می‌توانیم بعد از عبور از این وادی به آرامش برسیم

بنام قدرت مطلق

نهمین جلسه از دوره سی‌‌ و چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی "کنگره ۶۰"؛ نمایندگی صالحی؛ به استادی مسافر مجید، و نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر کیان، با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر ان روی من" روز دوشنبه،  مورخ : 1401/12/22 راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان در ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد نیازمندند بشکافید آنچه شکافتنی نیست در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید.
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
از آقا بهروز تشکر می‌کنم که استادی جلسه را به من سپردند تا بتوانم خدمت بکنم، به نظر من جایگاه‌های کنگره برای ارتقاء و پیشرفت ما هستند و من در هر جایگاهی که خدمت می‌کنم و از آن جایگاه عبور می‌کنم و آموزش می‌بینم، موقعی که وارد کنگره می‌شوم درواقع وارد یک بازی بزرگ می‌شوم و اگر در این بازی بتوانم جدی باشم می‌توانم شرایط بسیاری را تغییر بدهم، بازی در کنار بزرگان، بسیار سخت می‌باشد و در کنگره انسان‌های بزرگ بسیار زیاد هستند، قبل از وارد شدن به کنگره یک انسان مصرف‌کننده بودم و در یک اتاق 12متری با چند نفر مانند خودم هم‌بازی بودم اما بعد از ورودم به کنگره اتفاق‌هایی به سراغ من می‌آید که اگر قرار بر این باشد که در کنگره ماندگار بشوم و بتوانم شرایط را تغییر بدهم باید بسیار جدی به بازی ادامه بدهم و این طنابی که آقای مهندس در سی دی طناب صحبت می‌کنند متعلق به همه انسان‌ها است که با این طناب هم می‌توانم سعود بکنم و هم می‌توانم طناب دار درست بکنم و نکته‌ای که در سی دی برای من خیلی جالب بود گره‌هایی که در این طناب وجود دارد و من می‌توانم با کمک آنها بالا بروم و این گره‌ها مشکلات زندگی من می‌باشد که می‌توانم با پیدا کردن راه‌حل برای تک‌تک آنها به کمک همین گره‌ها سعود بکنم و به‌طرف بالا حرکت بکنم و از طرف دیگر همان طناب می‌تواند باعث نابودی من بشود و حالا به‌جای طناب می‌توانیم مثال ثروت را بزنیم اگر من از ثروت خودم و چیزی که در این دنیا به امانت به من سپرده‌شده است بتوانم استفاده بکنم قطعاً اتفاق‌های خوبی خواهد افتاد و همان ثروتی که می‌تواند من را به سعود برساند می‌تواند به سقوط هم برساند، وادی چهارده انتهای یک مسیری می‌باشد که شروع مسیر دیگری هست و می‌توانیم بعد از عبور از این وادی به آرامش برسیم و اگر به خالق خودم عشق داشته باشم باید این عشق را باهم نوعان خودم به اشتراک بگزارم و آقای مهندس می‌فرمایند موقعی که برای امام حسین نذری می‌دهید این نذری برای عاشقان امام حسین می‌باشد. در مورد عشق و محبت بزرگان بسیاری صحبت کرده‌اند و در کتاب شریف آیه‌های متعددی در مورد این موضوع موجود می‌باشد که یک مورد را قرائت می‌کنم، قل هنتنکم تحبون تحبون الله فتحبون یحبکم الله، خداوند اساس و پایه دینش را در محبت قرار داده است و در کتاب عشق بیشترین تعداد صفحات مربوط به وادی چهاردهم می‌باشد و جناب مهندس یک مثلث را در این وادی ترسیم کرده‌اند بنام مثلث عشق( سایه‌ها، جاذبه و عشق) و نکته جالب دیگر در این موردبحث پنکه و هواکش می‌باشد و چرخش افکار من اگر به سمت راست باشد مانند پنکه دافعه دارد و انرژی مثبت را دفع خواهد کرد و اگر معکوس بچرخد مانند هواکش انرژی را جذب خواهد کرد، سؤالی که برای من پیش می‌آید و آقا پیام مرتب در لژیون پیگیری می‌کنند این است که وادی چهارده و تأثیر آن روی من چه ارتباطی می‌تواند داشته باشد با آرامش من؟ در چه صورتی من می‌توانم به کائنات عشق داشته باشم و همنوع خودم را بدون توقع دوست داشته باشم؟ در این مورد به پاسخ یک‌کلمه‌ای رسیدم و آن کلمه بخشش می‌باشد و اگر بتوانم بدون توقع ببخشم اتفاق‌های خوبی در زندگی من خواهد افتاد و این بخشش می‌تواند از طریق وقت و علم و یا بخشش مالی باشد و بخشش در هر حد و اندازه‌ای که باشد اتفاق خوبی می‌باشد و با کمک خداوند هفته قبل با حضور در خدمت جناب آقای مهندس توانستم اجازه پهلوانی را برای سال1402 کسب کرده باشم و از این بابت خیلی خوشحال هستم.

تایپیست:مسافر جاوید ل10

تهیه و تنظیم:مسافر محمدعلی ل17