English Version
English

یک موضوع کوچک نقطه ضعف من میشود

یک موضوع کوچک نقطه ضعف من میشود

اولین جلسه از دوره ششم کارگاه های خصوصی ویژه مسافران کنگره ۶۰نمایندگی شهباز  در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۷ روز یکشنبه ساعت ۱۷به استادی کمک راهنمامسافر نبی اله و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر عباس علی با دستور جلسه 《وظایف راهنما ورهجو》 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:

 

سلام دوستان نبی اله هستم مسافر
از لژیون ششم تشکر میکنم که اجازه دادند اینجا خدمت کنم از تمامی خدمت گزاران این شعبه تشکر میکنم چون همه آنها نقشی در رهایی من داشتند و من از همه این عزیزان آموزش گرفتم و تجربه کسب کردم و مدیونشان هستم از جمله راهنماها کسانی که در مرزبانی کار می‌کنند و راهنمای تازه واردین،حضرت علی می‌فرماید: که هرکس که یک کلمه یک علم به من یاد بدهد تا آخر عمر مدیونش هستم.من اینجا برای آموزش دیدن و خدمت کردن آمدم و من استاد نیستم و فقط از این عزیزان آموزش گرفتم.قبول شدگان در آزمون را تبریک عرض میکنم خدمت عزیزان وراهنمایشان و خدا را شکر می‌کنم که امروز در این جایگاه هستم واین حال خوب را مدیون مهندس،خانوادشان ،دیده بان های محترم و راهنمای درمان اعتیادم آقا صابر و راهنمای سیگارم آقا رضا هستم و جایگاه خدمتی آقا سعید و دبیر هم بهشان تبریک میگویم و در مورد دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو خب این دستور جلسه خیلی مهمی هست و از اهمیت بالایی برخوردار است، نه اینکه بقیه از دستور جلسات مهم نیستند،هرکدام از یک دیدگاه و یک بعد مهم هستند و من اگر بخواهم وظیفه خودم را در کنگره بدانم،باید اول یک نگاه بیندازم به بیرون از کنگره شصت که هیچ درمانی اتفاق نمی افتد یعنی آقای مهندس در سی دی شان میگویندکه یک رهایی داشتند که بیست سال در گروه های دیگر رهایی داشت پاکی داشت در کنگره سفر میکرد و ازش پرسیدم حالت چطور بود تو این بیست سال گفت که من بیست سال آن در خماری بودم.پس من اگر وظیفه خودم را بخواهم بدانم که چی هست باید نگاه کنم ببینم در چه جایگاهی هستم ودر کجا دارم سفر میکنم و هیچ جا درمان اتفاق نمی‌افتد،نه ایران ونه هیچ کجای جهان درمان اتفاق نمی افتد.
آقای مهندس با همه کسانی که در حوزه درمان اعتیاد کار می‌کنند در ارتباط است و به قول ایشان درمانی که در کنگره شصت هست هیچ جای دیگر نیست.اینکه درمان بشود و بتواند برود در مزارع کشت تریاک کار بکند و بدون اینکه وسوسه داشته باشد و بتواند شب راحت بخوابد،یا برود در آشپزخانه های هرویین و شیشه سازی کار کند بدون اینکه بخواهد استفاده کند این معنی درمان است نه اینکه قطع مصرف باشد و تا ک لول ببیند،یک سیخ ببیند حالش خراب بشود.
منظور از درمان آقای مهندس این است که هیچ جا درمان اتفاق نمی‌افتد مگر در کنگره شصت این هم به خاطر این که همه در کنگره شصت وظیفه خودشان را انجام میدهند.من و آقای مهندس در چند چیز باهم وجه اشتراک داریم،یکی اینکه همه ما خودمان را مسافر معرفی میکنیم،یعنی چه،یعنی اینکه یک سفر درونی انجام میدهم من،آن نیروهایی که از من گرفته شده را پس میگیرم .ترس است،حقارت است،ناامیدی است،اینها را پس میگیرم جایشان محبت و سرافرازی و شجاعت میگیرم،این به خاطر این که سفر درونی انجام میدهم،یکی هم اینکه همه ما در کنگره شصت رهجو هستیم از آقای مهندس بگیر تا سفر اولی.رهجو اسمش با خودش هست یعنی کسی که دنبال راه است،جوینده راه است واین وضعیت وصفت رهجو بودن شکل نمی‌پذیرد در کنگره شصت مگر اینکه ایمان من کامل باشد.من ا گر به روش DSTایمان دارم به بقیه چیزهای کنگره هم باید ایمان داشته باشم،به OTایمان داشته باشم،به راهنما ایمان داشته باشم،به لژیون سردار ایمان داشته باشم به ورزش ایمان داشته باشم.نمیتوانم بگویم من OTو سی دی نوشتن را قبول دارم ولی ورزش کردن را من قبول ندارم یا پول دادن را من قبول ندارم،این وظیفه هر کسی که درکنگره چه دارد خدمت میکند چه داره سفر می‌کند.

و من رهجو هیچ وقت نمیتوانم وظیفه ام را دور بزنم و انجام ندهم مگراینکه یک عذر موجه داشته باشم یا یک نقص عضو داشته باشم که نتوانم بیایم مقر ورزشی و ورزش خاصی انجام بدهم چون این وظایفی که بر عهده من گذاشته شده از عهده اش برمیایم به خاطر اینکه در توانایی های من هست که اینکار را  انجام بدهم وگرنه کسانی که خدمت میکنند مثل مرزبان ها و دیده بانها و اینها،علاوه بر خدمتی که انجام میدهند سی دی هایشان را هم که مینویسند و در همه جا و همه کار حضور دارند،در زندگی خودشان موفقند و یا ادامه تحصیل میدهند و یا موسیقی میروند یاد میگیرند و کارهایی که درکنگره انجام میدهند، هم خدمت میکنند هم دو برابر یک سفر اولی در کارشان موفقند و در خدمت دارند کار انجام میدهند.

پس از توان من این کارهایی که در کنگره هست خارج نیست.وظایفی بر عهده من گذاشته شده چه سفر اولی باشم چه سفر دومی چه راهنما و اهمیت دادن به اینها باعث می‌شود که من به درمان برسم.برای من شاید یک مشارکت یک اعلام سفر در حد دو دقیقه طول بکشد ولی سی دی نوشتن ممکنه ده ساعت طول بکشد ولی اهمیت این دوتا موضوع باید یک اندازه باشدیعنی اهمیتی که به یک مشارکت کوتاه میدهم باید به همان اندازه به ورزش کردن،سی دی نوشتن اهمیت بدهم چرا؟چون اهمیت ندادن به یک موضوع کوچکی نقطه ضعف من است. دیگرشما در یک خیابون صدتا ماشین هست اولین گزینه برای یک دزد، ماشینی هست که قفل فرمان ندارد،ماشینی است که شیشه آن پایین است.من هم همین جوریه یعنی یک نقطه ضعف از خودم نشان بدهم توی حتی یک مشارکت کوچک از همان جا نیروهای منفی و شیطانی وارد میشوند.

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .