English Version
English

دلنوشته کمک راهنمای محترم مسافر هوشنگ

دلنوشته کمک راهنمای محترم مسافر هوشنگ

سلام دوستان هوشنگ هستم یک مسافر:
وقتی تعطیلات فرا می رسد من نا خودآگاه به یاد زمان مصرف موادم می افتم که در این مواقع تعطیلات برای من حکم زندان را داشت.چون در بین خانواده قرار می گرفتم و این باعث می شد که من به راحتی نتوانم مصرف کنم، نه تنها از تعطیلات لذت نمی بردم بلکه در رنج و عذاب بودم و به هر بهانه ای که بود باید از جمع خانواده جدا می شدم تا بتوانم مواد مصرف کنم و یا به اجبار به مسافرتی می رفتیم من فقط به این می اندیشیدم که جایی برویم که بتوانم به راحتی موادم را مصرف کنم و سفر هیچ لذتی برای من و خانواده ام نداشت، تا این که

" ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد "
" دل رمیده ما را امین و مونس شد"

لطف خداوند شامل حال من شد و با کنگره 60 آشنا شدم و اکنون پنجمین سال است که از تعطیلات به خوبی استفاده می کنم که درکنار خانواده هستم و از این که با هم هستیم بسیار خوشحال هستم و از همه هستی لذت می برم و درآرامش کامل همراه با خانواده ام زندگی می کنم. کنگره 60 علاوه بر این که مرا به درمان قطعی مواد مخدر رساند درس زندگی کردن را به من آموخت.قبل از این من فقط زنده بودم ،اما اکنون علاوه بر زنده بودن، زندگی می کنم و از زندگی ام لذت می برم. خداوند را بابت این همه لطف که در حق من داشته سپاس گزارم و از آقای مهندس به خاطر بستری که فراهم کردند بسیار تشکر می کنم.خدا قوت به کلیه خدمت گزاران کنگره 60 که در این راه تلاش و کوشش می کنند.

تایپ: مسافر محمد جواد
تنظیم و ارسال:مسافر جواد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .