English Version
English

درخت؛ نماد قدردانی و فروتنی

درخت؛ نماد قدردانی و فروتنی

جلسه ششم از دوره سی‌ و هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی مسافر صادق، نگهبانی مسافر کاوه و دبیری مسافر قاسم با دستور جلسه «درختکاری» در روز دوشنبه 15 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صادق هستم مسافر. خدا را شاکرم نعمت خدمت کردن در این جایگاه دوباره نصیب من شد. در مورد دستور جلسه که درختکاری است باید بگویم من امروز که می‌خواستم یک مقدار در مورد دستور جلسه فکر کنم به سراغ صحبت‌های جناب مهندس رفتم و کمی از نوشته‌های گذشته که در مورد دستور جلسه بود،گوش کردم.
یک مقدار که تحقیق کردم یک مطلب جالب‌توجه بود؛ همه ما می‌دانیم که نام‌گذاری دستور جلسات هیچ‌کدام بدون دلیل و تفکر نیست و به نظر من وظیفه هر رهجویی است که خط‌وربط این دستور جلسات را به روند درمان خودش در طی این راه و مسیر ربط دهد و از این دستور جلسات استفاده کند.
اینکه جناب مهندس در کنگره در مورد درختکاری اهمیت بسیاری می‌دهند و به اعضای کنگره در مورد درختکاری سفارش می‌کنند که حتماً درختکاری انجام دهند و شاهد رشد و بالندگی درختان باشند. از این بابت است که در کنگره هم همین اتفاق دارد می‌افتد مثل حرکتی که ما در کنگره می‌کنیم است،مانند حیات دوباره است.
هر مصرف‌کننده‌ای که به کنگره می‌آید، به دنبال حیات دوباره و زندگی مجدد است و به دنبال این است که بستر مناسبی را پیدا کند که بتواند به حرکتش ادامه دهد.
دقیقاً من سفر اول خودم را که به آن فکر می‌کنم درمی یابم که کنگره زمین حاصل خیزی را فراهم می‌کند برای اینکه یک نهالی که می‌خواهد زایش کند و راهنما مثل باغبانی که از این نهال مراقبت می‌کند و در سرما و گرما این نهالی که شکننده بوده است به حرکت خودش ادامه دهد. از گزندها و آفت‌هایی که به آن می‌رسد، هوشیارش کند و دائماً نظارت دارد که این نهال شکننده که وارد شده که در معرض آفت‌هاست بتواند ادامه دهد و حرکت کند.
اینکه ما می‌آییم در کنگره در بستر تجربه، آموزش و تفکر قرار می‌گیریم و به حرکتمان ادامه می‌دهیم و این مراقبت تا جایی ادامه می‌یابد که آن درخت یا مسافر بتواند روی پای خودش بایستد و ستبرتر و داناتر بشود و در این مسیر، هرچقدر دانایی‌اش بیشتر شود، بیشتر می‌تواند از خودش مراقبت کند.
شباهت دیگری که درخت با کنگره دارد این است که درخت نماد قدردانی است؛ وقتی‌که یک درخت به ثمر می‌رسد و به میوه دادن می‌رسد شروع می‌کند این بذری را که گرفته است به پخش کردن و در کنگره هم می‌بینیم این ثمره شبیه به پرورش دادن راهنماهایی است که در کنگره هستند، می‌آیند و آموزش می‌دهند و کمک راهنما تربیت می‌کنند و این بستری است که مانند باغ یا همان کنگره است که هرروز زیباتر می‌شود.
شباهت دیگری که من به آن فکر می‌کردم در ادبیات ما است که درخت مظهر فروتنی است، مظهر اینکه یک درخت هرچقدر پربارتر باشد، پرثمرتر بشود بیشتر شاخه‌هایش افتاده می‌شود مثل بزرگان ما در کنگره داریم که هرچقدر جایگاهشان بالاتر می‌رود، افتاده‌تر می‌شوند.
من هیچ‌وقت ندیده‌ام یک کمک راهنما به رهجو بگوید من کمکت کردم تا از بند اعتیاد رها بشوی حالا بیا این کار را برای من انجام بده یا قدمی در راه من بردار. چیزی که کمک راهنماها می‌خواهند این است که این حرکت ادامه پیدا کند، بستر پویاتر بشود، این باغ زیباتر بشود و این حرکت درخت به درخت، شاخه به شاخه جلوتر و پویاتر بشود.
در هر صورت همه این‌ها به نظر من شباهت‌هایی است که درخت به یک انسان و مسافر دارد و حرکتی که یک درخت و نهال یا شاخه جلو می‌رود و انجام می‌دهد، شاید یک درخت تا به ثمر برسد، در طی مسیر آفت‌ها در مسیرش باشند، کرم‌ها از درون می خورنش، پرنده‌ها از بیرون به آن نوک می‌زنند ولی همچنان به مسیر خودش ادامه می‌دهد و هیچوقت نمی‌گوید اینقدر من بار و میوه داده‌ام.
تنها خواسته‌ای که دارد این است که محیطی که در آن است زیباتر و پرثمرتر بشود و این‌ها دلیلی است که به نظر من جناب مهندس اینقدر اصرار دارند که ما به درخت نگاه کنیم که نشانه‌های حیاتمان را در آن نگاه کنیم و به قول استاد عزیزم آقای زهرایی؛ هزار نکته در این کار الهی است.

تایپ: همسفر علی
ویرایش و ارسال: مسافر محسن
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .