جلسه دهم از دور نهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره۶۰ به استادی پهلوان همسفر هما، نگهبانی همسفر آمنه و دبیری همسفر آرزو با دستورجلسه «وظایف راهنما و رهجو» در روز دوشنبه مورخ ۸ اسفند ماه ۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هما هستم همسفر جواد
از ایجنت عزیز و نگهبان جلسه و دیگر عزیزان تشکر میکنم که اجازه دادید در کنار شما آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز راهنما و رهجو است.
جناب مهندس دژاکام نسبت به اوایل کنگره۶۰ در برگزاری آزمونها خیلی سختگیرتر شدهاند و این فرایند به این منظور میباشد که به مرور جمعیت هم زیادتر از قبل شده است و میشود.
جناب مهندس برای لژیون جونز آزمونی در نظر نگرفتند زیرا هنوز در مرحله کمک راهنمایی برای لژیون جونز به خود کفایی نرسیدهایم.
امسال حدود ۸۰۰ هزار نفر شرکت کننده در آزمون کمک راهنمایی داشتیم و از این تعداد ۳۰۰ نفر آمار قبولی داشتیم.
جناب مهندس بارها به ما فرمودند؛ ما گله غاز به دست شما نمیسپاریم، همه اینها انسان هستند و راهنماها موظف هستند راهی را که طی نمودند به رهجوها آموزش دهند.
ایشان تاکید کردند، هنگامیکه پیمان بسته شد حواسمان به راهی که طی کردیم باشد و هیچگاه اصل کنگره۶۰ یادمان نرود.
اصل کنگره۶۰ به ما میگوید کسی که رها شده است به کسی که خواستار رهایی میباشد همیشه کمک کند.
برای شخص بنده تجربه شخصی که دارم در این سه سالی که در جایگاه کمک راهنمایی بودم همیشه پیوند محبت با رهجویان قدیم بیشتر برقرار بوده و رفته رفته و به گفته جناب مهندس که میفرمایند؛ سفر اولیها برای ما خیلی عزیزتر هستند و این موضوع نباید برای یک راهنما تأثیرگذار باشد.
جنابمهندس از راهنمایان خواستند که آموزشهایشان در راستای مباحث کنگره۶۰ باشد.
دانستن قواعد و اصول کنگره۶۰ و آموزش پروتکل، کتابها و سیدیهای مرتبط با کنگره۶۰ باشد.
در واقع یک رهجو باید آموزش بگیرد و آگاه باشد که مسافر در پله اول به قول جنابمهندس پنچر نیست بلکه کمباد است و یک رهجو بایستی به این موضوع واقف باشد.

بنده به عنوان یک راهنما باید هر آموزشی در راستای کنگره۶۰ گرفتم را در اختیار رهجو قرار بدهم و هیچگاه نمیتوانم غیر از مباحث کنگره۶۰ موضوع دیگری را مطرح کنم و یا داستان و خاطرههای غیر مرتبط بازگو نمایم، زیرا به قول جنابمهندس که فرمودند؛ صمیمیتِ زیاد حرمت و احترام بین راهنما و رهجو را از بین میبرد.
هنگام رهاییِ رهجو، خنده و نشاط واقعی در صورت راهنما نمایان میشود و اوج خوشحالی راهنما را در آن لحظه میتوانیم ببینیم.
جناب مهندس میفرمایند من هم استادانی دارم یعنی در واقع ما همه همیشه به نوعی شاگرد هستیم و باید همیشه در حال آموزش گرفتن باشیم و بَر این باور نباشیم اگر در جایگاه کمک راهنمایی، ایجنت و مرزبان و دیگر جایگاهها قرار گرفتیم آموزش گرفتن را متوقف کنیم و اینها باعث شود که دیگر سیدی ننویسم و از مشارکتهای دیگران استفاده نکنیم، مصاحبهها را نخوانیم چراکه آموزشپذیری یک راهنما تا لحظه آخر مهمترین موضوع میباشد.
رهجو باید فرمانبردار راهنما باشد زیرا که با فرمانبرداری میتوانیم به بهترین مراحل موفقیت در زندگی دست پیدا کنیم.
اگر بنده کمکراهنما شدم، اگر حال دلم خوب شد، اگر بخشندگی را آموختم همه این ها به لطف فرمانبرداری بود که نسبت به راهنمای خودم داشتم.
ما در کنگره۶۰ نصیحت نداریم اما، پیشنهاد داریم. از صمیم قلب به راهنماها احترام بگذارید.
راهنماها به دلیل اینکه آموزش گرفتهاند هیچگاه حرفی را بیراهه نمیگویند.
جنابمهندس میفرمایند افرادی که فرمانبردار خوبی هستند، فرمانده خوبی نیز خواهند شد.
امیدوارم حال دل همه خوب و خوش باشد و این پیوند محبت بین رهجو و کمکراهنما در این بُعد و بُعدهای بعد نیز پایدار باشد.
خیلی متشکرم که با سکوتتان به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ و ویرایش: همسفر زهرا رهجوی کمک راهنما همسفر زهره (لژیون ششم)
ارسال خبر: همسفر لیلا رهجوی کمک راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
عکاس:مرزبان خبری همسفر فرزانه
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
409