English Version
English

رسیدن به خویشتن خویش

 رسیدن به خویشتن خویش

جلسه ششم از دوره سی‌ و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی دیده‌بان محترم آقای سعید نمکی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر عزیز با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من» و در ادامه تولد پنجمین سال رهایی مسافر محمود در روز شنبه 20 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم مسافر. خدا را شکر می‌کنم که امروز این توفیق نصیبم شد تا امروز اینجا باشم. دستور جلسه این هفته در رابطه با وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من است. شاید یکی از بدترین چیزهایی که انسان‌ها در طول زندگی‌شان تجربه کنند و از آن‌هم خیلی رنج ببرند، احساس محبت است، چه نسبت به دیگران و چه محبت دیگران نسبت به خودشان را احساس نمی‌کنند. من زمانی که به کنگره آمدم ترک‌های ناموفقی داشتم و واقعاً احساس خوبی از زندگی‌ام نداشتم و آن‌قدر محبت در من کمرنگ شده بود که دوست داشتم همه‌چیز زودتر تمام شود و در اثر تخریب مواد مخدر، انتظاراتی جز این هم وجود ندارد.

در هر جلسه اولین مسئله‌ای که استاد می‌گوید این است که تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه داشته است. من زمانی که به کنگره آمدم هیچ شناختی از اینجا نداشتم ولی چیزی که من را در کنگره نگه داشت، محبتی بود که بین اعضاء کنگره وجود داشت و حس محبت بود که من را جذب کنگره کرد، شاید محبت مثل جرقه ای بود که نقطه تفکر من را بیدار کرد. در روزهای اول وقتی می‌گفتند باید مسئولیت خودت را بپذیری یا می‌گفتند یافتن راه و آنچه برداشت می‌کنی را متوجه نمی‌شدم اما یک‌چیزی را که خوب متوجه می‌شدم و آن محبتی بود که بین اعضاء کنگره ۶۰ بود و کسانی که به هر شکل خدمت می‌کردند تا حال یک نفر خوب شود.

فکر می‌کنم اگر کسی می‌خواهد به خویشتن خودش برسد و بعد از آن ذره‌ای از خداوند هم احساس کند، راهش رسیدن به وادی چهاردهم است چون کسی می‌تواند به دیگران خدمت کند که محبت را احساس کرده باشد. خیلی از وقت‌ها انسان‌ها به دنبال این هستند که ببینند معجزۀ زندگی چه هست و بتوانند بگویند ما ایمان آورده‌ایم که خدایی هم هست و از فردا می‌خواهم خوب زندگی کنم. کسی که محبت را متوجه شود، به نظر من نیازی نیست که به دنبال نسخه‌های بعدی برود.

کسی که متوجه محبت می‌شود، خیلی راحت می‌تواند گذشت کند و نمی‌گوید آدم‌های بد و خوب بلکه می‌گوید آدم‌ها همه یکی هستند، نگاه آدم‌ها و تقسیم‌بندی‌هایشان فرق می‌کند. کسی که محبت را احساس می‌کند، گذشت از دیگران برایش کار راحتی می‌شود و کینه و نفرت و خشم در وجودش دیده نمی‌شود. همیشه خوبی‌ها را می‌بیند و همیشه فکر می‌کند که در زندگی‌اش روند سازنده‌ای را داشته باشد و سعی می‌کند از حس خوب بخشندگی و درنهایت به صلح و آرامش و حال خوب در کنار دیگران زندگی کردن را تجربه کند.

محبت دستور جلسه‌ای است که من فکر می‌کنم بهترین نسخه‌اش را کنگره ۶۰ معرفی می‌کند و بیشتر از آنچه بچه‌های کنگره راجع به آن صحبت می‌کنند، عمل می‌کنند. کسانی که در لژیون سردار به‌عنوان پهلوان، دنور یا اعضاء مالی خدمت می‌کنند بیشتر از اینکه در مورد محبت، صحبت کنند به آن عمل می‌کنند. یک الگوی خوب می‌تواند تولیدات خیلی خوبی را داشته باشد. آن روز که آقای مهندس روش درمان DST را کشف کردند و خودشان به سرانجام رسیدند و نتیجه گرفتند، این را فقط برای خودشان نخواستند و آن حال خوب و رهایی را در حال خوب دیگران و رهایی دیگران دیدند و این همان وادی چهاردهم است. این‌ یک الگوی بی‌نقص و یک الگوی بی‌نظیر است.

قسمت دوم دستور جلسه امروز تولد ۵ سال رهایی و آزادمردی محمود عزیز است. ضمن تبریک خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و تبریک به خود محمود و خانواده‌اش؛ محمود یکی از قدیمی‌های کنگره ۶۰ است. در نمایندگی انقلاب کوچه مهدی زاده بود و فکر می‌کنم من و محمود هم‌دوره باشیم. آن زمان یادم هست که محمود سفرش را نیمه‌کاره گذاشت و یا بنا به هر دلیلی که بود نیمه‌کاره می‌آمد و درمان نمی‌شد ولی بالاخره در لژیون محمدجواد صالحی قرار گرفت و درمانش انجام شد. در سی دی ابروباد هم آقای مهندس همین را می‌گویند که زندگی در چشم بر هم زدن می‌گذرد یعنی آن‌طور که فکر می‌کنیم زمان زیادی نداریم.

خوشبختانه محمود به نقطه تفکری رسید که توانست درمانش را به انجام برساند و در نهایت درمان شد و به‌عنوان یک خدمتگزار در کنگره شروع به خدمت کرد. یکی از مسائلی که خیلی مهم است، منظور از درمان این است که شخصی که درمان می‌شود باید به فکر خانواده‌اش هم باشد. محمود سعی خودش را کرد که آبادانی و امنیت را در خانواده به وجود بیاورد و این یکی از نشانه‌های خوبِ تعادل در زندگی‌هاست و می‌تواند الگوی خوبی باشد برای سایرین که به دنبال درمان و تعادل هستند.

در نمایندگی هم محمود در قسمت OT خدمت می‌کند و بااینکه مسافت منزلش تا اینجا طولانی است ولی برای خدمت وقت می‌گذارد و این همان وادی چهاردهم است که ما را به خدمت کردن به دیگران وصل می‌کند، امیدوارم در ادامه هم محمود بتواند در هر جایگاهی که علاقه دارد خدمت کند. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم.

خلاصه سخنان مسافر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم که این فرصت را به من داد تا امروز بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و پنجمین سال رهایی‌ایم را در کنار خانواده و دوستانی مثل شما عزیزان جشن بگیرم. بعد از چندین بار تغیر تاریخ جشن تولد من، خیلی خوشحالم که مصادف شد با دستور جلسه وادی چهاردهم. تمام سعی‌ام را همیشه انجام داده‌ام تا بتوانم در چهارچوب و اصول کنگره قرار داشته باشم و اگر توانستم خدمتی انجام بدهم فرصتی بوده و هست که کنگره در اختیار من می‌گذارد. در ابتدا که وارد کنگره شده بودم، به آن معرفت و تفکری که امروز دارم، نرسیده بودم گرچه امروز هم به آن تفکر و معرفت کامل نرسیده‌ام ولی آن موقع واقعاً نرسیده بودم. وادی چهارده از عشق و محبت می‌آید و این چیزی است که خانوادۀ من در کنار من برای من به اجرا درآوردند و کمک و حمایتم کردند که من بتوانم در این مسیر ثابت‌قدم باشم.

نکته آخری را که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که من یاد گرفته‌ام که به‌جز اینکه تفکر کنم، حرکت کنم و بعد از اینکه حرکت کردم، بتوانم در راستای مسیر و هدفی که دارم، قدم بردارم تا به هدفم برسم. وادی هشتم به ما می‌گوید که با حرکت راه نمایان می‌شود و وقتی‌که راه نمایان شد باید در آن تلاش کنم زیرا که بدون تلاش به هدفم نخواهم رسید. از همه دوستان و عزیزان تشکر می‌کنم، از راهنمای خوبم آقا سعید نمکی که خیلی از ایشان آموزش گرفتم تشکر می‌کنم، سپاسگزارم از تمام اعضای شعبه و راهنمای سابق لژیون هفتم آقا محمدجواد که جایشان خیلی خالی است، متشکرم از مرزبانان شعبه مرکزی و شعبه سیمرغ که امروز مهمان ما بودند، متشکرم از گروه مرزبانی مسافران و گروه مرزبانی خانواده و ایجنت محترم و در رأس متشکرم از آقای مهندس بنیانگزار کنگره که این مسیر را برای همه مردم هموار کردند. متشکرم از همسفرم و فرزندانم و کمک راهنمای همسفرم.

خلاصه سخنان کمک راهنما همسفر آتنا:
سلام دوستان آتنا هستم همسفر. خداوند را شاکرم که در کنار استاد بزرگی چون آقای نمکی هستم و این را به فال نیک می گیرم. تولد آقا محمود را به خودشان، به آقای نمکی، به بنیان کنگره و خانواده محترمشان تبریک می گویم. عالیه مدت زیادی نیست که در لژیون من وارد شده است ولی از قدیمی ها هستند؛ از گذشته در کنگره حضور داشته ولی متاسفانه ادامه نداده است. من یک نکته ای را می خواهم به همسفرها بگویم که همسفرها شاید فکر کنند که نقطه کور درمان فقط برای مسافر است و شاید ما فکر کنیم که مسافرها مشکل دارند ولی ما همسفرها خیلی حالمان بدتر است و ما با مصرف مسافرهایمان خراب و خراب تر شدیم در حالی که آنها مسافر بودند و به حال خوب رسیدند. حالا من همسفر باید چگونه سفر خودم را انجام بدهم؟ همسفرها چه سفر اولی و چه سفر دومی باید خواسته قوی داشته باشیم تا بتوانیم به آرامش برسیم و باید بدانیم که در بیرون از کنگره این آرامش را نمیتوانیم پیدا کنیم.
دوست دارم این حرفها برای سفر اولی ها تلنگری باشد که به خودشان بیایند و خواسته شان را قبول کنند، سی دی هایشان را بنویسند و فرمانبردار باشند تا به فرماندهی و حال خوب برسند. تولد آقا محمود که مصادف شد با دستور جلسه وادی چهاردهم قطعا تقدیر ابن بوده چون خانواده بسیار با محبتی هستند و حتما قرار است عشق و محبت زیادی را از هم دریافت کنند و من هم برایشان بهترین ها را آرزو می کنم. امیدوارم که بهترین ها را در همه جا دریافت کنند و حالا روی سخنم با مسافرهاست. می خواهم بگویم که همسفرها خیلی سختی می کشند برای حضور در کنگره تا کنارتان باشند تا شما سفر کنید. مدت زیادی در کنارتان بوده اند؛ مادرتان، همسرتان و یا فرزندانتان. سعی کنید شما هم بال پرواز آنها باشید چون بعد از سفر راهِ خیلی سختی است برای همسفرها که اکثرا نمی توانند ببخشند. پس از شما مسافر ها می خواهم به همسفرها کمک کنید تا همانقدر که شما به حال خوب می رسید، آنها هم به حال خوب برسند. 

خلاصه سخنان همسفر عالیه:
سلام دوستان عالیه هستم همسفر. من هم این روز را به جناب آقای مهندس و آقای سعید نمکی، راهنمای خوبِ آقا محمود تبریک می‌گویم. از راهنمای خوب خودم خانم آتنای عزیز و خانم شکوفه عزیز تشکر می‌کنم چون من خیلی سال بود که از کنگره فاصله گرفته بودم و از هر دو ایشان تشکر می‌کنم که من را دوباره وارد کنگره کردند تا بتوانم به حس و حال خوب برسم و امروز در این جایگاه قرار بگیرم. این حس خوبی را که در کنگره می‌توان تجربه کرد در هیچ جای دیگری نمی‌توان یافت. از همسفرهای سفر اولی می‌خواهم که همیشه همراه مسافرشان باشند. ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر امیرعلی و مسافر محسن
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر محسن
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .