بایستی محبت دریافت کنیم تا بتوانیم انتقال دهیم

چهارمین جلسه از دور هفدهم کارگاه آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران نمایندگی اسلامشهر به استادی کمک راهنما مسافر ابراهیم، نگهبانی موقت مسافر اسد و دبیری موقت مسافر حبیب با دستور جلسه « وادی چهاردهم و تأثیر آن بر روی من» چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

همه ما تاریکی ها و ضدارزش ها را تجربه نموده ایم و می دانیم که بدی چه چیزی است و خوبی چه چیزی است. زمانی که در تاریکی ها و مصرف مواد مخدر بودم کاملاً کارهای بد و ضدارزش ها را تجربه نمودم، در کنگره ۶۰ نیز به واسطه آموزش هایی که به بنده انتقال داده شد خوبی ها و کارهای ارزشی را کاملاً فرا گرفتم، حالا می‌توان نتیجه گرفت که اگر بنده کارهای بد و ضد ارزش را انجام ندهم در نهایت فقط خوبی ها و ارزش ها باقی می ماند و این همان عشق و محبتی است که در مورد آن سخن می‌گوییم.

گاهی اشخاصی از من میپرسند که می خواهم محبت را انتقال دهم ولی نمی توانم بنده در پاسخ می‌گویم اگر شما در جیبتان پولی نباشد و بنده بگویم ۱۰ هزار تومان به من بدهید شما نمی توانید بدهید چون در جیبتان پولی ندارید که بنده بدهید، محبت هم همین‌گونه است شما بایستی در وجودتان محبت وجود داشته باشد و دریافت نموده باشید تا بتوانید آن را به دیگران انتقال بدهید. زمانی که بنده در وجودم کینه، نفرت و حسادت وجود دارد فقط آنها را می‌توانم منتقل کنم و دیگر نمی توانم محبتی به دیگران انتقال بدهم چون در درون بنده محبتی وجود ندارد.

یک مسافر وقتی که به خوبی سفر می کند پس از طی چند ماه از خانواده‌اش، اطرافیانش وحتی از افراد جامعه محبت دریافت می‌کند و آن زمان وجودش  مملو از محبت می شود و می تواند این محبت را به دیگران نیز انتقال بدهد. وقتی شما از تاریکی ها و کارهای ضد ارزشی دور می شوید خداوند انسان هایی را به سمت شما می فرستند که آنها به شما محبت راه انتقال بدهند.

در این وادی بایستی پله پله جلو رفت ابتدا بایستی دوست داشتن را بفهمی سپس محبت را بفهمی دریافت کنی و انتقال بدهی و در نهایت بتوانی به مرحله عشق برسید. شما بایستی اول خودتان را دوست داشته باشید سپس خانواده تان را دوست داشته باشید و به آنها محبت کنید و در ادامه بتوانید جامعه و پیرامون خود و هستی را دوست داشته باشید تا بتوانید عشق را درک کنید. کنگره۶۰ نیز اینگونه عملکرد ابتدا فرد را احیاء کرد و مسیر را به او نشان داد، سپس خانواده و جامعه احیا شد و در حال حاضر به نقطه ای رسیده است که به هستی خدمت می‌کند و ما هفته‌ای به نام درختکاری داریم و سعی می کنیم که طبیعت و هستی را نیز احیاء کنیم و این کاملاً به معنای عشق و محبت می باشد. زیرا هر موجود یا مخلوقی در هستی توسط خداوند خلق شده است اگر بخواهیم عشق و محبت رو نسبت به خداوند درک کنیم و بفهمیم بایستی تمام هستی را با تمامی موجوداتش دوست داشته باشیم. وقتی یک شخصی به یک شخص دیگر آسیب می رساند و می گوید که این کار را به خاطر عشق انجام داده ام، این شخص توهم عشق دارد یک عاشق هیچ وقت کوچکترین صدمه‌ای به معشوق خود نمی زنند.

بنده در این دنیا باید بخشیدن را به خوبی بیاموزم زیرا بنده صاحب هیچ چیزی نیستم و اگر بخشیدن را فرا نگیرم شاید خیلی چیزها نیز از بنده گرفته شود. نکته مهم این است که بایستی از بخشیدن چیزهای کوچک شروع کنیم تا این حس و صفت درونمان پرورش پیدا کند. هیچ وقت نباید به این فکر کنم که من چیزی برای بخشیدن ندارم یا از لحاظ مالی بسیار ضعیف می باشم، هر کس به اندازه توان خود می بخشد و مهم آن قدرت و حس بخشندگی در هر فردی است، شاید یک شخصی هزار تومان را ببخشد و آن تمام دارایش باشد و شاید شخصی میلیاردها میلیارد سرمایه داشته باشد و نتواند هزار تومان از آن را ببخشد.

بنده اولین سالی که برای لژیون سردار شرکت کردم بسیار سخت و شاید با ترس این کار را انجام دادم و در ادامه آموختم که خداوند به بخشندگی و دل بنده هایش نگاه می کند، بنده بایستی تلاشم رو بکنم بخشندگی را در خودم پرورش بدهم و به این ایمان داشته باشم که خداوند روزی می‌دهد.

متن، عکس، تنظیم: مسافر رضا لژیون پنجم اسلامشهر

وبلاگ مسافران نمایندگی اسلامشهر