English Version
This Site Is Available In English

عشق یعنی ماندن تا پای جان

عشق یعنی ماندن تا پای جان

از قلم است که گام‌های بلندش در سراسر گیتی روان و جاری می‌شود؛ قلم به دست می‌گیرم و هر آنچه در قلبم می‌گذرد به نگارش در می‌آورم.

سال‌ها پیش خسته و رنجور از زندگی به آخر خط رسیده بودم و در اعماق تاریکی‌های زندگی غوطه‌ور بودم ناامید از همه، روزهایم را با غم به شب می‌رساندم؛ تا اینکه یک روز، روزنه نوری وارد زندگی‌ام شد؛ با مکانی آشنا شدم و با حضور در آن کم‌کم روزنه‌های نور بیشتری وارد زندگی‌ام شد. قدم به وادی‌ها گذاشتم.

وادی اول: تفکر چه کلمه‌ی پر رمز و رازی! خیال می‌کردم که همیشه من درست فکر می‌کردم و خطایی از من سر نزده ولی زهی خیال باطل، اشتباه بود هر آنچه می‌پنداشتم. وارد وادی تفکر شدم و با تفکر سالم راهم را شروع کردم، وادی‌ها را پشت سر هم گذراندم تا به وادی آخر رسیدم وادی «عشق و محبت» آنچه باور است محبت است؛ هر چیزی که هست ریشه‌اش از عشق و محبت است؛ هستی و تمامی آنچه در آن موجود است؛ سراسر عشق و محبت هستند. تمامی موجودات، اقیانوس‌ها کوه‌ها دشت‌ها دریاها، زمین و آسمان همه آن چیزی که می‌بینیم برگرفته از عشق است. سخن از عشق گفتن برایم قدری سخت است؛ زیرا این واژه عظمت معنایی بزرگی را در خود گنجانده است. عشق یعنی بودن؛ عشق یعنی ماندن تا پای جان، عشق یعنی بهتر زیستن، عشق یعنی بهتر دیدن. عشق زیباترین کلمه‌ها را در خود جای داده است.

حیات و زندگی که انسان دارد نشئت گرفته از عشق است و با محبت است که مفهوم واقعی خود را پیدا می‌کند. انسانی که عشق داشته باشد اندیشه‌اش از هر چیز زشتی پاک می‌شود و زیبایی‌ها را می‌بیند. عشق یعنی از خود گذشتن و در نهایت رسیدن به حق و حقیقت. محبت و عشق، آغاز و پایان مشخصی ندارد و باید بخواهی که به آن برسی؛ شرط رسیدن به هر چیزی خواست است و والاترین عشق رسیدن به عشق خالق است. اگر در مسیر صراط مستقیم باشم و با تفکر حرکت کنیم و عشق به مخلوق داشته باشیم، شاید بتوانم که در راه عشق به خالق قدم بگذاریم.


نویسنده: کمک راهنمای لژیون چهاردهم همسفر لیلا
ویراشگر: همسفر میترا رهجوی کمک راهنما فاطمه(لژیون ششم)
تنظیم‌کننده و ارسال مطلب مرزبان خبری: همسفر پریسا

همسفران نمایندگی رودکی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .