دومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی اردبیل با استادی کمک راهنما همسفر زهرا، نگهبانی ایجنت مسافر حجت و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «جشن همسفر» ساعت ۱۷ روز پنجشنبه بیست ودوم دی ماه ۱۴۰۱ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
خدای خود را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. این جشن بزرگ را به همه همسفران کنگره 60 تبریک می گویم و امیدوارم این جشن پر از خیر و برکت باشد. همچنین به خانم آنی بزرگ و خانواده آقای مهندس تبریک می گویم. من همیشه در این هفته از مادر آقا حجت یاد می کنم.
همه ما میدانیم جایگاه همسفر خیلی عظیم هست و از قداست بالایی برخوردار است ، چرا چون همسفر باید از جنس نور باشد تا محبت خود را به اطرافیان ساطع کند. جایگاه همسفر می تواند از دردها و رنج های مسافر و خودمان کم بکند. در طول زندگی ما سفری ر ا شروع کرده ایم که از ازل تا ابد ادامه خواهد داشت.
زندگی و بازی آن ما همسفران را صیقل داده است، آقای مهندس در سی دی گردباد اشاره می فرمایند که همه ما بایستی در هستی نقشی را برعهده داشته باشیم و جایگاهی را کسب کنیم تا بتوانیم برای خود تقدیری رقم بزنیم. من یاد خاطره ای افتادم:
ما وقتی برای درمان مسافرم از مشگین شهر به تبریز می رفتیم، که البته مسافرم می رفت و من چندماه بعد از او رفتم، فقط گریه می کردم در شعبه نشسته بودم و حالم خراب بود و گریه می کردم ، اصلا نمی دانستم کجا هستم، خانمی آمد و به شانه های من سرش را گذاشت و گفت گریه نکن و به منگفت معلوم هست مسافر پسرت هست. گفتم آری ، گفت گریه نکن ،راهنمایش چه کسی هست؟ گفتم آقای محمدعلی شفیق هست. گریه کرد و گفت پسر من هست. وقتی او را به هیدج برای درمان می بردیم من و خواهرش زیر بغلش را گرفتیم و کنگره بردیم الان خدا را شکر کمک راهنما شده است. من مطمئن هستم پسر تو هم راهنما خواهد شد. من به حرفش ایمان داشتم و مسافرم درمان شد، و کمک راهنما شد. همه همسفران باید ایمان و امید و باور داشته باشند.
می خواستم کمی از همسفرها بگویم من همسفر حالم بدتر از مسافرم بود چون تخریب من بی سیم بود و درست است مواد مخدر مصرف نکرده ام مسافر دارو دارد و درمان می شود و داروی ما به ظاهر شاید نباشد. اما داروی تخریب های من همسفر جهان بینی و آموزش هست که بواسطه نوشتن سی دی ها و خدمت انجام می شود. همسفرها باید حضور داشته باشند تا این زیبایی های کنگره را به خانه برده و آرامش را نصیب خود و مسافرمان بکنیم.
سخنی هم با مسافران عزیز دارم شما بایستی قدر همسفران را بدانید اینها فرشتگانی در کنار شما هستند. از جوانیشان، خشحالیشان می گذرند تا شما به درمان برسید پس کمترین کار یک مسافر برای تشکر از همسفر سفر درست و درمان هست.
امیدوارم سالیان سال این جشنها باشکوه تر برگزار شود. ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
نگارش: مسافر طیب
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
خدای خود را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. این جشن بزرگ را به همه همسفران کنگره 60 تبریک می گویم و امیدوارم این جشن پر از خیر و برکت باشد. همچنین به خانم آنی بزرگ و خانواده آقای مهندس تبریک می گویم. من همیشه در این هفته از مادر آقا حجت یاد می کنم.
همه ما میدانیم جایگاه همسفر خیلی عظیم هست و از قداست بالایی برخوردار است ، چرا چون همسفر باید از جنس نور باشد تا محبت خود را به اطرافیان ساطع کند. جایگاه همسفر می تواند از دردها و رنج های مسافر و خودمان کم بکند. در طول زندگی ما سفری ر ا شروع کرده ایم که از ازل تا ابد ادامه خواهد داشت.
زندگی و بازی آن ما همسفران را صیقل داده است، آقای مهندس در سی دی گردباد اشاره می فرمایند که همه ما بایستی در هستی نقشی را برعهده داشته باشیم و جایگاهی را کسب کنیم تا بتوانیم برای خود تقدیری رقم بزنیم. من یاد خاطره ای افتادم:
ما وقتی برای درمان مسافرم از مشگین شهر به تبریز می رفتیم، که البته مسافرم می رفت و من چندماه بعد از او رفتم، فقط گریه می کردم در شعبه نشسته بودم و حالم خراب بود و گریه می کردم ، اصلا نمی دانستم کجا هستم، خانمی آمد و به شانه های من سرش را گذاشت و گفت گریه نکن معلوم هست مسافر پسرت هست. گفتم آری ، گفت گریه راهنمایش کی هست؟ گفتم آقای محمدعلی شفیق هست. گریه کرد و گفت پسر من هست وقتی او را به هیدج برای درمان می بردیم من و خواهرش زیر بغلش را گرفتیم و کنگره بردیم الان خدا را شکر کمک راهنما شده است. من مطمئن هستم پسر تو هم راهنما خواهد شد. من به حرفش ایمان داشتم و مسافرم درمان شد، و کمک راهنما شد. همه همسفران باید ایمان و امید و باور داشته باشند.
می خواستم کمی از همسفرها بگویم من همسفر حالم بدتر از مسافرم بود چون تخریب من بی سیم بود و درست است مواد مخدر مصرف نکرده ام مسافر دارو دارد و درمان می شود و داروی ما به ظاهر شاید نباشد. اما داروی تخریب های من همسفر جهان بینی و آموزش هست که بواسطه نوشتن سی دی ها و خدمت انجام می شود. همسفرها باید حضور داشته باشند تا این زیبایی های کنگره را به خانه برده و آرامش را نصیب خود و مسافرمان بکنیم.
سخنی هم با مسافران عزیز دارم شما بایستی قدر همسفران را بدانید اینها فرشتگانی در کنار شما هستند. از جوانیشان، خشحالیشان می گذرند تا شما به درمان برسید پس کمترین کار یک مسافر برای تشکر از همسفر سفر درست و درمان هست.
امیدوارم سالیان سال این جشنها باشکوه تر برگزار شود. ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
نگارش: مسافر طیب
- تعداد بازدید از این مطلب :
578