یازدهمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر رسام، نگهبانی مسافر کوشیار و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه " هفته درختکاری " در روز دوشنبه مورخ ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رسام هستم یک مسافر، خیلی ممنونم از کمک راهنمای محترم آقای محمد بیگی که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم. در رابطه با دستور جلسه درختکاری بخواهم بگویم من آنتی ایکس خودم محرک بود و دوست داشتم با طبیعت ارتباط برقرار کنم، گاهی ساعت ها درگیر یک درخت میشدم و نگاه میکردم این چیست من کیستم اینجا کجاست و...، خیلی زوم میکردم روی جزئیات درختان و بعد از گذشت مدتی فهمیدم موجود زنده ای است بنام درخت و حالا بعد از کنگره متوجه شدم این درخت کلی فواید دارد که اکسیژن سازی میکند، باعث جلوگیری از گرمایش زمین میشود و نبود درخت باعث شده زمین تخریب بشود و گاز گلخانهای که به لایه اوزون برخورد میکند باعث شده زمین نامتعادل شود. با آموزش هایی که من در کنگره گرفتم چه خوب است کاری کنیم زمین از دست کسانی که به آن آسیب میرسانند رها شود و یک مسئولیتی قبول کنم که به کره زمین خسارت وارد نشود. هیچ الگویی زیباتر از طبیعت وجود ندارد و مهندس دژاکام میفرمایند طبیعت بهترین معلم برای انسان است، معلم درس هایی به انسان میدهد و انسان آموزش میگیرد و رشد میکند درخت هم کاشته میشود در خاک رشد میکند و به سمت نور حرکت میکند و هر چه مانعی در مسیرش باشد عبور میکند و نا امید نمیشود و ریشه میدواند و بالاخره به آب میرسد و به محیط اطرافش خدمت میکند، در قرآن آمده درختان در حال تسبیح پروردگارشان هستند و تسبیح خداوند همان خدمت کردن به محیط اطراف و اکوسیستمش است و یک جوری ساکنین آباد هستند. همانطوری که در پیام میگوید: ساکنین آباد بناهای خراب هم آباد میکنند که ساکنین آباد هم میتواند درخت باشد و هم میتواند انسان باشد. من در زمان مصرف خیلی به طبیعت آسیب زدم، از پرتاب فیلتر سیگار گرفته تا شکستن چوب درختان در کنگره این فرصت به من داده شده تا کمی از این خساراتی که به طبیعت زدم را جبران نمایم. در سفر اول جبران خسارت از خود و خانواده و در سفر دوم از طبیعت، منم سعی میکنم مسئولیت پذیر باشم و انجامش بدهم و در وادی دوازدهم میگوید: در آخر امر، امر اول اجرا میشود که مربوط به همین موضوع درختکاری است و منم یک خواسته درونی دارم اگر میخواهم به نتیجه برسد باید پارامتر زمان را رعایت کنم. من هم در حد توانم میتوانم کمک کنم، یاد شعری از حضرت مولانا افتادم که میفرمودند: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی بتوان چشید یعنی جنگل آمازون دارد آتش میگیرد من نمیتوانم کمکی کنم به مهار آن آتش سوزی ولی من میتوانم در کنگره ۶۰ با نهال کاشتن به هستی اعلام آمادگی کنم که من هم زنده هستم. خوشحالم که این فرصت به من داده شده تا با خودم و طبیعت دوست باشم ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ: مسافر امیرعباس
ویرایش و بارگذاری: مسافرامیرحسین
تهیه و تنطیم سایت نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
391