عشق به سخن نیست به عمل است

سومین جلسه از دور چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی باباطاهرهمدان با استادی مسافر کمک راهنما جلال و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه وادی چهاردهم در روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۱راس ساعت ۱۷برگذار گردید
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان جلال هستم یک مسافر، تشکر می کنم از نگهبان و دبیر عزیز که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم خدمت کنم و آموزش بگیرم، تشکر می کنم از بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس،و همینطور از استاد و راهنمای عزیزم آقای رضا کرمی و جا دارد تشکر کنم از تمام خدمتگزارانی که در شعبه تلاش میکنند تا اینکه همه چیز طبق روال پیش بره و اما دستور جلسه عشق و محبت، وادی ۱۴ وادی بسیار پرمحتوا سنگین و سخت است که بخواهیم در موردش صحبت بکنیم، خب نگهبان دستور دادند و من هم اطاعت امر کردم، من خودم در جایگاهی نیستم که بخواهم در مورد عشق صحبت بکنم، ولی خب تو وادی هم می گوید که نمی توان بدون عشق سخن گفت ولی برداشتی که من از این وادی دارم سعی می کنم برداشتی که کردم را بگویم خب سه تا از استاد های آقای مهندس میان هر کدام یک خطابه ای  را می‌گویند که خطابه اول در مورد اضداد هست و این که میگه اگه بخواهیم بدونیم که کل هستی در چه محوری میچرخد و چگونه اداره می شود باید بگویم اضداد مانند یک تکانه می ماند که وقتی من جلال ،من انسان در طول زندگی دقیقا به خواب رفتم همه چیز طبق روال پیش میره خوبی، خوشی، پول ،زندگی،همه را دارم ،ولی می آیم خودم را گرفتار یکسری مسائل حاشیه ای می‌کنم و دقیقاً ده سال پانزده سال بیست سال من رو به خواب می برد و این کار نیروهای منفی هست و میگوید یه وقتایی هست که من سریع عصبانی میشوم و وقتی بیدار میشوم و صلاح بر می دارم ،می خوام باهاش بجنگم، ولی آماده نیستم صلاحی ندارم, آموزشی ندیدم ,آگاهی ندارم صددرصد نیروهای منفی و همون اضداد مرا زمین میزند، ولی اگر یک مقدار فکر کنم و از وادی اول استفاده بکنم باید آگاهی جمع کنم و باید بفهمم که این اضداد همینطور که در وادی می‌گوید از ابتدا تا انتها مأمور هستند که تخریب کنند و انسان را از راه به در بکنند ،منتها من تنهایی نمی‌توانم باهاش بجنگم، من خودم باید آگاهی جمع کنم یه وقتایی هم شاید نشود آگاهی و آموزش جمع کنیم ولی برای مبارزه کردن خیلی باید آموزش ببینم ،اگر میخواهیم یه مثالی بزنیم یک میله نازکی را شما تصور کنید، یک میله نازکی که یک پتک و یا چکشی در کنارش هست که می‌شود اضداد یا یک آتش گداخته می شود اضداد،که باید این داغ شود و بکوبند در سرش تا این محکم شود ،تا این قوی بشود،و اینقدر باید بکوبند سرش تا این جمع شود، وقتی که جمع شد و ضخامتش بیشتر میشه و آبدیده تر می شود و هر چقدر آتش بهش بیشتر بخورد، تقویت شده و ضخیم‌تر می‌شود و انسان هم دقیقا همین گونه است اگر به زمین می آید و دوره های متعددی را سپری می‌کند و  می‌آید و می‌رود به خاطر این است که آموزش ببیند به خاطر این است که ساخته شود و بتواند با اضداد و نیروهای منفی مبارزه کند، خب یک وقتایی هست که من یک برداشتی در مورد عشق دارم که فکر می کنم در بیرون از کنگره بستگی به این دیدگاه و جهان بینی داره، و یک وقتهایی هست که من عشق را نسبت به جنس مخالف میبینم حالا یا یک مرد نسبت به یک زن و یا یک زن نسبت به یک مرد و بعد می آیی متاهل می شوی و می گویی عشق من خانواده ام هست، هر کسی به یک چیزی عشق داره یکی به پول علاقه دارد و شروع میکند به پول جمع کردن، هرکسی به یک چیزی عشق داره ولی چیزی که وادی چهارده داره میگه معنا و مفهومش یه چیز دیگه است که میگه عشق به سخن نیست ،عشق به لمس نیست، عشق به بدن نیست، ببینید این نیست که من بنشینم اینجا یا ۲۴ساعت بخواهم دعا بکنم یارب یارب یارب، الحمدلله رب العالمین الحمد لله رب العالمین الحمد لله رب العالمین،میگویدعشق به سخن نیست ،من هر چقدر به زبان بخواهم بگویم من عاشق خداوند هستم، به حرف زدن نیست به عمل کردن هست، مگه نمی گویی عاشق خداوند هستی؟ چقدر به کارهایی که خداوند گفته عمل می کنی؟ چقدر به روش هایی که گفته ایمان داری؟ و چقدر در مسیری که گفته داریم حرکت میکنیم ؟به عمل کردن هست.
کل محتوای وادی این است که اگر من بخواهم یک عاشق واقعی باشم باید انسان ها را دوست داشته باشم و باید تمام موجودات را دوست داشته باشم و  باید در ابتدا هم نوع خودم را دوست داشته باشم تا بتوانم با او به عشق  واقعی برسم حتی می‌گوید از بدترین موجودات و خشن ترین موجودات همه عشق هستند، اگر من توانستم آنها را دوست داشته باشم مطمئن باشید که میتوانم یک عاشق باشم، عشق می‌گوید باید از خودت بگذری،اگر توانستم به آن مرحله برسم که واقعاً از خودم و همه چیزم بخواهم بگذرم آن وقت عاشق واقعی هستم ،محتوای وادی خیلی زیاد است و من نمی خواهم وقت کل جلسه را بگیرم، سعی میکنم از مشارکت های دوستان هم استفاده کنم، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.
تایپ مسافر:میثم
مربان کشیک:مسافر محسن
تنظیم و ارسال مسافر:محمد