English Version
This Site Is Available In English

فرماندهی شهر وجودی با فرمان‌برداری از عقل

فرماندهی شهر وجودی با فرمان‌برداری از عقل

جلسه اول از دوره ششم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران نمایندگی ملایر با دستور‌ جلسه «از فرمان‌برداری تا فرماندهی» با استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر بهاره و دبیری همسفر رعنا در روز دوشنبه ۱۳ شهریورماه سال ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از فرمان‌برداری تا فرماندهی شروع حرکت از یک نقطه‌به‌نقطه دیگر است. ممکن است نگاه من به این دستور جلسه یک نگاه بیرونی باشد که بگویم اگر من فرمان‌بردار خوبی باشم، در نگاه اول فرمانده یا رئیس یک گروه می‌بینم که امر می‌کند، اما من در هر قسمت از زندگی خود اگر فرمانده خوبی نباشم، شکست‌خورده و تخریب ایجاد می‌کنم.

در ابتدا من باید یک فرمانده خوب برای جسم و شهر وجودی خودم باشم، باید فرمان عقل را اجرا کنم و فرمانروای جسم خودم باشم، برای رسیدن به این هدف من باید بتوانم یک فرمان‌بردار خوب نیز باشم و فرامین عقل را اجرا کنم. عقل فر ایزدی دارد؛ یعنی از خداوند است و فرمان عقل همان فرمان الهی است که می‌گوید: غیبت، حسادت، قضاوت و تجسس نکن. اگر از عقل فرمان‌برداری نکنم، فرماندهی من به دست نیروهای منفی و شیطان می‌افتد.

عظیم‌ترین پروسه‌ای که در هستی به من انسان واگذارشده، این است که من یک فرمان‌بردار خوب برای عقل و یک فرمانده خوب برای شهر وجودی خودم باشم. رسیدن به فرماندهی عقل به حرف و سخن نیست، باید تزکیه و پالایش انجام دهم و از ضد ارزش‌ها دوری کنم (که بسیار سخت است) تا بتوانم فرماندهی نفس را به عهده بگیرم. اگر من هنوز نمی‌توانم مثلاً ساعت ۶ بیدار شوم یا سر ساعت درجایی که وظیفه‌دارم حاضر شوم، پس فرماندهی به دست من نیست.

یک مصرف‌کننده هم فرماندهی شهر وجودی خود را به مواد مخدر داده است و تمام رفتار، اخلاق و حرکات او منوط به استفاده از مواد مخدر است. او اگر مصرف نکند، نمی‌تواند کار کند یا حرف بزند یا بخندد. عقل می‌گوید: پرخوری نکن، اما من نقض فرمان می‌کنم و دچار دیابت می‌شوم. حالا دوست دارم شیرینی بخورم؛ اما چون فرمان‌بردار خوبی برای عقل نبودم فرماندهی از دست من خارج‌شده و نمی‌توانم استفاده کنم.

اگر من از فرمان پدر و مادر خود پیروی کنم، می‌توانم یک فرمانده خوب برای فرزندم بشوم. حال اگر صدای فرمان عقل را تشخیص نمی‌دهم به این معنی است که دانایی من دچار اشکال است و بالا بردن دانایی بدون داشتن معلم، استاد یا راهنما امکان‌پذیر نیست، باید فرمان‌برداری کنم تا بتوانم مسائل و مشکلات خود را حل کنم.

اگر من به دنبال صلح، آرامش و تعادل هستم و می‌خواهم به روشنایی و خوبی‌ها برسم، باید فرمان‌بردار کنگره۶۰ باشم. اگر جناب مهندس فرمان داد که کلمه به کلمه سی‌دی را بنویس، نباید تخطی کنم، اگر فرمان داد به جایگاه‌ها احترام بگذارید، حتی اگر مهمان‌دار باشد باید چشم بگویم. حال اگر من یک فرمانده هستم در ابتدا باید خودم بسیار بی‌نقص عمل کنم، باید حد و حدود وظایف خود را بدانم و خارج از حیطه وظایف خود فرماندهی نکنم وگرنه تخریب ایجاد کرده و به دیگران نیز صدمه می‌زنم، پس اگر بخواهم یک فرمانده تأثیرگذار باشم، باید اول درون خودم یک فرمان‌بردار خوب باشم.

به نظر من مهم‌ترین فرمان‌برداری، فرمان‌برداری از عقل و بزرگ‌ترین فرماندهی، فرماندهی شهر وجودی است. کنگره مانند یک سفره برای ما پهن شده است، که در آن از تمام خوبی‌ها و نیکی‌ها وجود دارد و هرکسی به‌اندازه تلاش خود می‌تواند از این سفره برداشت نماید. من در این دستور جلسه آموختم که در مقابل فرمان خداوند تسلیم باشم و در جهت فرمان عقل قدم بردارم تا به مقصد نهایی برسم. 

در ادامه جلسه نگهبان دوره ششم؛ راهنمای تازه‌واردین همسفر بهاره از نگهبان دوره قبل، راهنما همسفر معصومه به رسم کنگره با اهدای پاکت تقدیر و تشکر به‌عمل آورد.

مرزبانان کشیک: همسفر‌ الهام و مسافر سعید
عکاس: مرزبان همسفر الهام و همسفر زهرا
تایپ: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ملایر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .