پنجمین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار، استادی کمک راهنما مسافر عباس، با نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر ابراهیم، با دستور جلسه "وظایف راهنما و رهجو" پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر، از نگهبان عزیز سپاسگزارم که استادی و مسئولیت اداره جلسه را به بنده واگذار نمودند تا آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول وظایف راهنما و رهجو است و بخش دوم آن تولد یکسال رهایی رضای عزیز است. اولین وظیفه رهجو این است که در طی ۳ جلسه اول تازه واردین ببیند که آیا مایل به درمان هست یا نه؟ و بعد با حس خودش راهنما را انتخاب کند.
پس اولین وظیفه رهجو این است که خواستار درمان باشد. دومین وظیفه رهجو شناخت خویش است به جهت اینکه آموزش پذیر باشد. اگر رهجو خودش را درست نشناسند آیا میتواند بدون استفاده از منابع آموزشی کنگره به رهایی برسد؟ بنابراین اگر رهجو آموزش پذیر نباشد نمیتواند در صراط مستقیم حرکت کند و تغییر کند و تبدیل به انسانی متعادل گردد و درنهایت ترخیص گردد.
سومین وظیفه رهجو احترام به قوانین و حرمت هاست. رهجو بایستی به خدمتگزاران و پیشکسوتان احترام بگذارد. وظیفه دیگر یک رهجو بازیگر بودن در مجموعه کنگره است نه تماشاچی بودن! وقتی رهجو خدمت میکند تمام انرژیها به سمت او سرازیر میشوند و به شادابی و حال خوش دست پیدا میکند یک رهجو اگر درست سفر کند ،سیدیهایش را مرتب بنویسد و خدمت کند و آموزش پذیر باشد ،قطع بهیقین در سفر دوم در آزمون ثبتنام کرده و کمک راهنما میشود و نفسهای زیادی را احیا خواهد کرد و البته صد برابر این انرژی به خودش برمیگردد، چون اگر غیرازاین بود من به وعده خداوند شک میکردم.
برای اینکه یک رهجو کمک راهنما شود باید از فیلترهای گوناگونی عبور کند حالا که کمک راهنما شد وظایفی دارد. اولین وظیفه یک راهنما عشق به رهایی رساندن رهجویش است. وظیفه بعدی راهنما این است که حس مالکیت نسبت به رهجو نداشته باشد. رهجو امانت کنگره در دستان راهنماست. وظیفه دیگر راهنما عمل کردن به قوانین و حرمتهاست. زمانی که یک راهنما به آموزشهایی که گرفته عمل کند، هم رهجو لذت میبرد و انرژی میگیرد هم متوجه میشود که وظایف دوطرفه است. امیدوارم همه رهجویان در کنگره بمانند و خدمتگزار باشند تا به آن حال خوش برسند.
و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر رضا، این روز قشنگ را به آقا رضا و همسفرش و خانوادهی محترمش تبریک میگویم. رضا با کولهباری از حال خرابی وارد لژیون دوم شد ولی آموزش پذیر بود و به قوانین و حرمتها احترام میگذاشت و خوب سفر کرد و از همان روزهای اول تماشاچی نبود و وارد بازی شد، خدمت کرد و در نهایت به رهایی رسید. انشالله که در کنگره بماند و خدمتگزار باشد.

اعلام سفر مسافر رضا
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، با ۸ سال تخریب دو گرم شیره کشیدنی و خوردنی وارد کنگره 60 شدم، ده ماه و پنج روز سفر کردم، روش درمان DST، داروی درمان OT، کمک راهنمای خوبم آقای عباس رباطی، ورزش در کنگره فوتسال، رهایی یک سال و شش ماه.
سخنان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، من هم این روز را به عباس آقای عزیز تبریک میگویم و از ایشان تشکر میکنم که حال خرابی من را تحمل کردند و برای من بسیار زحمت کشیدند. از تمامی دوستانی که پیام تبریک فرستادند تشکر میکنم امیدوارم که بتوانم در جشنهای تولدشان جبران کنم. همچنین از محمد آقای عزیز راهنمای سیگارم تشکر میکنم و دست تمامی عزیزان را میبوسم. ممنون از اینکه سکوت کرده و به صحبتهای من گوش کردید.
سخنان کمک راهنما همسفر لیلا:
سلام دوستان لیلا هستم همسفر، من هم بهنوبه خودم تولد یک سال رهایی آقای رضا را تبریک میگویم و خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم. به خانم سکینه عزیز تبریک میگویم ایشان در سفر اول خیلی همراه با مسافرشان بودند و کمکحال ایشان بودند. در سفر دوم هم با خدمت کردن و آموزشهایی که گرفتند به این درک رسیدند که بیشتر روی نقاط ضعف خودشان کار کنند تا بتوانند به تعادل برسند. هر تولد یک پیامی دارد و پیام این تولد هم این است که چه مسافر و چه همسفر به وظایف خودشان دقیق عمل کنند. ممنون از سکوت زیبای شما
سخنان همسفر سکینه:
سلام دوستان سکینه هستم همسفر، من هم از راهنمای مسافرم عباس آقا و هم از راهنمای خودم خانم لیلا تشکر میکنم که زحمات زیادی برای ما کشیدند. از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا من و مسافرم در کنار هم آموزش بگیریم برای اینکه در زندگی به آرامش برسیم. ممنونم از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من توجه کردید.
عکاس: مسافر حمید، لژیون سوم
تایپ: مسافر رضا، لژیون پنجم
ارسال: مسافر سلمان، لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
897