English Version
English

ریکاوری در کنگره60زنده است

ریکاوری در کنگره60زنده است

جلسه دوازدهم از دور شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی دهخدا با دستور جلسه: وظایف راهنما و رهجو با استادی کمک راهنمای محترم مسافر رسول و نگهبانی مسافر هادی و با دبیری مسافر احسان روز پنجشنبه مورخ 1401/12/11 رأس ساعت 17 آغاز به کار کرد.
سلام دوستان رسول هستم یک مسافر:
خداوند را شاکر و سپاس گذارم که امروز در این جایگاه هستم و خدمت می‌کنم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کرده‌اند تا چیزی را که سالیان گم‌کرده بودیم و در تاریکی خالص بودیم که این مسیر روشن درمان اعتیاد است که توسط کنگره به دست آوریم.
خیلی مصرف‌کننده‌ها بیرون کنگره هستند و نقطه امید این مصرف‌کنندگان ما اعضای کنگره هستیم چون ما ادعای درمان اعتیاد داریم و آقای مهندس بارها ای ادعا را اثبات کرده‌اند، دیشب نام‌های آقای مهندس و آقای ویلیام وایت را مطالعه می‌کردم چیزی که بارها آقای مهندس بارها از طریق نامه به ایشان گفته بودند ایشان خودشان متوجهش شدند و آقای ویلیام وایت یک تصویری از کنگره داشتند و با ایمیل اعضا متوجه شدند که ریکاوری در کنگره 60 زنده است و مطلبی که می‌گویند مصرف‌کننده تا آخر عمر معتاد باقی می‌ماند دروغ است.
این موضوعات جای شکرگزاری دارند و اعضای کنگره 60 وظیفه‌شان که پیام کنگره را به دیگران برسانند نه به‌طور مستقیم بلکه با رفتار و کردار خود و حرکت درراه مستقیم زیرا ما درمان شدگان این مسیر هستیم، سلسه‌مراتبی که کنگره 60 دارد باعث شده تادر این مسیر موفقیتش بیشتر بشود.
در بیرون کنگره افراد عادی و فهمیده بعضاً نمی‌توانند یکجا ساکت بنشینند ولی در کنگره 60 کسانی که مصرف‌کننده بوده‌اند این‌طور ساکت نشسته‌اند و به مشارکت دیگران گوش می‌دهند که این همان وظیفه رهجو است، وقتی‌که یک تازه‌وارد کنگره می‌شود وظیفه مشاوره تازه واردین است که به او وظایفش را بگوید نه در قالب قوانین بلکه این‌گونه بگوید که اگر این شرایط را رعایت کنی به درمان خواهی رسید، درمان در کنگره 60 رایگان است ولی شرایط خاص خود را دارد.
رهجو هایی که سی دی می‌نویسند و سر ساعت حضور دارند و همه‌چیزشان مرتب و منظم است و مشارکت می‌کنند همه‌چیزشان روی روال است و نه راهنما با رهجو کاری دارد و نه رهجو با راهنما و همه در خطوط خود حرکت می‌کنند و از کنگره راضی هستند ولی از آن طرف رهجویی که یکی از این موارد را رعایت نمی‌کند یکجای کارش می‌لنگد، اگر وظایفش را عمل کند حال رهجو خوب است و راهنما به وظایف خودش آگاه است که به این جایگاه رسیده است.
آقا قاسم از آن دسته از رهجو‌هایی است که آدم به ایشان افتخار می‌کند، راهنما یک‌بار از رهجو تعریف می‌کند آن روز تولدش است آقا قاسم قبل از ورود به لژیون یک سفر ناموفق داشت و تقصیر هیچ‌کس نبود چون وظایف خودش را خوب انجام نمی‌داد دروغ می‌گفت و همیشه دیر می‌آمد وظیفه رهجو  این است که نیم ساعت قبل از جلسه در کنگره حضور داشته باشد قاسم وقتی این وظایف را خوب انجام داد راحت روی پله افتاد یک مدتی آمد و برایش این حال خوب تکراری شد و رفت و در او‌تی خدمت کرد و انقدر حالش خوب بود که آمده بود و می‌گفت آقا داروی مرا قطع کن و نوش جانش آمد و به رهایی رسید به خودش و همسفرش تبریک میگویم و به امید خدا در کنگره ماندگار و موفق باشند.
خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر: من خدا را شکر می‌کنم که آقای مهندس این بستر را فراهم کرده که ما مصرف‌کنندگان حال خراب به حال خوش و آرامش و آسایش برسیم از کمک راهنمایم آقا رسول تشکر می‌کنم که به من خیلی راهنمایی کردند من خیلی سخت سفر میکردم و کمکم کردند که از این حال خراب بیرون آمدم و به رهایی و تعادل رسیدم خیلی ممنونم که به صحبت‌هایم گوش کردید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .