English Version
English

نسبت به داشته‌هایمان شکر گزار باشیم

نسبت به داشته‌هایمان شکر گزار باشیم

دومین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی باغستان کرج؛ با استادی دیده‌بان محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه "هفته دیده بان"  چهارشنبه 3 اسفندماه 1401 ساعت 17 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، خداوند بزرگ را شاکرم که به بنده این فرصت را دادند تا بتوانم خدمت کنم. دستور جلسه امروز هفته دیده‌بان است که در مورد آن باهم مشارکت می‌کنیم. دستور جلسه در مورد جایگاه دیده‌بانی است و درواقع در مورد شخص نیست. در این هفته یا هفته بعد بیشتر می‌خواهند در مورد دیده‌بان و جایگاه دیده‌بان به‌صورت عام صحبت کنند و نه به‌صورت فردی، لذا ما در کنگره 60 برای جایگاه‌های دیگر هم به طبع این هفته‌ها راداریم. دلیل این کار هم این است که ترویج سنت و فرهنگ قدرشناسی در کنگره 60 ماندگار شود.

وقتی قرار باشد فرهنگ قدرشناسی پایدار نباشد و به آن اهمیت داده نشود، قطعاً در خیلی از مسائل به مشکل برمی‌خوریم. منظور از مشکل بیشتر مشکلات درونی است تا مشکلات بیرونی، یعنی بیشتر از هر کس به خودمان آسیب می‌زنیم. وقتی من شخص قدرنشناسی باشم اولین آسیب این موضوع به خود من وارد می‌شود چون اگر حس قدرشناسی در من وجود نداشته باشد، در خیلی موارد برای خودم مشکل ایجاد می‌کنم. در حقیقت برای روان خودم مشکل ایجاد می‌کنم و این قضیه باز برمی‌گردد به خود من که آرامش خودم را بر هم می‌زند. کوچک‌ترین آسیب را با یک مثال توضیح می‌دهم. شما افرادی را در نظر بگیرید که شکرگزار هستند، حالا به هر چیزی که معتقد هستند. خدا را قبول دارد، آتش را قبول دارد، درخت را قبول دارد، هر چیزی فقط شکرگزار است. با این شکرگزاری آن شخص انرژی می‌گیرد.

شکرگزاری یعنی من داشته‌های خود را در نظر بیاورم؛ یعنی نسبت به داشته‌هایم شکرگزاری می‌کنم. انسان نسبت به داشته‌های خود که شکرگزاری نمی‌کند! درواقع داشته‌ها به انسان انرژی می‌دهند و خواسته‌ها از انسان انرژی می‌گیرد. درنتیجه وقتی داشته‌های خود را در نظر بگیرم، مرتباً به خود انرژی می‌دهم و آسیب بی انرژی بودن و کم انرژی بودن را به خود تحمیل نکنم. معمولاً ما بیشترین آسیب را زمانی می‌خوریم که سطح انرژی ما پایین باشد. در این شرایط ضد ارزش بیشتر می‌شود و خیلی مسائل دیگر موقع اتفاق می‌افتد که سطح انرژی پایین‌تر است. این موضوع را ما در موقع مصرف مواد نیز کاملاً لمس کرده‌ایم؛ زیرا بیشترین اشتباهات را موقعی انجام می‌دادیم که سقوط آزاد ترک کرده بودیم. انقدر سطح انرژی پایین بود که اشتباه پشت اشتباه رخ می‌داد.

لذا زمانی که سطح انرژی بالا باشد، ارزشی‌تر رفتار می‌کنیم. رفتارهای ارزشی‌تر گفتار ارزشی‌تر و عملکرد معقول‌تر انجام می‌دهیم. فرض کنید شخصی پس از مصرف مواد وارد منزل می‌شود، برخورد او با فرزند خود و اهل خانه بازمانی که در حالت خماری است کاملاً فرق دارد، زیرا به‌واسطه مواد مخدر حتی سطح انرژی خود را بالابرده است. هرچند در اصطلاح این انرژی کاذب است اما وجود دارد. در مورد مبحث دیده‌بانی نیز در ابتدا باید بگویم که دیده‌بانان را جناب مهندس انتخاب نمی‌کنند. به این شکل نیست که جناب مهندس شخصاً کسی را انتخاب کنند و این موضوع بارأی گیری انجام می‌شود و کار به‌صورت شورای انجام می‌شود.

جناب مهندس نیز یک رأی دارد. اولین دیده‌بان مشخص شد و دونفری، نفر سوم را انتخاب کرده‌اند و با سه عضو، شخص چهارم مشخص‌شده است و تا امروز که به همین شکل است. اگر به ساختار کنگره 60 دقت کنیم و به نوشتارهای آن، متوجه می‌شویم که برگرفته از طبیعت است. نمودار کنگره 60 نیز به‌صورت درختی است و به شکل نمودارهای هرمی نیست؛ یعنی در این سیستم هر شخص که از همه بالاتر است، جایگاه او پایین‌تر است و دقیقاً برعکس نمودارهای هرمی که شخص ارشد در رأس هرم قرار دارد. این الگوبرداری از طبیعت در کل روند کنگره 60 وجود دارد.

همان‌طور که می‌دانیم اصل درخت در ریشه آن است دقیقاً مثل کنگره 60 که اصل قضیه آن در ریشه آن است؛ که دیده نمی‌شود ولی وجود دارد که جایگاه اساتید کنگره 60 است و دیده نمی‌شوند. یقین داریم که وجود دارند ولی دیده نمی‌شوند. مثل‌اینکه درخت را که می‌بینیم لزومی ندارد حتماً زمین را بشکافیم تا متوجه شویم این درخت ریشه دارد. کاملاً یقین داریم که این درخت با این عظمت ریشه دارد. در قسمت بعدی تنه درخت است که در حقیقت دیده‌بانان هستند. شاخه‌های قطورتر مرزبان‌ها و ...تا سرشاخه‌ها که می‌شوند تازه واردین یا شکوفه‌های آن درخت. عملکرد کنگره 60 نیز دقیقاً مثل درخت است.

اگر می‌خواستیم در کنگره 60 در همان سال‌های ابتدایی با صد شعبه کار خود را آغاز کنیم، حتماً می‌توانستیم. در حال حاضر هم می‌توانیم خیلی شعبه در سراسر کشور به‌راحتی راه‌اندازی کنیم؛ اما جناب مهندس همیشه از این کار جلوگیری می‌کنند. علت این کار این است که ایشان اعتقاددارند؛ مانند یک درخت که می‌دانیم اگر نتواند در زمستان سی سانتی‌متر ریشه در دل خاک اضافه کند، در تابستان امکان ندارد سی سانتی‌متر به شاخه‌های خود اضافه کند. وقتی درختی را می‌بینی که کاملاً استوار است و محکم است چون از اول این قانون را رعایت کرده است. به هر مقداری که توانسته ریشه اضافه کند به همان مقدار هم شاخه اضافه کرده است.

 

 

یک درخت در آگاهی نفس خود این مطلب را دارد که اگر من بیش از این حد رشد کنم، سقوط کردن و افتادن حتمی است. پس به‌اندازه‌ای رشد می‌کند که در زمین ریشه داشته باشد. کنگره 60 نیز دقیقاً با همین سیستم کار می‌کند یعنی مقداری شعبه اضافه می‌کند که ریشه دوانده باشد. تمام این‌ها الگو گرفته از طبیعت است. چیدمان کنگره 60، نمودار سازمانی کنگره 60، رشد کنگره 60، همه این‌ها الهام گرفته از طبیعت است. حالا اگر مشخصاً در مورد دیده‌بان‌ها بخواهم توضیح دهم این‌گونه شروع کنم که هرکدام از دیده‌بانان یک وظیفه مشخصی دارند که در حال انجام دادن آن هستند. هیچ‌کدام از دیده‌بان‌ها هم در کار هم تداخلی ایجاد نمی‌کنند. به‌طور مثال یک ایجنت در مورد مسائل مالی سؤالی را از من می‌پرسد، با توجه به اینکه من روی تمام مسائل اشراف دارم ممکن هست پاسخ ندهم. به‌واسطه اینکه همه این قوانین در جلسات دیده‌بانان تنظیم می‌شود و تک‌تک اعضا روی آن نظر می‌دهند و به امضای اعضا می‌رسد.

اما می‌گویم که این موضوع به من مربوط نمی‌شود یا نمی‌دانم. زیرا مسئول رسیدگی هر موضوعی، یک دیده‌بان خاص است. همه دیده‌بان‌ها از قوانین اطلاع کامل دارند، اما به دلیل ایجاد نشدن تداخل در امور محوله هر شخص، هیچ‌کدام خارج از وظیفه خودکاری را انجام نمی‌دهند و هر دیده‌بان فقط پاسخگویی مسئولیت خود است. این اصل به این دلیل است که، در کنگره 60 همه‌چیز مشخص و شفاف است و از واژه‌های هم استفاده می‌شود که مشخص و شفاف است. یعنی واژه خودش تعریف آن کار هم است. مثلاً وقتی می‌گوید دیده‌بان، تعریف کار او هم است، وقتی می‌گوید راهنما، تعریف کار او هم است، وقتی می‌گوید مرزبان، تعریف کار او هم است.

این واژه‌ها منحصربه‌فرد خود کنگره 60 است و به قول جناب مهندس در هیچ عطاری یافت نمی‌شود. کجا از دیده‌بان، مرزبان، راهنمای تازه واردین و... استفاده می‌شود در ضمن ما هیچ روش علمی برای درمان اعتیاد نداریم. غیر از روش DST اصلاً جایی روشی برای این کار وجود ندارد که بگویند این روش علمی است و برای درمان اعتیاد کاربرد دارد. در هیچ دانشگاهی نیز اعتیاد تدریس نمی‌شود، البته در مورد اعتیاد صحبت می‌شود! در مورد نشانه‌های مصرف‌کننده، نشانه‌های پرهیز، دراین‌باره صحبت می‌شود ولی برای درمان اعتیاد کسی متدی ندارد؛ زیرا تمام دنیا بر این باور است که اعتیاد درمان ندارد. اعتیاد مرموز است و...اما کنگره 60 به اعتقاد دارد که درمان وجود دارد آن‌هم با روش کاملاً علمی، علمی که به راحت‌ترین شکل و سالم‌ترین شکل، شخص به درمان برسد.

روش‌های غیرعلمی خیلی بوده و است. همه آن‌ها هم‌اسم درمان روی روش خود می‌گذارند، ولی آیا واقعاً درمان است؟ یا زجر دادن انسان‌ها است؟ مثل اوایلی که برای درمان بیماران روانی، مغز آن‌ها را با قلم و چکش سوراخ می‌کردند، بر مبنای این باور غلط که جن در سر شخص وجود دارد و با این عمل جن او را خارج کنند تا شخص به تعادل برسد. در اعتیاد هم همین افکار و روش‌های غیرمنطقی وجود داشت. چه فرقی است بین سوراخ کردن جمجمه یک شخص، با مشکلات روانی، یا انداختن یک شخص مصرف‌کننده در استخر با آب یخ در فصل زمستان؟! که چه‌بسا زجر آن دست‌کمی از سوراخ کردن جمجمه نداشته باشد. لذا تنها جایی که روش علمی اعتیاد را ارائه می‌کند کنگره 60 است. کنگره 60 فقط یک ساختار نیست که خیلی منظم باشد و صرفاً دقیق امور خود را مدیریت کند و بازدهی نداشته باشد. خیر بازدهی کاملاً خوبی هم دارد و این بازدهی نشان می‌دهد که همچون ساختار آن کاملاً ماندگار و درست بوده است.

 

 

 

تایپ: مسافرمصطفی لژیون دوم

تنظیم: مسافر امیر لژیون سوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .