عملکرد لژیون چهارم با کمک راهنمایی همسفر لیلا در روز دوشنبه 7 اسفند ماه 1401 به روایت تصویر این چنین گذشت :
.jpg)
همسفر زهرا در مورد سیدی ابر و باد این چنین گفت :
مطلب در مورد فصل بهار و تاریخ یک روز قبل از فروردین است آغازی دیگر و زندگی و حیات دیگر که بر طبیعت حاکم میشود، چون در بهار همهچیز دوباره زنده میشود یعنی همه گیاهان رشد میکنند، حیوانات سرمست و شاداب و بیدارند و در تابستان میوه میدهند اما در پاییز برگریزان میشود و در زمستان همه به خواب میروند یعنی گویی که همه گیاهان میمیرند البته در بهار دو مرتبه زنده میشوند و زندگی از نو شروع میشود که اگر به طبیعت نگاه کنیم زندگی انسان هم همینطور است هر آنچه اتفاق میافتد باید در صراط مستقیم باشد صراط یعنی راه مستقیم، یعنی کوتاهترین راه، خط مستقیم، ما مسیر زیگزاک نداریم و نمیشود مسیر را اینگونه طی کرد در درمان اعتیاد هم روش DST کوتاهترین راه است برای رسیدن به درمان در صورتی که همه خیال میکنند قطع مواد کوتاهترین راه است ولی چندین سال هم که بگذرد به درمان نمیرسند وقتی در صراط مستقیم باشیم به مقصد میرسیم و از زندگی و چیزهای موجود در آن لذت بیشتری میبریم فرامین الهی همان خرد جهانی است که وقتی از آن تبعیت شود در گروه، خانواده، کشور، لژیون پایه و ستونهای محکمی استوار و بنا میشود وقتی فردی وارد کنگره میشود توسط راهنمای تازه واردین پذیرش میشود و راهنما میگیرد برنامهOT میگیرد و در راه مستقیم است اما زمانی که گریز میزند سیدیها را خودش نمینویسد از صراط مستقیم و از برنامه خارج میشود، روزها مانند ابر و باد از پی هم میگذرند و ما باید بدانیم که آیا از این روزها استفاده میکنیم یا همه چیز را به بعد میسپاریم ما همه به قالبها جان و رنگ میدهيم و همه آنها را میسازیم اگر رنگ و قالبهای ما از دوام و قوام خوب و مرغوبی برخوردار نباشند مانند درختی که در داخل آن موجوداتی لانه کردهاند و ما از داخل اطلاعی نداریم اما ظاهر درخت شاخه و برگ خوبی دارد ما میتوانیم هم به قالب خودمان و هم دیگران رنگ و جان بدهیم جسم و کالبد یک قالب است جسم مثل یک شهر است و خود ما مثل خانه هستیم ما هستیم که به این جسم بها و ارزش میدهیم و به آن رنگ و جان میدهیم وقتی شخصی میمیرد دیگر این جسم بیارزش است یک راهنما به قالبها جان و رنگ میدهد اگر راهنما درست باشد شاگردان خوبی را پرورش میدهد و برای ما خیلی مهم است که قالبهایی را که راهنماها به آن جان و رنگ میدهند از بهترین رنگها باشد راهنماها باید نقش قالب مرغوبی باشند تا شاگردانی را که پرورش میدهند از سلامت خوبی برخوردار باشند راهنماها باید تعادل را در رابطه با آنها به کار ببرند در بحث مصرف مواد مخدر این موضوع مهم است که فرد مصرف کننده با وجود مصرف مواد نمیتواند تصمیمات درست بگیرد چون مواد انسان را از حالت تعادل طبیعی خارج میکند در کنگره ۶۰ آقای مهندس سیستمی را طراحی نمودهاند که به شخص وابسته نباشد و سیستم را مانند یک درخت طراحی کردهاند که ریشه مهمترین قسمت آن درخت است ریشه میتواند آن درخت را خوب نگهداری کند و در حقیقت استحکام درخت به ریشه آن بستگی دارد اگر ریشه قوی باشد و زمین، زمین مناسبی باشد آن درخت میتواند سرپا بماند. منظور از ریشه درخت همان بنیان کنگره ۶۰ است تنه درخت دیدهبانان کنگره ساقه شاخههای اصلی درخت ایجنتها و مرزبانان و شاخههای فرعی درخت که شکوفه میکنند و میوه میدهند راهنماها هستند همه چیز در هستی حالت دوار دارد به همین دلیل است که آقای مهندس آن آکادمی یا دانشگاهی که مد نظرشان است را به شکل یک تخممرغی در نظر گرفتهاند که قسمت پهن آن روی زمین و قسمت نوک تیز آن بالا میباشد پس همه چیز از نظر استحکام و محافظت باید خیلی قوی و محکم باشد که در برابر هر چیزی خراب نشود مشکلات همیشه به گونههای مختلف پیش میآیند و خیلی اتفاقات ممکن است بیفتد انسان از دو قسمت تشکیل شده است از صورپنهان و صورآشکار، صورآشکار شهر وجودی ماست که مثل لباس و تن پوش ما است که ما میپوشیم و داخل این لباس و در این شهر وجودی ساکن هستیم اگر در کره زمین بخواهیم زندگی کنیم سفینه ما جسم ما میشود و جسم ما میآید و میرود به طور کلی صورپنهان انسان یا نفس از خلقت هم میگذرد و قدمت آن را نمیتوان تخمین زد و ما از قبل از روز الست هم بودهایم.
.jpg)
برداشت همسفر زهرا هاشمی در مورد سیدی ابر و باد.
در سیدی ابر و باد آقای مهندس در مورد زنده شدن گیاهان و جانوران در طبیعت صحبت کرده و انسان را به طبیعت تشبیه کردهاند و فرمودند انسانها بایستی از طبیعت الگو برداری کنند چندین سال بدن انسان و سلولها بر اثر مصرف مواد به خواب رفتهاند حالا باید با روش DST از خواب بیدار کنند تا یواش یواش به حیات و زندگی برگردد و دیگر مجبور به گرفتن این انرژی و مواد از بیرون نباشد چون طبیعت بدن اینگونه است گیاهان و جانوران در فصل سرما میمیرند و در فصل بهار بیدار و زنده میشوند و انسان هم با پا گذاشتن در دنیا زنده شده و میتواند خود و درون خود را زنده کند و در جهت صراط مستقیم قدم بردارد چرا که صراط مستقیم این نیست که فقط به راه تقوا و دین باشید بلکه صراط مستقیم راهی است که خداوند نشان داده یعنی در هر کاری باید انسان هم مستقیم حرکت کند مثلاً در زندگی کردن، در شغل و در همه چیزهایی که به زندگی یک شخص مربوط میشود در همان کوتاهترین راه و درست ترین راه قدم بردارد و به نتیجه درست برسد و این خود انسان است که برای خود راه را تعیین و مشخص میکند و باید با تفکر و اندیشه راه درست را انتخاب کند اگر هم میخواهد در مسیری قرار گیرد که بتواند مثلاً یک پدر خوب باشد باید محکم و قوی باشد تا قالبی برای آینده فرزندان خود باشد چون انسان اگر از ریشه ضعیف و پر از گناه و کینه باشد، قطعاً زندگی خوبی نخواهد داشت و مطمئناً زندگیاش متلاشی خواهد شد.
.jpg)
برداشت همسفر فاطمه در مورد سیدی وادی پنجم
در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل مشکلات نمیباشد بلکه باید با رفتن و سفر کردن کامل شود همه میدانیم که هیچ موجودی بیهوده پا به عرصه حیات نگذاشته است و کسی نمیتواند ادعا کند که از خود موجود و یا شخص از حالات درونی او بهتر و دقیقتر خبر دارد بلکه این خود شخص است که بهتر از هر کسی از حالات و اوضاع و احوال درون خویش باخبر است این ما هستیم که باید زندگی خود را بسازیم درست است که در این حیطه میتوان بر کمک دیگران هم حساب کرد اما شلیک نهایی توسط خود انسان است و اما نکته مهم و کلیدی وادی پنجم این مسئله میباشد که تفکر به خودی خود، ارزش خاصی ندارد و کاری از پیش نمیبرد و تنها زمانی جنبه کاربردی پیدا میکند که به مرحله عمل برسد یعنی به نوعی فکر با عمل تلفیق شود اینجا است که تفکر ارزش پیدا میکند و کاربردی میشود و میتواند مشکلات ما را حل کند و در آخر نتیجه میگیریم اگر عمل کردن و اجرائیات را در مورد هر تفکری حذف کنیم آن ساختار تفکری هرگز معنی پیدا نمیکند و به جایی نمیرسد.

برداشت همسفر فاطمه درمورد سیدی وادی پنجم
وادی پنجم میگوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، توام با رفتن و رسیدن آنرا کامل مینماید یعنی فکر کردن تنها مسائل و مشکلات را حل نمیکند بطور کلی ما از وادی اول تا چهارم روی تفکر کار کردیم و آموختیم که قبل از شروع هر کاری باید تفکر کنیم و هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به عرصه وجود نگذاشته و هیچکس هم به اندازه خود انسان به فکر خودش نیست و در وادی چهارم مطرح میکند که ما هیچگاه نباید مسئولیت کارهایی که بر عهده داریم را بر گردن خدا بیندازیم و گریزگاهی برای خودمان ایجاد کنیم البته از خدا دست یاری میطلبیم و روی کمک دیگران هم گاهی حساب میکنیم ولی نه اینکه خودان هیچکاره و فقط نظارهگر باشیم بلکه تصمیم نهایی و مسئولیت آن برعهده خود ما است و اما وادی پنجم میگوید: این حرفهایی که زدیم و این چیزهایی که بلدیم درست ولی این دانستنها موقعی ارزش پیدا میکند که آنها را به کار بگیریم و در زندگی استفاده کنیم و گرنه هیچ ارزشی ندارد باید از جهان ذهنی قدم به جهان عملیاتی بگذاریم درست است که جهان ذهن بسیار بسیار قوی است اما جهان ذهنی محل تمرین برای زندگی کردن در جهان خاکی و سایر جهانها یعنی جهان بعد از مرگ است وقتی ساختارهای ذهنی تفکر و اندیشه را فراهم میکنیم، برنامهریزی میکنیم ولی عملیاتی نمیکنیم مثل این است که با شکم گرسنه نقشه یک ساندویچی را میکشیم ولی اقدام به تهیه آن نمیکنیم در آن صورت مشکلی حل نمیشود گرسنگی آیا بر طرف میشود؟ پس تفکرتنها کافی نیست.در ادامه وادی میگوید برای اینکه ساختار ذهنی تبدیل به عملیاتی شود شرایطی وجود دارد بایستی از حالت اضطراب و افکار منفی و ترس و سایر ضد ارزشها دوری کنیم تا به آرامش برسیم و همیشه سه اصل پندارسالم، گفتارسالم، کردارسالم را در نظر داشته باشیم ازضد ارزشها دوری کنیم، گاهی برای انجام کارها هر چه فکر میکنیم به نتیجه نمیرسیم در این شرایط عقل سالم میگوید از انجامش خود داری کنیم، قدمهای بعدی در وادی پنجم قناعت و صبر است.
تایپ : همسفران لژیون چهارم
ویرایش: همسفر سهیلا و همسفر زهرا
تنظیم وارسال : همسفر نجاری
- تعداد بازدید از این مطلب :
433