English Version
English

قرار گرفتن در صراط مستقیم

قرار گرفتن در صراط مستقیم

جلسه ششم از دوره سی‌ و هفتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی مسافر مسعود، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر امیرعلی با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» در روز چهارشنبه 10 اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

 

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم مسافر. خدا را شاکرم که امروز توانستم در این جایگاه قرار بگیرم. دستور جلسه این هفته در رابطه با وظایف راهنما و رهجو است؛ کسانی که در سفر دوم هستند با این وظایف خیلی بیشتر آشنا هستند در مقایسه با کسانی که در ابتدای سفر اول هستند. کنگره ۶۰ هر کاری که انجام می‌دهد بر اساس یک سری اصول و سند است و همه آن‌ها پیش‌نویس شده‌اند و به‌صورت قانون درآمده‌اند و این‌طور نیست که هرلحظه تصمیمی گرفته شود و به مرحله اجرا دربیاید.
در سفر اول در چند ماه نخست مقداری رهجو گیج است؛ در مصرف کردن دارو یا به کلاس آمدن، لباس پوشیدن یا آداب معاشرت که همه این‌ها در رفتارهای بیرون از کنگره هم تأثیر می‌گذارد و مسلماً کنگره هم هدفش همین است ولی بعد از مدتی شخص یاد می‌گیرد که اصول در کنگره به چه شکلی است. زمانی که اسم رهجو بر روی او گذاشته می‌شود، باید همه این وظایف را انجام بدهد.
رهجو کسی است که دائماً در حال آموزش گرفتن است؛ اگر می‌خواهیم در زندگی سقوط نکنیم باید دائماً در حال آموزش گرفتن باشیم. وظایف رهجو سروقت آمدن و سروقت رفتن، سی دی نوشتن و گوش دادن به سی دی و یک سری کارهایی است که راهنما از او می‌خواهد که انجام دهد چون راهنما قبلاً این مسیر را رفته است و به نتیجه رسیده است.
یک سری کارها هم هست که خود رهجو بعد از چند ماه سفر باید متوجه آن‌ها بشود و رهجو باید متوجه تغییراتی که کرده است باشد که سال قبل در همین تاریخ به چه صورت بوده و حالا به چه صورت شده است؟ سال قبل کجا بود و چه‌کارهایی انجام می‌داد و حالا کجاست؟ حالا در کنگره و تحت آموزش است و یک سری کارهای مثبت برای او اتفاق افتاده است و خود رهجو باید این تغییرات را حس کند، اگر حس نکند موفق نخواهد بود، اگر خودش را مورد آزمایش قرار ندهد و متوجه تغییرات خودش نسبت به گذشته که مواد مخدر مصرف می‌کرده نشود، تغییر نخواهد کرد.
یک سری کارها را هم باید انجام بدهیم و در این صورت است که می‌توانیم اسم رهجو را بر روی خودمان بگذاریم؛ اولین آن این است که خواهان رهایی باشیم. من خودم فکر می‌کردم خواهان رهایی هستم اما به دنبال رهایی نبودم یعنی مسیری را که منجر به رهایی من بود طی نمی‌کردم مثلاً کارهایی را انجام می‌دادم که در گذشته هم آن‌ها را انجام داده بودم ولی انتظار رها شدن داشتم. دومین مسئله این است که آموزش پذیر باشد یعنی زمانی که وارد این محیط می‌شود از ابتدای جلسه تا انتهای آن حضور فعال داشته باشد و همیشه در حال آموزش باشد، چه در لژیون و چه در جلسه‌های عمومی.
رهایی کار خیلی سختی است و کل دنیا با این موضوع درگیر است و در کل دنیا این کار نشدنی است. رهایی از دام اعتیاد؛ ولی در کنگره ما می‌دانیم که این کار شدنی است و خیلی راحت است اما مسیر مستقیم رفتن سخت است. در ابتدا کار راحتی نیست ولی بعد از اینکه در مسیر مستقیم قرار می‌گیریم، متوجه می‌شویم که ساده‌ترین مسیر بود. کنگره هم همین را می‌خواهد که رهجو حضور در کنگره داشته باشد، آموزش بگیرد، دارو مصرف کند و بعد از ده ماه که همه اصول را رعایت کرد، به یک انسان دیگر تبدیل می‌شود.
مرحله بعد خدمت کردن است که وظیفه یک رهجو است. کمک کردن فرد رها شده به فرد در حال مصرف یعنی شخصی که از دام اعتیاد رها شده است، به کسی که هنوز درگیر اعتیاد است کمک کند که او نیز از این دام رها شود. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر محسن
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .