آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است
در کنگره همه چیز جنبه آموزش دارد و همه ما میآموزیم که قدر شناس باشیم، گاهی اوقات حتی پدر مادر ما قادر به ارائه این آموزشها نبودند، در بخش دوم وادی عشق ما متوجه میشویم که همهچیز عشق است، خداوند عشق است هستی عشق است و همه موجودات عشق هستند و اگر ما این موضوع را درک کنیم، گویی به همان وادی توحید، به یگانگی میرسیم.
در سطح کره زمین اگر همه چیز برای همه افراد وجود داشته باشد، مشکلات بسیار کم میشود؛ مثلاً در خانواده یا در شهر و روستا یا در اداره، اگر امکاناتی هست، باید این امکانات برای همه باشد و عدالت کاملا رعایت شود، طوری نباشد که فقط یک گروه خاص و یا یک فرد از آن امکانات برخوردار باشند؛ ولی بقیه از آن امکانات بیبهره باشند، این قضیه باعث ایجاد مشکلاتی میشود و گاهی باعث جنگ میشود. وادی چهاردهم وادی عشق و محبت است وقتی ما آن را درک بکنیم قوی و نیرومند میشویم، وقتی محبت به چرخش درآید، نغمهای از آن شنیده میشود، که گوشهای خود ما از شنیدن آن نغمه به وجد میآید و آن وقت انسان احساس میکند، که هیچ بدی وجود ندارد و در حقیقت هم همینطور است، تمام هستی بر مبنای عشق بنا شدهاست. اگر انسان همه نعمتها را داشته باشد؛ مثل پول، سرمایه، علم ودانش؛ ولی عشق و محبت نداشته باشد مثل ظروف تهی است.
محبت باید واقعی باشد عشق و دوست داشتن باید از درون باشد و فقط به خاطر دوستداشتن باشد، آن وقت ممکن است ذره ذره معنای محبت واقعی را لمس کنیم. تمام نیروهایی که آفریده شدند؛ حتی امواج، باید به هم نزدیک شوند یعنی نیروهایی که ساختار آنها از روح الهی و نیروهای مثبت هستند از فواصل دور یکدیگر را پیدا میکنند و انسانهایی که دارای یک خصوصیت هستند یکدیگر را پیدا میکنند، وقتی محبت معنای خودش را پیدا کرد به آرامی خصومت و دشمنی بیمعنا میشود و همه دارای اندیشه نیکو میشوند. وقتی میگوییم هستی عشق و محبت است؛ شامل تمام موجودات میشود و اگر انسان را در نظر بگیریم، هستند کسانی که ظاهری خشن دارند؛ ولی قلب مهربانی دارند، حتی بعضی از حیوانات مانند ببر و شیر و پلنگ که درنده هستند، آنها هم دارای محبت هستند و از بچههای خود در هنگام خطر مراقبت میکنند.
اقیانوسها و دریاها هم محبت دارند که حیوانات زیادی در درون آنها زندگی میکنند و ادامه حیات میدهند؛ اگر این عشق و علاقه نباشد، اصلا این همه موجودات نمیتوانند در دریا زندگی کنند .
خداوند هم عشق است چون این همه امکانات را که خلق کرده و در اختیار ما گذاشته که اگر اینها نبود ادامه حیات برای ما امکانپذیر نبود، اگر ما با هستی ارتباط برقرار کنیم و قدر امکاناتی که خداوند برای ما خلق کرده بدانیم، آن وقت میتوانیم زبان مشترک پیدا کرده و با اطرافیان خود در آرامش زندگی کنیم و به صلح برسیم. باید بدانیم که دربهای بسته روزی باز خواهند شد و برای این کار باید حرکت کرد تا به بیداری و هوشیاری رسید و برای رسیدن به بیداری و هوشیاری باید صبر داشت تا به آنچه برای ما در نظر گرفته شده است برسیم.
به قلم همسفر افسانه دبیر ورزش تنیس پارک طالقانی
ویرایش تنظیم و ارسال؛ همسفر فاطمه از نمایندگی سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
651