English Version
This Site Is Available In English

رعایت نظم؛ اولین و مهمترین وظیفه رهجو

رعایت نظم؛ اولین و مهمترین وظیفه رهجو

گزارشی از عملکرد لژیون ویلیام وایت با کمک راهنمایی و استادی مسافر سیگار آقای دانیال با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» که در روز جمعه 12 اسفند ۱۴۰۱ در محل کارگاه آموزشی ویلیام وایتِ پارک طالقانی برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان دانیال هستم مسافر سیگار. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است دوستان تنها پیوند محبت ما را در کنار هم نگاه می‌دارد. دستور جلسه این هفته در مورد وظایف راهنما و رهجو است؛ به نظر من رهجویی که اولین مسئله که نظم در کنگره است را اگر درک نکرده باشد، نباید توقع حال خوش از خودش و کنگره را داشته باشد که بتواند به‌راحتی در پروسه‌ درمان قرار بگیرد.
اولین چیزی که در کنگره ۶۰ در مورد آن صحبت می‌شود، نظم است یعنی کنگره تماماً بر مبنای نظم است که به اینجا رسیده است و این یک واقعیت غیرقابل انکار است. جلسات کنگره، سر ساعت شروع و سر ساعت به پایان می‌رسد و من باید نگاه کنم ببینم که آیا به این موارد دقت می‌کنم و آن‌ها را رعایت می‌کنم یا نه؟
وقتی شخصی نمی‌تواند درست به درمان برسد یعنی همه اولویت‌ها را انجام داده است به‌جز اینکه سروقت در جلسات حاضر شود و این شخص، چگونه توقع دارد که به درمان برسد، درحالی‌که هیچ وقت بر روی نظم عمل نکرده است یا کسی که سی دی نمی‌نویسد یا سی‌دی‌ها را کامل نمی‌نویسد و برای نوشتن وقت نمی‌گذارد. سی دی نوشتن برای راهنما نیست بلکه برای خود رهجو است، سر وقت آمدن و سر وقت رفتن، برای خود رهجو است نه برای راهنما.
ما به دنبال درمان هستیم نه به دنبال ترک و من تا زمانی که نگرشم تغییر نکرده است؛ دریافت، برداشت، ادراک و احساس من نسبت به خودم و محیط اطرافم تغییر نخواهد کرد و درمانی در من اتفاق نمی‌افتد چون جهان‌بینیِ من عوض نشده است.
خودِ من اولین چیزی که در کنگره سعی کرده ام رعایت کنم، وظایف رهجو بوده است. من در این چند سال تمام سعی‌ام را کرده‌ام که هر برنامه‌ای و هر کاری که داشته‌ام را به زمان دیگری موکول کنم و اولویتم را، سر موقع در جلسات حاضر شدن گذاشته‌ام.
اولین مسئله این است که من بدانم وظایف رهجو چه چیزهایی است؟ خودِ من در سفر اول یا سفر دوم و یا زمانی که لژیونم را تحویل گرفتم و حتی زمانی که لژیون را تحویل بدهم، خود را موظف می‌دانم و خود را همیشه یک رهجو می‌دانم و می‌گویم؛ اگر من رهجو هستم و می‌خواهم در کنگره بمانم که حالم خوب باشد، باید قوانین آن را رعایت کنم و وظایف خود را بدانم و اگر وظایفم را انجام نمی‌دهم، نباید توقع آن حال خوشی که دیگران از آن حرف می‌زنند را داشته باشم.
زیرا من، درکی از حال خوش ندارم و آن را متوجه نمی‌شوم چون قوانین را انجام نداده‌ام. کسی که درست، کارش را انجام بدهد، قطعاً حالش خوب خواهد شد و لحظه به لحظه حالش بهتر می‌شود و اگر اینطور نیست یعنی یک راه را اشتباه می‌رود و کاری را غلط انجام می‌دهد و تنها شرط رهایی و حال خوب، این است که وظایفی که به من محول شده است را درست و به موقع انجام بدهم. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سیگار محسن
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .