوند سرپیچی كرد او گفت كه من در مقابل موجودی كه ماهیت و جنسش از من پست‌تر است هرگز سجده نخواهم كرد. 

او جنس و ماهیت خود كه از آتش بود را بالاتر از انسانی می‌دانست كه از گِل خلق شده است و همین امر سبب كبر شیطان و عُصیان او در درگاه الهی شد و خداوند نیز او را از بارگاه ملكوتی خود راند و فرمود كه تو از رها شدگانی! و این عبرتی است برای ما زمینیان كه بدانیم خداوند از شش هزار سال عبادت شیطان در آن زمان گذشت و نشان داد كه او بینیازست از عبادت و سنای هر مَلَك و انس و جنی و با لحظه‌ای درنگ و غفلت شاید سال‌ها عبادت و راز و نیاز شبانه آدمی به یكباره محو شود و چه عذابی از این بالاتر كه قدرت مطلق موجودی را از اقیانوس رحمت و كرامت و محبت خود برهاند، به تعبیر دیگر شیطان از فیض و فر ایزدی تا ابد محروم شد و هیچ‌گاه در تیررس ضیاء نور حق نخواهد بود و این یعنی او از تمام لذت حیات و موجودیت و هدایت خداوند بزرگ خارج است و نور الله هیچ‌گاه وجود او را نورانی و روشن نخواهد كرد و دنیای تاریكی تنها جولانگاه و میدان مانور شیطان است.

لذا شیطان برای بقاء و ادامه حیات، نور خود را با رخنه كردن در اندیشه و افكار انسان‌ها و با فریب و نیرنگ و تظاهر به دست می‌آورد و قطعاً او در درون انسان‌هایی نفوذ می‌کند كه ایمان قوی و محكمی ندارند و خیلی زود رنگ عوض می‌کنند و به تعبیری  استكبار می‌ورزند و برای خالق خود شریك می‌آورند و بنده‌ی كسی می‌شوند كه مقدار بیشتری از مال و منال و تعلقات دنیوی به آنان بدهد. 

اینان كه خود بنده نفس اماره‌اند از دسته شیطان‌اند و هر روز بر تعدادشان افزوده خواهد شد و بدین ترتیب دسته‌های شیطانی بزرگ‌تری تشكیل می‌شود كه نقاط بیشتری از تاریكی را در جهان گسترش می‌دهند.

شروع جهان تاریكی از كبر شیطان آغاز می‌شود و با شرك آدمی گسترش می‌یابد، آدم و حوا به آنچه خداوند در اختیارشان قرار داده بود بسنده نكردند و طاعت غیر از خداوند را برای لحظه‌ای برگزیدند و همین زمان كافی بود برای شرك ورزیدن این دو كه باعث شود از بهشت برین خداوند رانده شوند و برای جبران گناه خود بایستی به زمین می‌آمدند تا جبران مافات كنند و تلاش و كوشش مجدد و حركتی از نو آغاز كنند تا اینكه به آن جایگاه نخست كه در تعادل و تعالی بودند بار دیگر دست یابند.

 خداوند بدون جبران عمل اشتباه، هیچ‌گاه انسان را تبرئه نمی‌کند، می‌گوییم شرك بخشودنی نیست و بایستی برای بخشوده شدن به همان نقطه‌ی آغازین رسید، همان نقطه‌ای كه انسان در تعادل كامل بود. ما در زمین باید به فراگیری و آموزش علم و دانش بپردازیم و فرامین و قوانین الهی را به‌طور كامل اجرا كنیم تا اینكه از جهل و نادانی كه بزرگ‌ترین دشمن انسان است رها شویم و به فرمان عقل برسیم.

و اما اگر انسان روی زمین هم استكبار بورزد و خود و ماهیت و جوهره‌ی وجودی‌اش را از سایر همنوعانش برتر و افضل بداند این انسان كبر ورزیده و مادام كه این‌گونه می‌اندیشد و عمل می‌کند از رحمت و نور الهی به دور است و هرگاه انسان خودش را تافته جدا بافته از دیگران بداند و یا خانواده و قوم خود را نژاد و جنسیت برتر از دیگر مردم بداند این یعنی خود را بزرگ‌تر از دیگران دیدن و از اینجا بیشتر گرفتاری‌های آدمی آغاز می‌شود، منیت و غرور و حسادت و ده‌ها صفت رذیله، منتج از همین یك صفت می‌شود تكبر،  شرك را هم در پی دارد انسان متكبر فكر می‌کند چون از سایرین بهتر است پس بایستی هر آنچه را كه طلب می‌کند دریافت كند و اینجاست كه اگر از راه درست به دست نیاورد بنده غیر خدا می‌شود و می‌خواهد كه نیازهایش را در محل دیگری پیدا كند و این یعنی شرك به خدا كه گناهی بس عظیم است.

اگر ما هم هم‌نشین با چنین اشخاصی هستیم و از مجالست با آن‌ها لذت می‌بریم و یا تأییدشان می‌کنیم شك نكنیم كه ما نیز هم متكبریم و هم مشرك و داشتن همین دو صفت شیطانی كافی ست كه ما را از مأمن امن الهی كه نور و روشنایی در آن فوج فوج تلألؤ می‌یابد محروم كند.

وقتی‌که از درگاه كبریایی معبود و فریادرسمان رهانیده شویم آغوشی جز آغوش سرد و خوفناك شیطان ما را نصیب نیست و از شیطان جز نگون‌بختی و سیاهی و تاریكی و آلودگی برنخواهد خواست، در راه شیطان ماندن یعنی تشویش و اضطراب و آشوب، یعنی دروغ و نیرنگ و حرام، یعنی به هر جا كه می‌خواهیم جولان می‌دهیم.

با خدا باش پادشاهی كن 
بی‌خدا باش هر چه خواهی كن

تكبر باعث دوری و جدایی و تفرقه می‌شود، متكبر نفس خود را از دیگر انسان‌ها برتر می‌داند و از مجالست با دیگران دوری می‌کند و همین آفت وجود او می‌شود و تمام درهای دانایی و خوشبختی را بروی خود می‌بندد زیرا آدمی موجودی اجتماعی است كه به‌ واسطه بودن در جمع و گروه مجال تكامل می‌یابد و اما تكبر زایده یك تفكر شیطانی است و مخصوص انسان‌های بی‌خرد و كسانی كه در میدان  عمل و كارزار كاری نمی‌کنند و از روی نگون‌بختی و بی‌هنری و حقارت و كوچكی تكبر می‌ورزند.

متكبر در غُل و زنجیر فرمان شیطان است، یعنی اطاعت غیر خدا كردن و خداوند خود می‌فرماید چنین انسان‌هایی آل شیطان‌اند و در جهنم ابدی و همیشگی باقی خواهند ماند.

 مصرف مواد مخدر و یا به تعبیر كنگره مصرف خمر نیز از نشانه‌های دوستی با شیطان است زیرا خمر پرده‌ای ضخیم و سیاه بر فكر و اندیشه ما می‌کشاند و در این وضعیت ما قادر به دیدن بسیاری از واقعیت‌ها و حقایق پیرامونمان نیستیم و از رسیدن به فرمان عقل بازمی‌مانیم و در نتیجه بنده مواد مخدر می‌شویم و فكر می‌کنیم كه فقط این مواد است كه می‌تواند به ما حال خوشی بدهد و مواد فرمانده شهر وجودی ما می‌شود و قلعه عقل را تسخیر می‌کند و در این میان شیطان جایگزین خدایی می‌شود كه خالق ماست و این از صور شرك است.

 كبر از صفات مختص پروردگار عالم است و تنها صفتی ست كه هیچ موجود دیگری حتی انسان در خور این صفت كبریایی نیست، تكبر ورزیدن انسان مایه بدبختی و شقاوت اوست و این یك نوع تفكر و بینش غلط است كه شخصی ماهیت و جنس خودش را از سایر انسان‌ها برتر بداند و به اصالت خانواده و یا وراثتش تكبر بورزد و خودش را از همه افضل  بداند. داشتن این نوع نگرش بی‌شک انسان را به نابودی و انزوا خواهد كشاند زیرا تكبر آدمی را از آموختن و یادگیری محروم می‌کند و او همیشه فكر می‌کند كه بیشتر از همه می‌داند و نیازی به آموزش ندارد و در این صورت پیله‌ای به دور خودش می‌تند كه هیچ راهی به جهان بیرون خود ندارد و مسلماً هیچ انسان دانایی دوست ندارد با چنین انسان منزوی و از خود راضی مراوده‌ای داشته باشد این‌گونه می‌شود كه هر روز از نور و فر ایزدی دورتر می‌شود و نقاط تاریكی بیشتری او را احاطه خواهند كرد و قطعاً هر چه بر این تفكر اشتباه و شیطانی تعصب ورزد در تاریكی بیشتری فرو خواهد رفت و در تاریكی و سیاهی جز جهل و شرك و منیت و حسادت چیز دیگری یافت نمی‌شود.

 نقل میکنند پیامبر خدا (ص) بر مردی مصروع و دیوانه که عده‏ای برگرد او جمع شده بودند گذشت پرسید: این‌ها گرد چه چیزی جمع شده‏اند؟ عرض شد برگرد دیوانهای مصروع. پیامبر به او نگریست و فرمود: این مرد دیوانه نیست بلکه بیمار است آیا دوست دارید که دیوانه حقیقی را به شما معرفی کنم؟ عرض کردند بفرمایید، پیامبر خدا فرمود: دیوانه حقیقی آن است که با تكبر راه می‏رود با گوشه چشم می‏نگرد و از خداوند امید رحمتش را دارد در حالی‌که او را نافرمانی میکند! این است دیوانه حقیقی.

 و انسان دانا و متواضع می‌داند كه وجودش بدون توجه و عنایت خالق او ظرف تهی ست و هر چه كه در اوست را او صاحب نیست كه بر آن كبر بورزد او به یقین می‌داند كه حیات و ممات او در ید قدرت مطلقیست كه اگر اراده كند او را بمیراند و یا خوار و ذلیل كند و اگر بخواهد او را احیاء كند و به جوار خود ملحق كند.

یا اگر بخواهد روزی می‌دهد بی‌شمار و یا اگر نخواهد روزی از كفش بگیرد؛ 

خداوند در قرآن کریم خطاب به رسولش می‌فرماید: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ … وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ بگو؛ بار خدایا، تویى دارنده مُلک. به هر که بخواهى مُلک می‌دهى و از هر که بخواهى مُلک می‌ستانى. هر کس را که بخواهى عزت می‌دهى و هر کس را که بخواهى ذلت می‌دهى… و به هر که بخواهى بی‌حساب روزى می‌دهى».

داشتن چنین تفكر و جهان‌بینی الهی چگونه انسانی را متكبر و مشرك می‌کند؟ 

هرگز...

 

سی دی كبر
لیلا همسفر عبدالخالق
ویراستار و ثبت همسفر ساره

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .