English Version
English

درمان اعتیاد؛ پریدن از دریا

درمان اعتیاد؛ پریدن از دریا

«به‌نام آن‌که جان را فکرت آموخت»

سخنان ماندگار مهندس دژاکام: « تولد، یک صفحه از این کتابی است که ما در آن هستیم.»

 

با سلام، نگاه و حضور آگاه و مهربان شما عزیزان را به‌خواندنِ خلاصه سی‌دی هفته «طناب» دعوت می‌کنیم.

سلام دوستان مهدیه هستم همسفر مسعود
جلسه قبل استاد، حسین دژاکام فرمودند: در ساختار کنگره شاخه‌های فرعی راهنمایان هستند به این دلیل که میوه بر روی شاخه‌های فرعی می‌روید؛ شاخه‌های اصلی و تنه درخت تولید ندارند، شکوفه روی شاخه‌های فرعی زده می‌شود و آن‌ها را تبدیل به میوه می‌کند.

سفر اولی‌ها و تازه‌واردین همان شکوفه‌ها هستند که روی شاخه‌های فرعی قرار می‌گیرند و تبدیل به میوه می‌شوند؛، تشبیه کردم تا علت را بدانید.

مبحث دفعه قبل، تاریخ ۹ اردیبهشت ۸۴، تقریباً ۱۵-۱۶ سال پیش، این صحبت‌ها شده است. یک پاراگراف می‌خوانم تا برسم به ادامه مطلب، این طناب در اختیار همه هست یکی خود را حلقه آویز و دیگری با آن صعود می‌کند. این طناب با شرایط و امکانات زندگی در اختیار همه انسان‌ها قرار گرفته و بستگی به خود دارد که چه‌ کاری را انجام می‌دهم و چطوری از این طناب استفاده می‌کنم؟

آیا به‌وسیله این طناب صعود و از آن درجه‌ای که هستم بالاتر می‌روم؟ چون ما انسان‌ها دارای درجه هستیم؛ ولی رتبه دانایی، جایگاه ما را در بهشت یا دوزخ مشخص می‌کند؛ ما همه به‌عنوان انسان، اما بعضی در همین جهان، درون دوزخ هستند؛ آنقدر گرفتاری و مشکلات داریم که شب تا صبح کابوس می‌بینیم، در طول روز عصبانی و ناراحت به‌دنبال نان و آب هستیم. مثلاً در یک وضعیت مالی بسیار مجللی زندگی می‌کند، ولی هیچ‌کس دوستش ندارد؛ این‌ها همه تعیین کننده و همان طناب است.

این زندگی ما است و این‌که چگونه از آن استفاده و بهره‌برداری می‌کنیم؟ آیا نابودش می‌کنیم؟ قبلا هم گفتیم: شن‌های صحرا هرگز آرام نیست و همچون امواج دریا و اقیانوس در تلاطم به سر می‌برد.

در هستی، همه چیز در حرکت است؛ شما هیچ چیز را نمی‌توانید ثابت کنید. اگر یک میز را نگاه کنید می‌گوئید: میز حرکت نمی‌کند! ولی میز حرکت می‌کند؛ ذرات درون میز میلیاردها، الکترون یا اتم در حال چرخش در آن هستند، ولی ما آن‌را به‌طور ساکن می‌بینیم؛ پس هیچ چیز در دنیا ثابت نیست و هیچ‌کس هم نمی‌تواند هیچ چیز را در دنیا ثابت نگه دارد.

تابستان با زمستان فرق دارد و پاییز با بهار فرق دارد؛ تابستان بهم ریختن شهر وجودی، بهار فصل زایش طبیعت و زمستان همه چیز در خواب هستند. بعضی گیاهان مرگ آن‌ها فرا می‌رسد، انگار بعضی از گیاهان در خواب به سر می‌برند.

پس درون ما هم همین‌طور است؛ ما باید همیشه خوشحال باشیم، اما اگر خوشحالی را نمی‌توانیم تحمل کنیم به این دليل است که خوشحالی و شادی خیلی گذرا هستند؛ ولی غم و اندوه معمولاً عمرشان خیلی زیاد است؛ پس ما هم مثل طبیعت و جزئی از طبیعت و کائنات هستیم.

پس همه در حرکت هستند و ما هم در حرکت هستیم؛ توقع نداشته باشیم همه چیز یکنواخت و درست باشد.

صور پنهان انسان، به قبل از خلقت برمی‌گردد. در زندگی، مهم آن فعل، محبت، عشق، دوست داشتن و حرکت ما است. حرکت ما به سوی خوبی انسان‌ها است؛ چون هر چه انجام بدهیم به خودمان برمی‌گردد. اگر به انسان‌ها خوبی کنیم، قطعاً به خودمان برگشت می‌کند.

اما ما می‌دانیم که با پیروزی و سرافرازی، از یخبندان سرمای زیر ۶۰ درجه با وجود سختی، عبور خواهی کرد. شما هم همین‌طور وقتی همه بچه‌های سفر دوم از آن ۶۰ درجه زیر صفر عبور کردند؛ مشکلات دیگر را هم پشت سر می‌گذارید؛ کسی که بتواند، اعتیاد را کنار بزند، مثل این است که از یک دریا بپرد و عبور کند.

به عقیده من بقیه مشکلات، مثلِ یک پریدن از جوی آب است؛ نگاه کنید، در سیستمِ مواد، چند نفر توانستند به درمان واقعی دست پیدا کنند. 

با تشکر از همسفر مهدیه و همدلی شما یارانِ جمعِ محبت

منبع: سی‌دی «طناب» / مهندس دژاکام

نویسنده، تایپ: همسفر مهدیه، رهجوی کمک راهنما همسفر نرگس (لژیون پنجم)

ویراستاران: همسفر وجیهه، رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) و همسفر زهرا، رهجوی کمک راهنما همسفر معصومه (لژیون نهم)

تدوین عکس، تنظیم و ارسال: همسفر اعظم، رهجوی کمک راهنما همسفر اعظم (لژیون یک)

همسفران نمایندگی شفا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .