سیزدهمین جلسه از دوره بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ در روزهای یکشنبه با استادی: مسافر قاسم نگهبانی: مسافر علیرضا و دبیری مسافر: احمد با دستور «جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۱ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان قاسم هستم مسافر، خدا را شاکرم که یکبار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم تا بتوانم از شما آموزش بگیرم و خدمت کنم. جلسه این هفته وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من است خوب صحبت کردن در مورد وادی چهاردهم سخت است به همین دلیل راجع به این وادی ۱۴ سی دی صحبت شده است. آقای مهندس میگویند: اگر بخواهیم راجع به یک بخش از وادی چهاردهم صحبت کنیم خودش یک کتاب میشود و این به خاطر اهمیت این وادی است.

وادی چهاردهم مطالب زیادی دارد من از این دیدگاه صحبت میکنم که مگر عشق و محبت که در وادی چهاردهم از آن صحبت میشود، مگر انسانها محبت ندارد؟ محبت بین همه موجودات وجود دارد حتی گیاهان و درختان که ما فکر میکنیم محبت ندارد، آنها هم دارای محبت هستند و زمانی که ما به آنها رسیدگی میکنیم آنها محبت را حس میکنند.
محبت بر دو قسم است: یکی محبت خاص و دیگری محبت عام است، محبت خاص بر اساس مالکیت و جاذبه است مثل دوست داشتن یک ماشین توسط یک نفر یا دوست داشتن یکخانه که یک محبت خاص است و یا دوست داشتن فرزند توسط پدر یک محبت خاص است محبت خاص بر اساس قانون جذب است.

اما این سؤال پیش میآید که آیا ما که فرزندان خود را دوست داریم آیا فرزندان افراد دیگر را هم دوست داریم؟ از این مرحله به بعد است که وارد محبت عام میشویم محبت عام یعنی اینکه ما هر چیزی را برای خودش دوست داشته باشیم در محبت خاص نفع و منفعت وجود دارد مثلاً کارمندی که برای رئیس خود احترام میگذارد این احترام گذاشتن و محبت به دلیل عشق نیست بلکه به خاطر ترس است یا احترامی که یک رهجو به راهنمایش میگذارد محبت خاص است.
زمانی که صحبت از محبت عام میشود این قضیه رابطه مستقیم با دانایی دارد یعنی درون یک فرد باید تصفیه و پالایش صورت بگیرد یعنی کینه و خشم و نفرت و قضاوت و افکار منفی نباشد زمانی که شخصی را دوست داری فقط به خاطر خودش دوست داشته باشیم اینجاست که صحبت از عشق میشود.
عشق یعنی از خود گذشتن، یعنی ایثار، اساس کار هستی بر مبنای عشق و محبت است و اساس کار کنگره هم بر مبنای عشق و محبت است اگر آقای مهندس بر مبنای عشق و محبت عمل نمیکردند ما الآن اینجا نبودیم. آقای مهندس بعد از درمانش آمدند و ازخودگذشتگی کردند و این مسیر را برای ما همواره کردند.
در کنگره تمامی خدمتها بر مبنای عشق و محبت است حالا در کنگره هرکس عشق را یکجور تجربه میکند بر اساس جایگاهی که در آن خدمت میکند کسی که در اوتی است یک تجربه دارد و کسی که ایجنت است یکجور دیگر، یکی هست که به کنگره با پولش خدمت میکند.
زمانی که راهنما از عصاره جانش میبخشد و به رهجو آموزش میدهد دارد عشق را یاد میدهد یا کسی که دنور میشود و مبلغ ۵۰ میلیون تومان میدهد این کار را با عشق انجام میدهد به همین دلیل است که میگویند عاشق را کار با عشق است با معشوق چهکار، در پیام سفر اول داریم که میگوید آن بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق برقرار است.
زمانی که یک نفر سفر اولش تمام میشود و بعد عشق آغاز میگردد اگر شخصی آمد و در ادامه عشقبازی کرد و خدمتی گرفت چون برای خدمت در کنگره پولی به کسی نمیدهند خدمتی که در آنجا انجام میدهی میشود خدمت بلاعوض که آن از روی عشق است و قسمت دوم که تأثیر آن روی من است اینجاست که زمانی که دیگران به من عشق دادند و به من خدمت کردند و من رها شدم من هم در ادامه باید این کار را انجام بدهم.
زمانی که این کار را انجام دادم آن موقع همهچیز را برای خودش دوست دارم اگر در سفر دوم تو رفتی و همه خدمتها را تجربه کردی آن موقع است که معنی عشق و محبت را متوجه میشوی اگر غیرازاین باشد محبت قراردادی میشود به همین دلیل است که میگویند: محبت دو سر یک کمان بیانتها است یعنی اینکه میگویند اساس کار کنگره ۶۰ بر پایه عشق و محبت است حرف درستی است ما بهزور نمیتوانیم به کسی محبت کنیم باید محبت را بفهمیم و لمس کنیم تازه شروع کار ما در سفر دوم است که آغاز میشود.
ما در سفر دوم است که وادی چهاردهم را درک میکنیم در وادی چهاردهم از اضداد صحبت میشود که آنها برای بیداری انسانها آمدهاند و اگر ما به تمام هستی بهدقت نگاه کنیم عشق و محبت را درک میکنیم و امیدوارم که همه به این عشق و محبت برسید خیلی ممنون که سکوت کرده و به حرفهای من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر حسین (لژیون دهم)
عکاس: مسافر جواد (لژیون نهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
415