مفسر عشق ، شعری از مسافر بهمن به مناسبت هفته راهنما

مفسر عشق (به مناسبت هفته راهنما)

گـر غزل پبدا نمي‌شد عاشقی آسان نبود
ناسپاسی ها نمیشد نوح کشتی بان نبود

سینه دریا اگر با خشم فرعون می‌درید
روی لوح زندگى تصویر ده فرمان نبود

ساز و کار هر شروعی خط پایانی نداشت
بعد مردن نو شدن ها نیمـه پنهـان نبود

آخـر و فرجام خلقت گر عدم بود و فـنا
حاجت فرمان به نافرمانی شیطان نبود

گر گروه عاشقان روشن نمیکرد این مسیر
مرهمی بر ناله های درد بی درمـان نبود

مشعلی آمد در این شب مرگی و پژمردگی
شهسواری که جدا از خیل سـرداران نبود

عاشقی را شرح و تفسیر دوباره کرده‌است
عشق ما بر پایه عقـل و پـل ایمـان نبود

صاحبـان درد دیروزی همـه درمانگـرند
معجـزه تنها یـد بیضایی و قـرآن نبود

امــتداد شـال نارنجی مــردان بـزرگ
می‌شود آن ارغوانی که به جز بنیان نبود

گـر نبودی انعکـاس نور حـق در زندگی
پاسداری از شکوه و حرمت انسان نبود

مسافر بهمن، نمایندگی شمس
لژیون یکم