خداوند با فشرده کردن امواج عشق و محبت اولین ذرات را خلق کرد

هشتمین جلسه از دوره‌ پنجاه و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی کمک راهنما مسافر محسن، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافر روح‌الله با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در روز چهارشنبه مورخ 24 اسفندماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که امروز این توفیق نصیب من شد که در این جایگاه خدمتی قرارگرفته و آموزش بگیرم، از نگهبان و دبیر محترم هم تشکر می‌کنم که این موقعیت را در اختیار من قراردادند، دستور جلسه وادی چهارده و تأثیر آن بر روی من، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است،

قسمت دومش که تأثیر بر روی من است امیدوارم که تأثیر بگیرم، صحبت کردن درباره این وادی سخت و سنگین است علتش هم این است که بیشترین حجم وادی در این وادی است بیش از 50 صفحه آقای مهندس مطلب نوشته‌اند، 13 عدد سی دی دارد، حدود 10 ساعت صحبت کردند، وقتی بخواهید 5 دقیقه صحبت کنیم قاعدتاً خیلی مشکل می‌شود ولی هرکسی به‌اندازه ظرفیت خودش از این وادی برداشت می‌کند به‌طورکلی کلام حق و حقیقت به این‌گونه است،

موضوع عشق و محبت طبق برداشت خودم به دو قسمت تقسیم می‌شود، ابتدا قسمت غریزی مسئله است که از روز اول خلقت طبق متون الهی، خداوند با فشرده کردن امواج عشق و محبت اولین ذرات موجود را خلق کرده و موجودات به وجود آمدن و در چرخش و حرکت قرار گرفتند که تا به امروز رسیده است، بقول آقای مهندس هر ذره‌ای در حال حرکت و چرخش به دور محوری است و این چیزی نیست جز عشق و محبت،

در قسمت دوم آن حسابی است که ما کسب می‌کنیم، پرورش می‌دهیم و رشد می‌کند در درون خودمان که در اصل برای ارتقای خودمان است تا به تکامل برسیم، همان‌گونه که در آموزش‌های ما وجود دارد اگر این عشق و محبت در هستی نباشد مثل دانه‌های تسبیح ازهم‌گسسته می‌شود، که این انسجام به خاطر عشق و محبت است، همان‌طور که اگر عشق و محبت نباشد هیچ پدری نسبت به فرزندش هیچ حسی ندارد و بلعکس، در حیوانات و گیاهان و کل هستی به همین صورت است، در کنگره این آموزش هم داده می‌شود که ما این حس را در درون خود رشد و پرورش دهیم،

از لحظه ورودمان که وارد کنگره می‌شویم قابل حس و قابل‌درک است بتوانیم درون خودمان جاری کنیم و کمک بلاعوض و خدمت یاد بگیریم و در سی دی تعطیلات آقای مهندس یک‌سخنی گفتند بیگانگانی به‌ظاهر بیگانه اما آشناتر از هر آشنا واقعاً به نصبت به همدیگر نسبتی نداریم اما عشق و محبتی در این مجموعه وجود دارد که ما از هر آشنایی برای همدیگر آشناتریم و می‌توانیم از این دانش و آموزش به بالاترین حد استفاده بکنیم و به تکامل خودمان برسیم و به خاطر همین است که این داستان ادامه دارد و درنهایت به خود انسان‌ها مربوطه چقدر برداشت می‌کنند و در زندگی آموخته‌های خودشان را کاربردی می‌کنند.

در کنگره جایگاه‌های خدمتی پله‌پله طی می‌کنند و سعی می‌کنند هیچ چشم‌داشتی به برگشت آن خدمتی که کردند نداشته باشند و سعی کند که در خودش کاربردی کند و دغدغه‌اش دغدغه سیستم باشد و ماه مبارک رمضان در پیش داریم و در درون خودم جاری کنم و حس به وجود بیاورم و خودم از این مجموعه بدانم و برایش دل بسوزانم و اگر این‌طور قدم بردارم می‌توانم در این وادی به آن تکامل لازم که بایدوشاید برسیم فقط باید خودم از این مجموعه بدانم و از صفر تابدش در این مجموعه وجود دارد و بازیگر باشم و تماشاگر نباشم و خودم کنار نکشم.

در برنامه‌ها مشارکت کنم مثل ماه رمضان و لژیون سردار و من نیاز دارم به این مجموعه و خدمتی روی زمین نمی‌ماند و من نیاز دارم به این عشق و محبت و آموزش‌ها و تکامل و سیستم مسیر خودش را طی می‌کند و به هدفی که دارد می‌رسد و از خدمتگزاران محترم ایجنت و مرزبانان محترم تشکر می‌کنم که ساختمان رنگ و شکل و بوی خوشی دادند و ان‌شاءالله تا سال آینده مکان بزرگ‌تری تهیه کنیم برای شعبه تا مشکل کمبود فضا برطرف شود و خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تصاویر: مرزبان خبری
تایپ: مسافر کوش‌یار و مسافر امیرعباس
بارگذاری و ارسال: مسافر امیرحسین
تهیه و تنظیم سایت نمایندگی پرستار