برداشت از سی دی : وادی ششم

برداشت از سی دی : وادی ششم

سلام دوستان بدریه هستم کمک راهنما  یک همسفر
"حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا کنیم؛"
تیتر وادی با این جمله شروع می‌شود، از آنجایی که در تیتر هر وادی مطالب بسیار زیادی  نهفته است و هر کدام جای تأمل بسیار زیادی دارند وادی ششم نیز از آن مستثنی نیست. به نظر من، همه ما پس از طی کردن وادی های تفکر و وادی عملیاتی که وادی پنجم میباشد، نیاز مبرم و شدیدی به این وادی داریم؛ زیرا پس از تفکر برای اجرای آن نیازمند نیرویی هستم که من را راهبری کند و چه نیرویی بهتر از عقل میتواند این کار را انجام دهد! برای اینکه از این نیرو کمک بگیریم قبل از آن بایستی آن نیرو را بشناسیم هر چند که جناب مهندس فرمودند که ما نمی‌دانیم جنس عقل از چیست ولی میدانیم که وجود دارد. عقل مانند میزان و ترازو عمل میکند یعنی هر خواسته ای که داریم اول بایستی عقل آن را بسنجد و تایید کند و گرنه رد می‌شود. حال این سوال پیش می آید، اگر عقل خواسته ها را می‌سنجد  چرا خواسته های نامعقول را نیز تایید می‌کند؟! ما دانستیم که هر چیزی دارای نفس است و نفس انسان در سه مرتبه نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه میباشد و جایگاه هر شخص  بر اساس دانايي و مرتبه نفس او مشخص می‌شود؛ اگر شخصی در مرتبه پایین نفس باشد عموما خواسته هایش نامعقول هستند و نیروی منفی با برعکس کردن مفاهیم و آلوده کردن حس، به راحتی به خواسته های خود می‌رسد. به قولی  دیگر عقل هیچ وقت اشتباه نمی‌کند و عقل فر ایزدی دارد و کاملا در مسیر درست است، ولی اگر اطلاعات غلط به آن برسد طبق آنها حکم صادر می‌کند. برای اینکه بتوانیم حکم این فرمانروای عادل را به درستی به اجرا در آوریم بایستی تزکیه و پالایش شویم و دانایی خود را بالا برده تا بتوانیم به مرتبه ی بالاتری برويم و از نفس اماره عبور کنیم تا جایی که وارد نفس مطمئنه شويم؛ وادی ششم این کار را برای ما بسیار ساده کرده است. وادی ششم به من می‌گوید تا زمانی که عقل را فرمانروای مطلقِ کشور وجودی خود نکنی، نمی‌توانی به آرامش و آسایش برسی و تبدیل به حاکمی توانا شوی؛ برای رسیدن به این مرحله  ابتدا بایستی فرامین کوچکی را که عقل صادر می‌کند به اجرا درآورده تا بتوانیم به مرحله ای برسیم که توانایی انجام خواسته های بزرگتر را بدست آوریم؛ مثلاً وقتی به من گفته می‌شود سی دی بنویس و می‌دانم اگر بنویسم حالم خوب می‌شود ولی نتوانم عمل کنم این یعنی  پشت پرده نیروی عظیمی است که مانع می‌شود! پس برای ابتدای کارم از چند خط شروع میکنم. یک نکته که به من خیلی کمک کرد، در طول سفر، اگر فرمانی را صادر کردیم باید آن را اجرا کنیم یعنی باید فرمانبرداری کنیم تا به فرماندهی برسیم. اگر در ذهن خودم گفتم فردا ساعت ۹ یا ۱۰ صبح ۵ دقیقه از سی دی را می‌نویسم حتما انجامش بدهم زیرا  فرمان صادر شده و این تمرین به من کمک می‌کند در تمام سطوح فرامین عقل را به راحتی انجام بدهم.

سلام دوستان شهناز هستم یک همسفر

"حکم عقل را در قالب یک فرمانروای کامل و عادل، کاملاً بپذیریم."
فرمان عقل از مسائل ساده ی زندگی شروع می‌شود و چیز عجیب و غریبی نیست؛ مثلاً اگر من بتوانم کارهای ساده و روزمره را در وقت مناسب خودش انجام دهم یا اینکه اگر فردی که به من آسیب میزند با او معاشرت نکنم یعنی فرمان عقل را انجام داده ام. عقل ما را به سمت خوبیها، خیر و ثواب هدایت می‌کند. اما نفس اماره ما را به سمت بدیها و زشتیها سوق می‌دهد. در مسائل زندگی هرچه فرمان دهیم همان می‌شود. زمانی از مشکلات خسته میشویم و صدایی به ما میگوید: نا امید نشو، همه چیز درست می‌شود، صبر کن، تلاش کن و این همان صدای عقل است. اما اگر از مشکلات زود خسته و ناامید شویم، در اینجا صدای دیگری به ما خواهد گفت زندگی پوچ و بی معناست!  ارزش تلاش ندارد، آخرش که باید بمیریم و این نا امیدی انسان را به اعماق تاریکی می کشاند و گاهی منجر به خودکشی هم میشود و این همان صدای نفس اماره است که انسان را به سمت بدبختی و نابودی سوق می‌دهد. بنابراین برای رسیدن به فرمان عقل نیاز نیست کارهای بزرگ و شگفت انگیز انجام دهیم همین که عقل به من می‌گوید: پس انداز کن، در کار دیگران دخالت نکن، تجسس نکن اگر من توانستم این مسائل کوچک را انجام دهم سپس میتوانم به آرامی فرمانهای بزرگ را نیز انجام دهم و البته برای این امر نیازمند تزکیه، پالایش و آموزش درست و صحیح هستیم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
"حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نماییم."
ما در چهار وادی اول یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم و فهمیدیم که تعقل با تفکر فرق می کند و دانستیم که تفکرات ما می تواند مثبت و منفی باشد. در وادی پنجم یاد گرفتیم که سعی کنیم تفکرات و ساختارهای ذهنی مثبت و معقول خود را اجرا کنیم. ما در وادی ششم می خواهیم فرماندهی عقل را بشناسیم و به جایی برسیم که هر چه عقل فرمان می دهد را بتوانیم اجرا کنیم. در این وادی ما متوجه می شویم که تمامی مشکلات ما به خاطر این است که ما پیرو نفس اماره بوده ایم و به صدای عقل خود گوش نکرده ایم و برای اینکه بتوانیم به فرمان عقل نزدیک بشویم باید آرام آرام از ضد ارزش ها دوری کنیم و برگردیم و از کارهای مثبت که عقل به ما فرمان می دهد شروع کنیم. در این وادی شهر وجودی ما را به دو بخش تقسیم کرده است، صور آشکار و صور پنهان! صور آشکار اجزائی از انسان هستند که با چشم قابل روئیت میباشند و صور پنهان اجزائی هستند که با چشم قابل روئیت نیستند، مانند روح، نفس، عقل، حس، ذهن و آرشیو.

سلام دوستان نرگس هستم یک همسفر
عقل جزو صور پنهان انسان است و با مغز که از صور آشکار است تفاوت اساسی دارد. مغز  مترجم عقل است و با مرگ انسان متلاشی شده و از بین می‌رود؛ اما عقل در سیر تکاملی انسان  با دیگر صور پنهان، از حلقه ای به حلقه دیگر منتقل، تا سرانجام به تکامل برسد  و نفس به مرحله نفس مطمئنه وارد شود. حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار می اندازد. عقل فر ایزدی دارد و هیچوقت اشتباه نمیکند، اما اگر حس آلوده باشد اطلاعات غلط به عقل میدهد و باعث میشود عقل فرمانهای اشتباه صادر کند. هر چه نفس تزکیه و پالایش شود، حس درست کار می‌کند در نتیجه انسان به فرمان عقل نزدیک تر میشود. عقل در تکامل مانند ماشین تابع خودش است. در هستی همه موجودات در حد و اندازه ای از عقل برخوردار هستند. عقل در کشور وجودی یا جسم ما، در حکم یک فرمانروای عادل و بزرگ است که نشان از قدرت مافوق دارد و مانند خورشید به تمام هستی و نیستی میتابد. هر چه ما بیشتر به طرف ارزشها یا روشنائی ها برویم   نور یا  عقل بیشتری وارد خانۀ ما میشود و هر چه به طرف ضد ارزشها یا تاریکی ها حرکت کنیم، این روزنه تنگتر خواهد شد.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
وادی ها برای ما چراغ راه هستند که ما را دارای  درک و فهم و برای مواجهه با مشکلات زندگی راهنمایی می کنند. وادی ششم هم یک راه برای شناخت انسان است؛ در کنگره انسان را به دو بخش صور آشکار و صور پنهان تقسیم کرده است که صور آشکار همان جسم ظاهری ما است و صور پنهان هم شامل عقل ،نفس، حس، و... است. در این وادی میگوید: عقل فنا ناپذیر است و حتی بعد مرگ هم از بین نمی رود و نیرویی الهی دارد که اجرای فرمان های عقل ما را به راه راست هدایت می کند. خیلی وقت ها در مواردی که تصمیم به کاری میگیریم دو صدا در درون مان می‌گوید: خانه را جارو کن وقتی تا شب نمانده و صدایی دیگر می‌گوید: تا شب وقت زیاد است، اولی صدای عقل است و دومی صدای نفس امر کننده. ما برای اینکه بدانیم کدام راه درست است باید به فرمان عقل مان توجه کنیم هر چقدر آن لحظه سخت مان بشود، بلند شویم، زیرا عقل فرمانروایی است که راه راستی و درستی را نشان مان می دهد؛ در غیر این صورت دچار حس آشفتگی و حس های بد می شویم. چیزی که باعث می شود عقل راه درست تری نشان مان دهد و بدون اشتباه فرمانروایی کند، دادن دانایی به عقل است.  برای انجام دادن این فرمان ها لازم نیست بخواهیم کارهای بزرگی انجام دهیم، همین که فرمانی از عقل دریافت می کنیم مثلا مسواک زدن یا جارو کردن و یا هر فرمانی که عقل میدهد هرچند فرمان کوچکی باشد، باید همان لحظه انجام دهیم، تا از پس فرمان های بزرگی که عقل میدهد بر آییم؛  تا زمانی که فرمانبردار عقل نباشیم نمیتوانیم فرمانده خوبی برای جسم مان  باشیم.

ویراستار:کمک راهنمای تازه واردین همسفر آمنه
تنظیم و ارسال :مرزبان خبری همسفر مولود