English Version
English

علمِ زندگی کردن

علمِ زندگی کردن

جلسه هفتم از دوره سی‌ و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی کمک راهنما مسافر فرشاد، نگهبانی مسافر عزیز و دبیری همسفر علی با دستور جلسه «چگونه از تعطیلات استفاده کنیم» در روز شنبه 27 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرشاد هستم مسافر. از دبیر و نگهبان جلسه بسیار سپاسگزارم که اجازه خدمت در این جایگاه خدمتی را به‌به من دادند. دستور جلسه امروز این است که چگونه از تعطیلات استفاده کنیم؛ اوایل که کنگره شکل گرفت جناب مهندس اعتقاد داشتند که اگر بیمارستان‌ها تعطیل شد کنگره هم تعطیل می‌شود، چون کار ما، کار درمانی است.
هیچ تعطیلاتی در کنگره وجود نداشت؛ نه تعطیلات عید نوروز بود و نه تعطیلات تابستانی که یک الی دو هفته‌ای است ولی با گذشت زمان و به قول معروف زمانی که آموزش‌ها بیشتر شد، سی‌دی‌ها به‌مرور زمان آمد و آموزش بیشتر شد. جناب مهندس تصمیم گرفتند تعطیلات در کنگره هم انجام شود؛ تعطیلات نوروز، دوهفته تعطیل هستیم در تابستان هم دو هفته تعطیل هستیم.
این تعطیلات زمان خوبی است برای خدمتگزارها که ۶ ماه یا یک سال خدمت کردند و فرصتی است که تعطیلاتی داشته باشند چون هر روز یا دو روز یک‌بار خدمت می‌کنند یا در نمایندگی‌هایشان هستند و می‌توانند در این تعطیلات استراحت کنند.
بعد از اینکه این تعطیلات در کنگره شکل گرفت، این دستور جلسه هم به دستور جلسات سالانه کنگره اضافه شد با این هدف که من یاد بگیرم، چگونه از این تعطیلات استفاده کنم.
بزرگترین آموزشی که در کنگره به من داده می‌شود؛ علم زندگی کردن است که اول من یاد بگیرم چگونه سالم زندگی کنم؟ چگونه مشکلم را با مواد مخدر حل کنم؟ چگونه مشکلم را با سیگار حل کنم؟ چگونه بقیه مسائلم را حل کنم؟ و درنهایت یاد بگیرم چگونه زندگی کنم؟
تعطیلات؛ بخشی از زندگی من در طول سال است؛ من هرروز سر کار می‌روم و کارها را به‌صورت پیوسته انجام می‌دهم و قطعاً برای آرامش بهتر و برای زندگی کردن بهتر است تا از محل کارم دور باشم و به تعطیلات بروم و از آن تعطیلات استفاده کنم. قطعاً برای این کار، لازم است که هدف داشته باشم و نیازمند این است که برنامه‌ریزی داشته باشم.
شاید برای برنامه‌ریزی و فکر کردن برای اینکه از تعطیلات چگونه استفاده کنم، دیر باشد برای اینکه باید مدت‌ها قبل فکر کرده باشم که تعطیلات عید است و باید برنامه‌ریزی کرده باشم و باید به آن فکر کرده باشم.
من قبلاً این‌گونه نبودم که برنامه‌ریزی کنم، صبح بیدار می‌شدم تصمیم می‌گرفتم که سفر بروم درصورتی‌که الان این‌گونه نیستم و سعی می‌کنم برایش فکر کنم و برنامه‌ریزی داشته باشم و در ادامه قطعاً آن سفری که می‌روم به من بیشتر خوش می‌گذرد.
یادم می‌آید یک زمانی که مسافرت می‌رفتیم واقعاً هدفی نداشتیم تا جنوب می‌رفتیم، بعضی شهرها ۱۰ دقیقه می‌ایستادیم و هدف خاصی نداشتیم. در کنگره به ما آموزش داده می‌شود قبل از هر کاری هدفمان مشخص باشد؛ هدفم مسافرت رفتن است یا استراحت کردن است، هدفم زیارت کردن است یا هدفم از مسافرت رفتنم هر چیزی که هست، هدف و برنامه داشته باشم.
امروز جلسه آخر از امسال است و من تبریک می‌گویم سال جدید را و انشالله همه سفر اولی‌هایی که در شعبه هستند بتوانیم رهایی‌شان را جشن بگیریم و خیلی متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: همسفر علی
ویرایش و ارسال: مسافر محسن
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .