ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در ماندهای درمان کنی
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق یعنی تشنهای خود نیز اگر
واگذاری آب را، بر تشنهتر
عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمهای جاری شده
عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی
هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه نا ممکن بود، ممکن شود
با عرض سلام و خداقوت لطفاًخودتان را بهرسم کنگره۶۰ معرفی نمائید.
سلام مریم هستم همسفر محمد
مسافر من با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره۶۰ شدند با انواع آنتیایکس، آخرین آنتیایکس مصرفی شیره تریاک، مدت سفر اول ۱۱ ماه و ۷ روز به کمک راهنمایی آقای هادی لژیون ۱۴ بنیان راهنمای خودم خانم فاطمه لژیون ۲ بنیان رشتهی ورزشی مسافرم والیبال و رشتهی ورزشی خودم نیز والیبال است در حال حاضر مدت یک سال و چهار ماه از سفر ما میگذرد.
باتوجه به دستور جلسه این هفته وادی یا راه چهاردهم (عشق) تاثیر این وادی در زندگی شما چه بوده است؟
وادی چهاردهم محبت واقعی را به من آموزش داد و محبت، بایستی حتما از درون بجوشد چراکه در ظاهر فایدهای ندارد، از این وادی یاد گرفتم که حتی بدونِ داشتن نسبتِ خونی به افراد، به آنها خدمت نمایم و هستی را دوست داشته باشم، و به هر چیزی که مخلوق خداوند است عشق بورزم.
منظور از زنجیرههای عشق در وادی چهاردهم چیست؟
عشق با محبت آغاز میشود و ذره ذره بهوجود میآید، من باید اول عشق به مخلوق را داشته باشم و بعد برسم به عشق خالق و در پی اینها هست که انسان به بالاترین عشق یعنی عشق خالق به مخلوق میرسد.
عشق به خدمت کردن در چه صورت میتواند به گره تبدیل شود؟
عشق و خدمت بلاعوض در کنار هم معنا پیدا میکند. به نظر من خدمتی که به دلیل تفاخر باشد و یا به خاطر منفعت خود فرد باشد با عشق هیچ سنخیتی ندارد، و همان ظروف تهی میشود.
باتوجه به اینکه شما در آزمون کمک راهنمایی قبول شدهاید به نظرتان وجه اشتراک خدمت و عشق در چیست؟
من زمانی میتوانم عاشقِ خدمت به دیگران باشم که خالصانه خدمت کنم و محبت در وجود من باشد. باید به این جمله از وادی ۱۴ برسیم که پلههای رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین است.

استاد امین میفرمایند: طبیعت الگوی ما است. از دیدگاه خانم مریم با چه تعقل و نگاهی میتوانیم عشق و محبت را از طبیعت بیاموزیم؟
عشق واقعی مانند خورشید است که نورش را به همهی هستی بتاباند و برایش تفاوتی ندارد گل باشد یا خار، خوب باشد یا بد و البته این را باید بدانیم باید اول خودمان از محبت غنی باشیم، یعنی اگر خودمان از درون گدا باشیم و بخواهیم محبت کنیم در یکجا کم میآوریم، یکجا درونمان تخلیه میشود و یقهی مردم را میگیریم و بعد متعارض دیگران میشویم که من به تو خوبی کردم و برایت انرژی گذاشتم، این غنی شدن نیاز به آموزش دارد.
من عشق سالم را مثل یک راه در نظر میگیرم که علائمی دارد تا از مسیر خارج نشویم، از نظر شما علائم هشدار دهنده این راه چیست؟
عشقِ سالم باید تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم و عقل سالم را به همراه داشته باشد و اینها نیاز به تزکیه و پالایش دارند. اگر من از هر کدام از اینها عدول کنم مطمئنا از راه مستقیم خارج میشوم.
به عنوان کلام آخر از حس و حالتان از اینکه قرار است با شال خوش رنگ نارنجی به انسانهای رنج دیده با عشق خدمت کنید برایمان بگویید.
بعد از سفر اول وقتی به عنوان مشاوره تازه واردین در حال خدمت بودم، چنان لذتی برایم داشت که هیچوقت نتوانستم آن را بازگو کنم، به خاطر همین یکی از آرزوهایم کمک راهنما شدن بود.
استاد امین میفرمایند: کسانی که در کنگره۶۰ فعالیت میکنند و خدمت میکنند، محبت را باید یکی از اصول خودشان در نظر داشته باشند و همیشه باید محبت را در خدمت کردن تمرین کنند. امیدوارم من هم بتوانم جامهای خالی خودم را در این مسیر پر کنم. از استاد خودم خانم فاطمه عزیز تشکر میکنم که بذر محبت در من را، که در تاریکی فرو رفته بود به سوی روشنایی هدایت کرد. امیدوارم لایق این جایگاه باشم و بتوانم خدمتگزار خوبی باشم.
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
تنظیم و تایپ: همسفر زهره رهجوی کمک راهنما همسفر زهره (لژیون ششم)
ارسال خبر: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
همسفراننمایندگیبنیانمشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
425