ششمین جلسه از سری یازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی اردستان با استادی مسافر محمدرضا و نگهبانی مسافر محسن و دبیری همسفر مصطفی با دستور جلسه" وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من " پنجشنبه ۲۹ دی ماه ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
در آخر امر، امر اول اجرا میشود این وادی میخواهد بگوید که در آخر کار، هر چیزی که برداشت میکنیم همان خواسته اولیهی ما است که در ذهن خود تصور کرده بودیم و آن را هدف قرار دادیم و برای رسیدن به آن هدف و خواسته حرکت میکنیم. اگر من امروز وارد کنگره میشوم و خواسته درمان اعتیاد را دارم این نیست که بعد از گذشت یک هفته یا یک ماه به من بگویند که تو درمان شدهای برای این امر، باید زمانی سپری شود تا من به درمان برسم.
زمانی که من به کنگره میآیم، بعد از گذشت سه جلسه تازهواردین باید لژیون و کمکراهنما انتخاب کنم و اگر من فرامین راهنما را مو به مو اجرا کنم آن وقت، تغییرات ذره ذره در من ایجاد میشود و بعد از گذشت ده الی یازده ماه به خواسته و هدف اولیه خود که درمان اعتیاد بود میرسم. قبل از ورود به کنگره خیال میکردم بسیار آدم خوب، باهوش، دانا و کسی هستم که همه چیز را میداند، اما وقتی در کنگره آموزش گرفتم تازه متوجه شدم که بسیاری از مسائل را نمیدانم. خداوند را شاکرم که آن زمان تصمیم درستی گرفتم تا بمانم و آموزش بگیرم. در کنگره متوجه شدم خیلی چیزهایی که فکر میکردم درست بوده، اشتباه است زیرا اگر دانستههای من درست بود دچار بیماری اعتیاد نمیشدم پس دانستههای من کمکی به من نکرد و حالِ زندگیم را خوب نکرد. پارامتر زمان بسیار مهم است، فردی که اعتیاد دارد یکشبه مصرفکننده نشده است، پس یکشبه هم نمیتواند مصرف خود را قطع کند، باید پلهپله مسیری را که رفته است، برگردد تا به درمان برسد. جمله مهم دیگر وادی این است که یکی از مهمترین مسائل، بودن، لذت بردن و زندگی کردن در زمان است. وادی دوازده میگوید: وقتی تفکر ما درست شد آن وقت نیروی القاء، احیاء و حرکت پدیدار میشود. احیاء یعنی زنده کردن.
آقای مهندس میفرمایند: احیاءکنندگان افراد بسیاری هستند. اعضای کنگره ۶۰ واقعأ انسان را احیاء میکنند زیرا کسی که در قعر تاریکی و ناامیدی است زنده میشود و به زندگی برمیگردد. تحرک هم بسیار مهم است حتی ذرات تشکیل دهنده یک اتم هم تحرک دارند. به قول آقای مهندس: چیزی که تحرک نداشته باشد مانند یک صخره گلی، فرو خواهد ریخت. ما در زندگی همانند کسی هستیم که سوار بر دوچرخه است تا زمانی که پدال میزنیم و تحرک داریم، حرکت میکنیم و توقف نداریم؛ پس در زندگی هم برای اینکه سقوط نکنیم باید در حرکت باشیم. تزکیه و پالایش باید در گفتار، رفتار و کردار ما باشد. اینکه من در ظاهر اعمالم را درست کنم هیچ فایدهای ندارد پس باید همه چیز را ریشهای درست کنم. خودم قبل از کنگره مدام میگفتم: خدایا مگر من برای چه کسی بد خواستم؟ چه اشتباهی کردهام؟ چرا من؟! من بعضی از ضدارزشها را بلد نبودم، با فکر و اندیشه انجام میدادم و نمیدانستم این هم ضدارزش است و تأثیر بد آن به من و زندگیام برمیگردد ولی خدا را شکر در کنگره آموزش گرفتم و هر آنچه که نمیدانستم را یاد گرفتم.
در پایان از جناب آقای مهندس بابت فراهم کردن این بستر و استاد عزیزم آقای ایوبی تشکر میکنم.
لژیون خدمتگزار لژیون دوم
تایپ: مسافر مجتبی لژیون دوم
تنظیم و ارسال: مسافر مهدی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
506