English Version
English

رهجو باید تشنه رسیدن به رهایی و حال خوش باشد

رهجو باید تشنه رسیدن به رهایی و حال خوش باشد

هشتمین جلسه از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای سه‌شنبه با استادی مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه " وظایف راهنما و رهجو " در تاریخ ۹ اسفندماه ۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو است. جلسه قبل روز یکشنبه، کمک راهنمای محترم آقای علیرضا استاد جلسه بودند و در مورد دستور جلسه به‌خوبی صحبت کردند. جناب مهندس دژاکام در سی‌دی « نمایش جهنم » از گفت‌وگویی میان استاد و شاگرد صحبت کرده‌اند، که در آن اشاره‌ای به وظایف راهنما و رهجو می‌شود و جناب مهندس درمورد آن توضیح می‌دهد.

در این سی‌دی استاد می‌گوید: «بسیار خوشحال هستیم که در اثر تحمل و صبر شما میوه‌ها رسیده و بازهم می‌رسند و توجه به میوه‌هایی که کال یا نارس می‌مانند یا آن‌قدر می‌مانند که طعمه کرکس‌ها و طعام لذیذی برای لاشخورها می‌شوند. البته می‌دانید که چه می‌گویم؟ ».

شاگرد می‌گوید: «آری می‌دانم چه می‌گویید، آن‌هایی که چراغ راه دارند ولی به بی‌راهه می‌روند و چراغ را خاموش می‌کنند در قعر چاه‌هایی مخوف سرنگون خواهند شد».

استاد می‌گوید: «همین‌طور است، البته بازهم وقت شما باارزش است که خود را وقف این مقوله انسان‌ها نمی‌نمایید، تشنگی تشنگان را برطرف می‌نمایید اما با آن‌ها برای رسیدن یا نرسیدن به مقصد همراه نمی‌شوید. این به سبب آن است که تعلیم را خوب فراگرفته‌ایم، به قول دین دستور که می‌گوید برای از نخل بالا رفتن تمرین هم لازم است فقط نظر انداختن کفایت نمی‌کند».
من چهارتا نکته از این گفتگوی میان شاگرد و استاد برداشت کرده‌ام و به نظرم رسید که جزو وظایف راهنما و رهجو می‌باشد. نکته اول تحمل و صبر است. نکته دوم چراغ و راه و دیگری تشنگی و آخری هم تمرین می‌باشد. در ابتدا استاد می‌گوید که بسیار خوشحال هستیم که در اثر تحمل و صبر شما میوه‌ها رسید. راهنما صبر و تحمل زیادی دارد و باید داشته باشد. راهنما ده ما منتظر می‌ماند تا رهجو به رهایی برسد و این ده ماه نیاز به صبر و تحمل زیادی دارد. راهنما با رهجو و هر حالی که دارد، همراه می‌شود و سفر می‌کند چون راهنما عاشق این است که رهجوی خود به رهایی و حال خوش برسد و این عاشق بودن جزو وظایف راهنماست. به قول معروف طرف حساب او با عشق است با معشوق چه‌کاری دارد. جناب مهندس می‌گویند ما فقط می‌خواهیم شما به رهایی برسید و خوشحالی راهنما این است که رهجو را در سلامتی و حال خوب به رهایی برساند. رهجو هم در مقابل وظیفه دارد صبر و تحمل داشته باشد و همان‌طور که راهنما ساعت‌ها می‌نشیند و نامه‌ها را تهیه می‌کند و یکی به یکی نامه‌ها را می‌خواند و روی آن فکر می‌کند و در مورد حال رهجو تفکر می‌کند، رهجو هم باید صبر و تحمل داشته باشند و با کوچک‌ترین درد وظایف خود را از یاد نبرد. در تصویر شماره یک کتاب شصت درجه ماشینی نمایش داده‌شده که در جاده‌های کوهستانی و یخ‌بندان رانندگی می‌کند. این همان رهجوی سفر اولی است که از گذرگاه‌های سخت عبور می‌کند و کار آسانی ندارد و باید بسیار بااحتیاط به حرکت خود ادامه بدهد و همان چیزی را که راهنما به او می‌گوید دقیقاً انجام بدهد.
مورد بعدی در مورد چراغ و راه است که رهجو باید به دنبال چراغ راه خود باشد. راهنما یک چراغ است و وظیفه او این است که باید الگو باشد یعنی مانند چراغ فروزان و درخشنده باشد و الگوی خوبی باشد. البته راهنمایان کنگره شصت الگوی خوبی هستند چون از امتحانات و فیلترهای مختلفی عبور کرده‌اند و تجربه این کار را دارند. اگر رهجو در جلسه به صحبت‌ها توجه نکند، یا نامه خود را به کلینیک نبرد و دارو دریافت نکند، یا سروقت در جلسه حضور نداشته باشد نشان‌دهنده این است که چراغ را خاموش کرده و به روشنایی و حرف‌های راهنما توجهی ندارد و در قعر چاه سرنگون خواهد شد. پس‌ این از وظایف رهجو است که به دنبال چراغ و راهنمایی‌ها باشد.
در مورد سوم استاد می‌گوید: البته بازهم وقت شما باارزش است که خود را وقف این مقوله انسان‌ها نمی‌نمایید. راهنما باید برای رهجوهایی تلاش کند که خواهان رهایی هستند. رهجو باید تشنگی بدست آورد و تشنه رهایی باشد. آقای مهندس در سی دی تشنگی می‌گویند:
آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آب از بالا و پست
یعنی رهجو باید تشنه باشد تا آموزش‌ها را درک کند و جواب خود را پیدا نمایند و اگر سخت سفر می‌کند یعنی هنوز تشنگی را بدست نیاورده است. در ادامه می‌گوید: اما با آن‌ها برای رسیدن و نرسیدن به مقصد همراه نمی‌شود. یعنی راهنما فقط راه را نشان می‌دهد و نحوه‌ی سفر کردن و پیمودن راه بر عهده رهجو می‌باشد و راهنما دخالتی در آن ندارد.
در مورد چهارم استاد می‌گوید: به قول دین دستور که می‌گوید برای از نخل بالا رفتن تمرین هم لازم است. یعنی برای رسیدن به رهایی باید تمرین کنیم، این‌که تنها به جلسه بیاییم کافی نیست. باید مشارکت کردن را تمرین کنیم، منظم بودن را تمرین کنیم، احترام گذاشتن را تمرین کنیم. شاید در روزهای اول نتوانیم این اعمال را به‌خوبی انجام دهیم اما قطعاً با تمرین کردن می‌توانیم به هدف خود دست پیدا کنیم و از نخل رهایی بالا برویم و به حال خوش برسیم.

با تشکر از سکوت شما دوستان


تایپ: مسافر علی، لژیون سوم
عکاس: مسافر حمید، لژیون سوم
تنظیم: مسافر سلمان، لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .