English Version
English

وظایف راهنما و رهجو دو طرفه بودن وظایف می باشد

وظایف راهنما و رهجو دو طرفه بودن وظایف می باشد

جلسه اول  از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی نائین؛ به استادی کمک راهنمای محترم مسافر هادی و نگهبانی کمک راهنمایمحترم  مسافر علیرضا و دبیری مسافر محمد رضا با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" در روز پنجشنبه 11 اسفند ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

 

خدا رو شکر که بار دیگر در شعبه حضور پیدا کردم و در جمع دوستان با محبت هستم. در مورد دستور جلسه امروز که مهم ترین دستور جلسه  در کنگره شصت می باشد، وظایف راهنما و رهجو است. اگر ما این دستور جلسه را به خوبی درک کنیم قطعا می توانیم لذت کافی از سفرمان ببریم و به آن اهدافی که داریم بهتر دست پیدا کنیم.

قسمتی که توی این دستور جلسه است وظایف راهنما و رهجو، دو طرفه بودن این وظایف می باشد. مثل تمام مسئولیت هایی که شخص دارد یا در این دنیا وجود دارد مثل شاگرد و استاد،  پدرو فرزند،  پدرومادر،  پدرو همسر، هر کسی که در رابطه دو طرفه است .حتی خداوند هم در قبال انسان هم یک سری وظایفی دارد و خود او می گوید:  من برای شما برای این که زندگی بهتری داشته باشید، علاوه بر چیزهایی که از شما می‌ خواهم من هم پیامبران را برای شما آوردم که لذت بیشتری از زندگی ببرید،با صحبت هایی که پیامبران انجام می دهند یا راهکارهایی که پیامبران می دهند.


به واسطه همین  راهنما و رهجو هم وظایفی در قبال یکدیگر دارند. از وظایف راهنما این است که دانش خود را نسبت به هر آنچه دانش دارد را به رهجو انتقال دهد. یعنی گویی مثل خود را راهنما می‌ خواهد تکثیر کند. در عرفان یک جمله ای داریم که می‌گوید: پیر خود را در رهجو می بیند و رهجو خدا را در پیر یا مرشد، در کنگره رابطه رهجو و پیر و مرشد قبول ندارد و رابطه شاگردی و استادی است. بین راهنما و رهجو نباید دوستی و رفاقت باشد باید شاگرد و استاد باشد و گرنه کارها را انجام نمی‌دهد،  اگر غیر از این باشد انحراف ایجاد می شود. اگر این رابطه خارج از چارچوب کنگره شصت باشد دیگر شاگرد حرف راهنما را نمی‌ پذیرد. راهنما باید عاشق رهجویش باشد یعنی عاشق درس دادن به رهجو و عاشق این که مثل خودش را تکثیر کند و بدون چشم داشت برای رهجو هر کاری انجام دهد. حساب کار با خود عشق است ما را با معشوق کاری نیست.


یک مسئله خیلی مهم این است که فاصله بین شاگرد و استاد باید حفظ شود. می گوید: حرف از پس پرده گفتگوی من و توست ، گر پرده افتد نه تو مانی و نه من. یعنی باید پرده باشد بین استاد و شاگرد که اگر بی پرده شود همه چیز گفته می شود. اگر پرده حیات بین شاگرد و استاد دریده شود دیگر هیچ اتفاقی بین این دو نمی افتد و هیچ درمانی صورت نمی گیرد. راهنما فقط در حوزه درمان می تواند به رهجو کمک کند نه در حوزه اقتصادی و چیزهای دیگر. ممکنه من در زمینه روانشناسی اطلاعات زیادی داشته باشم ولی فقط باید در حوزه خود کنگره شصت به رهجو آموزش دهم، غیر از این باشد ما را از مسیر آموزش دور می کند. رهجو وظیفه دارد فقط در مورد درمان سوال کند. راهنما باید به موقع بیاید و به موقع برود، باید یک ربع قبل از جلسه حضور داشته باشد و بعد از جلسه هم وقت کافی بگذارد و صحبت کند. رهجو مشکلات خود را فقط با راهنمای خود در میان بگذارد نه شخص دیگری. راهنما حق ندارد رهجو را جریمه کند.


اگر یک شیری در سیرک به همه حمله کرد و سه چهار نفر را تکه پاره کرد، صاحب شیر را جریمه می کنند و می‌گویند چرا این کار را کردی؟ در کنگره هم اگر رهجو خطا کند راهنما باید پاسخگو باشد. راهنما می تواند به رهجو تذکر دهد. به همین خاطر آقای مهندس این قوانین را گذاشتند. رهجو باید به شخصی که مرزبان است احترام بگذارد. رهجو باید فرمانبردار راهنما باشد، بدون چون و چرا بگوید چشم. رابطه راهنما و رهجو مثل مرده و مرده شور است، یعنی مردشور دست مرده را بالا می برد، پایین می آورد.

رهجو باید ایمان کامل به راهنمایش داشته باشد. راهنما مسیر درمان را طی کرده است و تجربه دارد و در آزمون کمک راهنمایی شرکت کرده و پس از قبولی در این جایگاه قرار گرفته است. گاهی اوقات موضوع این نیست که راهنما به رهجو می گوید سی دی بنویس بلکه موضوع فرمانبرداری او از عقل است. وقتی که یک رهجو در مقابل نفسش فرمانبرداری می کند، کارهایی که نفس می گوید را انجام نمی‌دهد ولی اگر عاقلانه باشد انجام می دهد. رهجو با آموزش‌ هایی که می گیرد بر نفس خود می تواند غلبه کند. امیدوارم که بتوانیم رهجوی خوبی برای کنگره باشیم و وظایف خود را در هر جایگاهی که هستیم عمل کنیم و در راه درست قدم برداریم. ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .