English Version
English

گروه خانواده_ مشارکت لژیون دوم در باب دستور جلسه هفته

گروه خانواده_ مشارکت لژیون دوم در باب دستور جلسه  هفته

جمعی از همسفران لژیون دوم به کمک‌راهنمایی همسفر زهرا  در مورد دستورجلسه هفتگی «وادی چهاردهم و تأثیر آن به روی من »  نوشتند:

سلام دوستان مینا هستم همسفر

وادی زیبای چهاردهم عشق و محبت، با تمام زیبایی و قشنگی‌هایش از محبت سرچشمه می‌گیرد. محبتی که بیهوده و بی‌هدف نیست، محبتی که فقط به حرف و لمس کردن خلاصه نمی‌شود و یک حقیقت است، که ابتدا و انتها ندارد. انسان‌هایی که به دانایی نرسیده‌اند، نمی‌توانند درک درستی از عشق و محبت و دوست داشتن داشته باشند. محبت دو نوع است: خاص و عام محبت خاص محبتی است که؛ انسان به یکسری چیزها حس مالکیت دارد و آن‌ها را دوست دارد، که می‌تواند شامل جانداران و بی‌جان‌ها باشد. این نوع محبت ربط چندانی به دانایی ندارد. محبت عام: این نوع محبت شامل؛ همه موجودات و انسان‌ها می‌شود و انسان برای رسیدن به آن باید به دانایی رسیده باشد و نفس خود را تا حدودی تزکیه و تصفیه کرده باشد. برای عشق نمی‌توان حدومرزی را در نظر گرفت، چون عشق همه‌چیز را دربر می‌گیرد. آغاز و پایانی ندارد. خداوند نهایت عشق و محبت است.

دوستان الهه هستم یک همسفر

حجم وادی چهاردهم دو برابر حجم وادی سیزدهم است، چون الحق پایان وادی‌ها است. می‌رسد به نقطه‌ای که عشق و محبت است، تمام ادیان الهی همه بر پایه عشق و محبت هستند، یعنی خداوند عشق و محبت. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. تهی یعنی: هیچی، پوچی، تهی مثل یک ظرف خالی است مانند: انسانی که از محبت خالی است و نکته مهم این است، که ما از نظر محبت در کنار خانواده، دوست و آشنا، حضور داشته باشیم، وقتی محبت واقعی داشته باشیم، اگر یکی از عزیزانمان به ما نیاز داشته باشند و از ما کمک بخواهد و ما توجه نکنیم، این می‌شود مثل ظرف خالی و تهی.  زمین و آسمان به هم مرتبط است و خداوند می‌گوید: بشکافید آنچه  شکافتنی نیست.  بروید و پیدا کنید، مثل همین اعتیاد که آقای مهندس شکافتن؛ چیز در هستی قابل‌حل است، همه چیز شکافتنی است

سلام دوستان زهرا هستم همسفر حسن

دستور جلسه، وادی چهاردهم این پیام را می‌گوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، آموزش‌های کنگره۶۰ به هم متصل است و از تفکر شروع می‌شود و به محبت ختم می‌شود، این وادی‌ها درس درست زندگی کردن را به ما آموزش می‌دهند. درواقع اساس کار کنگره ۶۰ بر مبنای عشق و محبت است، اگر یک فرد بتواند، به معنای واقعی محبت دست پیدا کند، باید از وادی یک تا وادی سیزده را خوب درک کرده باشد و کاربردی کند و با تزکیه و تصفیه وارد این وادی شود، چراکه وادی چهارده از عشق می‌گوید؛ که هستی در عشق شناور است و عشق را با هیچ‌چیز نمی‌توان قیاس نمود. عشق گذشتن و رفتن، رفتن و بازگشتن،  کامل شدن و پیوستن به او؛ که از او هستیم. عشق یعنی همان قدرت مطلقی که به صور مختلف در چرخش‌های متوالی با ما است و ما وقتی به او می‌رسیم که کامل شده باشیم یعنی: خود او شویم و برای این‌که عاشق شویم، باید بتوانیم بگذریم و زمانی که بتوانیم گذشت کنیم به ارتقا خواهیم رسید. امیدوارم همه ما به مرحله‌ای برسیم، که به تمام چیزهای اطراف خود حس خوبی داشته باشیم

سلام دوستان رقیه هستم همسفر جعفر

وادی چهاردهم سخن از عشق است. مرکز تمام هستی بر عشق بَنا شده است. در انسان یک مرکزی هست، که به آن قلب می‌گویند و جایگاه عشق است و اگر کسی غمگین باشد و یا کسی را دوست داشته باشد، بر روی قلب خود دست می‌گذارد. سیستم جسم، عقل و ایمان انسان هم، گویی به‌فرمان همین قلب حرکت می‌کند. عشق یعنی گذشتن از خویش و آنچه که قدرت مطلق به شما داده و پرواز در بیکران و یا این‌که گذشتن، با آگاهی و باظرافت و پی بردن به جهان هستی که در آن ما و شما هر یک سهمی داریم و برای دادن محبت گذشتن از  عصاره جان کار هر کس نیست. عشق قامت‌ها را راست، اندیشه‌ها را پاک و حیات را برای گزینش بهتر در انسان تقویت و انسان را خلّاق به جهت تمامی علوم آماده می‌گرداند، برای این‌که عاشق شویم باید بتوانیم بگذریم، زمانی که بتوانیم گذشت کنیم، به ارتقا خواهیم رسید. همیشه گفته شده: عاشق کور است، عاشق باید عیب‌های معشوق را ببیند و اگر غیرازاین باشد، خودشیدایی مستان است. بدون عشق نمی‌توان از عشق سخن گفت.

 

سلام زهرا هستم همسفر حبیب

 به نام قدرت مطلق پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. وادی چهاردهم وادی عشق است، اساس کنگره ۶۰ بر مبنای عشق و محبت است. من تا آلان معنی عشق را نمی‌دانستم. محبت واقعی را از کنگره ۶۰ و آقای مهندس آموختم، من زهرا همیشه افکارم منفی بود و هیچ‌گاه مثبت نگاه نمی‌کردم و کارهای ضد ارزشی زیادی داشتم، وادی چهارده عشق را به من آموخت، محبت آموخت و من را از کارهای ضد ارزشی دور کرد و حالا ایمانم قوی‌تر شده   است. از وادی چهارده من عشق واقعی را در کنار محبت و ایمان آموختم. معنی عشق در کنگره ۶۰ و خارج از کنگره ۶۰ تفاوت زیادی دارد. خدا را شاکرم که من هم جزئی از اعضای این بهشت هستم.

سلام دوستان مهری هستم همسفر

وقتی باورها بامحبت واقعی عجین شوند، می‌توانیم معنای محبت را بفهمیم. محبت واقعی به لمس و سخن، به جان و جسم نیست، بلکه دوست داشتن از صمیم وجود است و دیگران که ازنظر محبت حضور ندارند، ظرف‌های خالی هستند. عشق یعنی گذشتن از خویش و آنچه که او به شما داده و پرواز در بیکران یا این‌که گذشتن با آگاهی و پی بردن به جهان هستی، که در آن هر یک سهمی داریم. انسان بودن یعنی سپاس از هستی، از قدرت مطلق، یعنی وادی چهارده. مثلث عشق دارای سه ضلع است و اضلاع آن عبارت‌اند از: سایه‌ها، جاذبه‌ها و حس‌ها.  وادی چهارده به ما می‌گوید: بدون محبت همه ظرف‌ها تهی است. محبت دو نوع است، عام و خاص محبت خاص شامل؛ حس و محبت ما نسبت به چیزهایی که اطراف ما وجود دارد مثل خانه، فرزند، همسر،  وسایلی که از آن‌ها استفاده می‌کنیم و... محبت عام شامل؛ حس و محبت ما نسبت به مردم، همسایه، همکار، و هم نوع خودمان، یک انسان، که رسیدن به محبت عام به‌مراتب دشوارتر است. به‌عنوان مثال از کودکی به ما آموختند؛ که خداوند را از همه‌چیز بیشتر دوست داشته باشیم. اما تنها حس محبت به خداوند کافی نیست و باید این حس را در مردم، انسان‌ها و طبیعت و... بیابیم و این مثل آن است که خانه را پیدا کردی اما درب ورود را پیدا نکردی. حتی اگر انسانی به بهترین شکل ممکن راه بندگی را طی کرده باشد، ولی با بندگان خدا ارتباط درست و محبتی بین آنان نباشد، یعنی حق را درنیافته‌ایم. محبت عنصری الهی است، که از خالص‌ترین عناصر است و در کنار ناخالصی‌ها جای نمی‌گیرد و تنها راه رسیدن به آن علم و آگاهی و کسب معرفت است.

سلام دوستان طاهره هستم همسفر حسن

بخشش را از خورشید بیاموز، محبت را بدون ارزیابی پخش‌کن، دروازه‌های قلبت را به روی همه بگشا و باور داشته باش، خدایی که در این نزدیکی است، بهترین‌ها را برایت رقم‌زده است. اینجا خورشید جناب مهندس دژاکام هستند، که بی‌هیچ ارزیابی، محبت و عشق را پخش می‌کنند. من از قبل با کلمه محبت آشنایی داشتم، ولی همیشه فکر می‌کردم، محبت باید مخصوص خانواده، دوستانم و نزدیکانم باشد و همین حد محبت من را تبدیل به یک انسان با عشق کرده است؛ ولی زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم و وادی‌ها را کارکردم، پله‌پله آموزش‌ها را گرفتم تازه معنی عشق و محبت را فهمیدم، زمانی به آن باور و درک رسیدم که با وادی چهارده وادی عشق آشنا شدم، من همسفر در این وادی فهمیدم؛ تا الان محبتم خاص بوده است. زمانی به ایمان، دانایی و حال خوش می‌رسم، که به همه هستی محبت و عشق بورزم. بابت این حال خوش که امروز دارم، از جناب مهندس دژاکام سپاس‌گزارم که با عشق همه این آموزش‌ها را در اختیار ما قراردادند.

سلام دوستان منصوره هستم همسفر حسن 

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. کل هستی، جهان خاکی، تمام کرات و کهکشان‌ها بر مبنای عشق و محبت برنامه‌ریزی‌شده است. این وادی عشق و محبت به هستی و به مخلوقات را به من یاد می‌دهد، که چگونه به هستی و اطرافم نگاه کنم. مثل خداوند که عاشق مخلوقاتش است. این وادی به من می‌گوید، که چطور عشق به وجود می‌آید. مثلث عشق (سایه، جاذبه، حس) یعنی وقتی من شکل یا پیکره یک گل را می‌بینم، جذبش می‌شوم نیروی جاذبه آن شکل به من می‌رسد، این‌جوری حس من فعال می‌شود. عشق و محبت، کینه و نفرت همه جزء صور پنهان هستند و وجود دارند ولی قابل رؤیت نیستند. این وادی من را با عشق واقعی که عشق به خالق است آشنا می‌کند و می‌گوید؛ بدان که یک نیروی مطلق هست، که این هستی را اداره می‌کند و ناظر رفتار ما است و کل هستی بر مبنای عشق و محبت برنامه‌ریزی‌شده است و همه در حال خدمت کردن و کمک رساندن به ما هستند. دست‌هایی که کمک می‌کنند، مقدس‌تر از لب‌هایی هستند، که دعا می‌کنند. خدمت کردن و کمک کردن به دیگران به من انرژی و حال خوب می‌دهد. بالاترین درجه عشق، عشقی است که وقتی مخلوق عاشق خالق می‌شود، خالق هم عاشق مخلوق خود می‌شود.

سلام معصومه هستم همسفر علیرضا

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم یعنی عشق محبتی که دل‌سنگ را بشکافد و از درون آن گلی بروید. من تابه‌حال کلماتی به این زیبایی نخوانده بودم و تاکنون از این دید و زاویه این‌گونه به عشقی که ما نسبت به عزیزانمان داری،  توجه نکرده بودم، مثلاً عشق من به فرزندانم غریزی باشد، من فکر می‌کردم غریزه مخصوص حیوانات است، عشقی که به اطرافیان و عزیزانم دارم عشق است، تازه فهمیدم عشق چیز دیگری است، من هم تمام موجودات هستی را دوست دارم، چون آفریده‌های قدرت مطلق هستند. من سعی می‌کنم از این چیزی که هستم، خودم را بهتر تزکیه و پالایش کنم تا بتوانم عاشقانه‌تر و مهربانانه‌تر به جهان هستی، عشق بورزم که کاری بس دشوار است، تا به درجه بالا برسم، ولی تمام تلاشم را خواهم کرد، من می توانم  با آموزش گرفتن از کنگره و عملی کردن آموزش‌ها در زندگی‌ام هستی را بهتر درک کنم و در آخر از راهنمای عزیزم خانم زهرا تشکر می‌کنم.

سلام دوستان مرجان هستم همسفر جلال

چقدر این جمله زیباست، واقعاً تا حالا به مفهوم زیبای این جمله دقت نکرده بودم. از بخشندگی و مهربانی، از عشق و محبت و بخشش می‌گوید. از محبت وصف نیافتنی، از دوست داشتن بی‌دریغ. آنچه باور است محبت است، آنچه نیست ظروف تهی است. اگر انسانی محبت نداشته باشد مانند؛ ظرف خالی است چون محبت است، که پیوند قلب‌ها است. من از این وادی محبت واقعی بین اعضای خانواده و تمام هستی را آموختم. همین‌طور یاد گرفتم، که می‌توانم بامحبت هرچقدر کوچک‌دلی را شاد و همدردی کنم. چقدر دنیا زیباتر می‌شود، اگر که همه این‌گونه عاشقانه به هم محبت کنند. خداوند را شاکرم، که من را با کنگره ۶۰ که سرتاسر محبت و عشق است، آشنا کرد تا بتوانم ادامه مسیر زندگی‌ام را به‌طرف نور و روشنایی بروم.

سلام دوستان ملیحه هستم همسفر

آنچه باوراست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، وادی چهاردهم لبریز از عشق و محبت است، عشق و محبتی که اگر نباشد، نه قلبی می‌تپد، نه اشکی می‌ریزد نه احساسی به وجود می‌آید، تنها عشق و محبت است که تمام ذرات هستی را به خود جذب می‌کند، در این وادی تمام زیبایی‌های قدرت مطلق به تصویر کشیده شده است و تک‌تک آن محبت و عشق است، خورشیدی که هرروز با نور و گرمای خود در آسمان هستی می‌رقصد و برای تمام موجودات هستی سرآغاز خط دیگری است، دریاها و اقیانوس‌ها که اگر روزها به آن خیره شوی سرشار از آرامش است، نوعی عشق است، طبیعت زیبا و سرسبز و هوای پاک و سالم که زنده‌بودن ما را تضمین می‌کند محبت است، بارانی که از آسمان فرود می‌آید، برای سیر آب شدن زمین و موجودات محبت است، آواز خوش پرندگان که چهچهه زنان می‌نوازند، خود عشق است، خداوند خود عشق، خود محبت است و من در حیرتم از این‌همه زیبایی .  هرروز که می‌گذرد، با آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ بیشتر از قبل ذهن ناآرام و آشفته‌ام به عظمت این‌همه قدرت پی می‌برد، چنان‌که در این وادی گفته شد، از بیداری تا هوشیاری فاصله‌ی چندانی نیست، اما همه‌چیز با صبر و تحمل و کوشش و حرکت در مسیر درست جامعه عمل می‌پوشاند و به سرانجام می‌رسد.

سلام دوستان نسا هستم همسفر مجتبی

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. در مورد وادی چهاردهم، که با پیام محبت شروع می‌شود و جمع‌بندی کل وادی‌هاست. به نقطه عشق و محبت می‌رسد. تهی یعنی خالی ظروف به معنای انسان‌های خالی از محبت که هیچ نیستند. انسان اگر همه‌چیز را داشته باشد، اما محبت و عشق نداشته باشد، مثل ظرف خالی می‌ماند. این کلام خداوند است، که زمین و آسمان‌ها به هم ربط دارند و دستورات فقط از آسمان به زمین نمی‌آید، برگشت هم دارد و در روند و فرمان‌ها دستورات انسان‌ها هم می‌توانند، در بیکران مؤثر واقع شوند. برای آسمان هم مهم است، که در زمین چه انجام شود، آنچه به نظر می‌آید، شکافتنی نیست و قابل‌حل نیست، ما باید برای آن راهی پیدا کنیم و هیچ‌چیز در هستی وجود ندارد، که قابل‌حل نباشد. کسایی که در ضد ارزش‌ها غوطه‌ور هستند، دو راه بیشتر ندارند، یا باید کار ضد ارزشی نکنند و اصلاح شوند و در جایگاهی قرار بگیرند، با صبر که نیروهای مخرب و بازدارنده با گردبادهای عظیم، آن‌ها را به عمق ظلمات هدایت کند، چون وقتی ضد ارزش‌ها را انجام دادی خودکار به عمق تاریکی‌ها فرومی‌روید. می‌توانیم با کسب آموزش و تزکیه و پالایش از مسیر ضد ارزش‌ها دور شویم و با عشق و محبت واقعی در مسیر صراط مستقیم قرار بگیریم،

 

سلام دوستان زهرا هستم همسفر امیر

از محبت خارها گل می‌شود، عشق قراردادی نیست، محبت حقیقت است و دیدن حقیقت، چشم دل می‌خواهد. عشق پایان ندارد. خداوند نهایت عشق و محبت است، محبت اگر خوب است،  قبول دارم چرا، فقط برای خود و خانواده‌ام می‌خواهم؟ یا می‌دانم که دروغ گفتن و غیبت کردن درست نیست، ولی بازهم ادامه می‌دهم و ادعا می‌کنم، که من آدم خوبی هستم، فایده‌ای ندارد. بهشت و جهنم رفتار و اعمال خودم است، بهشت یعنی چه؟ بهشت یعنی: آرامش و آسایش، یعنی رفتار من که روی جسم من تأثیر یا تخریب دارد. اگر عشق و محبت باشد، هیچ‌وقت تخریب ندارم و به حال خوش می‌رسم. باید به آنچه ایمان‌دارم، عمل کنم. ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان. خدا را شاکرم که در این راه قرار گرفتم، امیدوارم همیشه درراه صراط مستقیم باشم. 

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر مجید

 آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی به وادی را پشت سر گذاشتم، که تک‌تکشان درس و یک کتاب و قوانین زندگی است. کاش بتوانم بشکافم و درس‌هایی را که به من می‌دهند، را درک و در زندگی کاربردی کنم و حسن‌ختام وادی‌ها وادی عشق و محبت است. منی که اسم انسان رادارم، آیا سپاس‌گزار هستی و قدرت مطلق که عشق تمام و کمال است هستم؟ تا حالا معنی و مفهوم واقعی محبت و عشق را درک نکرده بودم، در قبال محبت و عشق جبران می‌خواستم. ولی با آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ یاد گرفتم، همه را همان‌طور که هستند، دوست داشته باشم نه آن‌طور که خودم می‌پسندم. عشق و محبت زمانی ارزش دارد، که بلاعوض باشد. ما در کنگره ۶۰ نمونه‌های زیادی از این عشق را دیده‌ایم، از جناب مهندس مرد راستین و واقعی که الگویی تمام‌عیار و نمونه‌ی یک انسان واقعی و باایمان، که بیست‌وپنج سال از زندگی و عمر خودشان را گذاشته و عشق و محبتش را به هم‌نوعان خودش ارزانی داشته‌اند. وقتی عشق و محبت باشد، خصومت و دشمنی کم‌رنگ و بی‌معنی می‌شود، درب‌های بسته بازخواهند شد، آنچه کاشتیم سبز خواهد شد، زندگی زیبا می‌شود، دنیا قشنگ می‌شود، همه همدیگر را دوست دارند. به امید جهانی‌شدن این زنجیره و پیوند عشق و محبت در جهان.

 سلام دوستان شهربانو هستم یک همسفر
آنچه باوراست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. ما در طول زندگی خود خیلی از کارها، که با خود فکر می‌کنیم، محبت کردن است را انجام می‌دهیم، مثلاً فرزندمان را دوست داریم و حیوانات نیز فرزندان خود را دوست دارند و از آن‌ها محافظت می‌کنند. این محبت نیست، بلکه ما به‌طور غریزی ابراز علاقه می‌کنیم. محبت یعنی سه ضلع مثلث که شامل: عشق، ایمان و عقل است و باید بایک‌دیگر مساوی باشند. کسی که به این نوع محبت برسد، دیگر احساس مالکیت ندارد و بی‌هیچ چشم‌داشت محبت می‌کند و انتظار بازخورد از طرف مقابل را ندارد. وقتی کسی محبت کردن، را یاد بگیرد مانند عاشقی می‌ماند: که در برابر معشوق از هیچ کاری کوتاهی نمی‌کند و به رفتار و کردار معشوق خودکاری ندارد و از او انتظاری ندارد. در این وادی از اضداد سخن گفته‌شده است. شب بدون روز معنایی ندارد، زیبایی بدون زشتی بی‌معنی است. ما خیلی وقت‌ها، زشتی‌ها را لعنت خداوند می‌دانیم ولی پس از مدتی درک می‌کنیم، که رحمت الهی بوده‌اند. برای رسیدن به محبت واقعی باید تصفیه و پالایش درونی داشته باشیم، تا به عمل سالم، عشق سالم و عقل سالم رسید.

ویراستاری:  همسفر  فاطمه  و همسفر رقیه رهجویان کمک‌راهنما همسفر  زهرا ( لژیون دوم )

ارسال مطلب:  همسفر الهه رهجوی کمک‌راهنما همسفر  گلثومه (لژیون اول)

همسفران نمایندگی رضا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .