همسفر در کنگره مکمل مسافر است

جلسه اول از دوره ششم از کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران وهمسفران نمایندگی شیروان با استادی همسفر فاطمه و نگهبانی همسفر نسیم و دبیری همسفر محسن با دستور جلسه "هفته همسفر "روز پنجشنبه 22/10/1401 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا روز مادر و روز زن را به همه خانم‌ها تبریک عرض می‌کنم. خیلی جالب است که این روز با روز همسفر همزمان شده است و امیدوارم جشن خوبی در کنار هم داشته باشیم. گروه‌هایی که در کنگره حضور دارند و آموزش می‌بینند اول گروه مسافرین آقا و خانم هستند یعنی اشخاصی که سابقه مصرف مواد مخدر را دارند و بعد گروه همسفران خانم هستند و سپس همسفران آقا . همسفران کسانی هستند که به‌هیچ‌عنوان تجربه مصرف مواد نداشتند و آمده‌اند در جایگاه همسفر در کنار مسافرشان قرارگرفته‌اند. حالا این مسافر امکان دارد همسر ما ،پدر ما ،برادر ما یا پسر ما باشد .ما برای آنها می‌آییم و در کنگره حضور داریم.روز دوشنبه صحبت کردیم و بچه‌ها مشارکت کردند و گفتند یک روزی ما از این‌که شوهرمان مصرف‌کننده بود خیلی ناراحت بودیم ولی الآن به یک جایی رسیدیم که خوشحال هستیم که آنها مصرف‌کننده شدند تا ما بیاییم اینجا و آموزش بگیریم .آموزشی که در همه رده‌های زندگی ما تأثیرگذار است و این را هیچکس متوجه نمی‌شود تا زمانی که خودش در کنگره حضور داشته باشد. شاید برای خیلی‌ها این حرف کلیشه‌ای باشد که چه کسی هست که از اعتیاد شوهرش خوشحال باشد و حتی ممکن است این صحبت مسخره هم بشود.اما  وقتی می‌آیی در کنگره حضور دارید یک‌چیزهایی از این دریای عظیم دریافت می‌کنید که می‌بینید اعتیاد همسر،برادر یا پدر در مقابلش  یک‌چیز کوچک بوده است. این را همه می‌دانیم که  مشکلات زندگی هیچ‌وقت از بین نمی‌رود ، اگر الآن مشکل اعتیاد همسر باشد ، چند روز دیگر یک مشکل دیگر سر راه ما هست،  روزی دیگر مریضی هست ، هزاران مشکل در زندگی وجود دارد ،چون اگر مشکل نباشد می‌شود آب راکد، آب راکد هم گندیده می‌شود ، پس مشکلات همیشه در زندگی ما وجود دارد و این طبیعی است. فقط درجات آن فرق می‌کند. من در کنگره یاد می‌گیرم چطوری این مشکلات را حل کنم، چطور از موانع زندگی با کمترین آسیبی که به خودم و خانواده‌ام برسد  عبور کنم.این نعمتی است که کنگره به من داده است و من وقتی‌که مشکلی برایم پیش بیاید متوجه می‌شوم که کنگره یعنی چه ؟ ما در کنگره برای آموزش خودمان حضور داریم.  همیشه اعلام کرده‌ام ما فقط یک درصد برای مسافر اینجا حضور داریم که روی او تأثیر بگذاریم.چون اگر من نیایم، اگر من آموزش نگیرم، به‌جای اینکه بال پروازش بشوم ، مانع سفرش می‌شوم. خیلی جاها به خاطر آموزشی که ندیدم و با ناآگاهی که دارم باعث می‌شوم سفر آن مسافر که خیلی خوب هم دارد سفر می‌کند را بهم بریزم. چطوری ؟ مسافر دارد سفرش را می‌کند، شربتش را می‌خورد، مرتب و منظم  هم هست ،اما من با آن شکاکی که به خاطر تجربیات قبلی دارم ، سفرهای بی‌ثمری که داشته، گریزهایی که زده،جاهای مختلفی که رفته و خرابکاری‌هایی که کرده است.ما هم که همیشه بر اساس تجربه قبلی تصمیم می‌گیریم، الآن هم که مسافر دارد درست سفر می‌کند، می‌گوییم این چطور سفری هست؟ بازهم که داری تریاک می‌خوری. حالا رنگش را عوض کردی، شکلش را عوض کردی، خوشحالی که  داری سفر می‌کنی. مسافر را بهم می‌ریزیم.ما نباید ازش انتظار داشته باشیم که آدم صحیح و سالم و نرمالی باشد، شما هر چی بگویید یک گوشش در باشد و یک گوشش دروازه باشد .به هم می‌ریزد، می‌گوید من دارم سفر می‌کنم ،همه‌چیزم سرجایش است ، باز اینها دارند من را اذیت می‌کنند و همین‌که یک مشکلی پیش بیاید می‌گوید ولش کن ، من که مواد مصرف بکنم یا نکنم برای خانواده‌ام یکی هستم پس چرا سفر کنم، تا حالا مواد می‌زدم ، از این به بعد هم مواد می‌زنم! من اینجا با کوچکترین کارم باعث شدم آینده خودم و خانواده‌ام به هم بریزد .این موضوعات آن‌یک درصدی است که من برای مسافرم می‌آیم ولی ۹۹ درصد دیگر را من برای خودم به کنگره  می‌آیم . من می‌آیم آن آرامش درونی را به دست بیاورم .ما در کنگره گفتیم مسافرها با سیم تخریب‌شده‌اند، همسفر بی‌سیم تخریب‌شده است. همسفر موادی نزده، مسافر موادش را می‌زده یک تخریب‌های ایجاد می‌کرده ولی همسفر از آن بعد روانی حسابی خودش را تخریب کرده و به‌هم‌ریخته است.پس من هم نیاز به آموزش گرفتن دارم در مرحله اول و باید این را قبول کنم .آقای مهندس می‌گویند انسان‌ها در هر مقطعی که باشند نیاز به آموزش دارند ، فرقی نمی‌کند. اینطوری نیست که من یک سال است می‌آیم کنگره دیگر آموزش‌هایم کامل شده و عالی هستم و دیگر نیاز نیست کنگره بیایم .نه اینطوری نیست ، ما همیشه نیاز داریم به آموزش گرفتن و بعد که این آموزش را گرفتیم باید آن را کاربردی بکنیم .تنها آموزش بگیریم و کیسه آموزشمان را پر کنیم فایده‌ای ندارد ، باید کاربردی شود. آقای مهندس در سخنانشان گفتند شعباتی که همسفر های قوی دارد شعباتی قوی هستند .حالا به نظر شما ما شعبه قوی هستیم؟ نه من با صراحت اعلام می‌کنم ما شعبه قوی نیستیم .چون حتی امروز که جشن همسفران است همسفران یک‌سوم آقایان مسافر هستند. این یعنی ما شعبه قوی نیستیم .شعبات دیگر در جلسات عادی همسفران اندازه نصف مسافران حضور دارند و در زمان جشن همسفر ۸۰ درصد مسافران حضور دارند.پس ما شعبه قوی نیستیم و اگر من قوی نباشم رشد هم برایم اتفاق نمی‌افتد. من الآن ۶ سال است در نمایندگی شیروان حضور دارم و این روال ادامه دارد و هنوز همینطور داریم درجا می‌زنیم  و هر بار امیدوار هستیم  این موضوع درست بشود. ما باید برای خودمان تلاش کنیم که بتوانیم آن آرامش را به خودمان و خانواده‌مان هدیه بدهیم، روی صحبتم اینجا کاملاً با آقایان بود نه با همسفرها .حالا یک سری همسفرها هم هستند که در مقابل آمدن به کنگره مقاومت می‌کنند ،این را هم نمی‌شود دست‌کم گرفت، خیلی آقایان هستند که دوست دارند انواده‌هایشان حضور داشته باشند ولی آن همکاری لازم از سوی همسفرهایشان وجود ندارد. ولی من اگر پیگیری کنم می‌توانم همسفرم را بیاورم. مثل همان موقعی که پول نداشتم مواد بخرم ،همسفرم را مجبور می‌کردم اگر جایی پولی قایم کرده بدهد من مواد را بگیرم بکشم حالم خوب شود، الآن هم همینطور است، من اگر آن انرژی را بگذارم و تلاشم را بکنم حتماً می‌توانم همسفرم را به کنگره بیاورم تا کنار من آموزش بگیرد .پس باید همسفرهایتان را بیاورید و اگر نیاورید سفر خوبی نخواهید داشت. در آخر هم می‌خواهم از حس خودم صحبت کنم. من امسال اولین سالی است که اینجا نشسته‌ام و یک همسفر حق الیقین هستم. برایم خیلی لذت‌بخش است. من تا قبل از این همسفر همسرم بودم، همسر من زمانی که رها شده بود و کمک راهنما بود با من ازدواج کرد. از روز اولی که اسم کنگره را شنیدم به عشق این بودم که یک روزی من هم در سفر اول مسافرم شرکت کنم و پدرم را با خودم بیاورم کنگره. بعد از ۱۰سال الآن این اتفاق افتاد و امروز ایشان اینجا حضور دارند و من خیلی خوشحال هستم. تا قبل از این فقط مسافران و همسفران را می‌دیدم و تغییراتشان را مشاهده می‌کردم ولی الآن دارم با پوست و گوشت و استخوان درک می‌کنم که یک مسافر وقتی می‌آید کنگره چقدر تغییر می‌کند،چقدر توی زندگی تغییرات ایجاد می‌شود و این خیلی لذت‌بخش است .امیدوارم این موضوع ادامه داشته باشد و آن رهایی اتفاق بیفتد و من هم در کنار دوستان در آن جشن حضور داشته باشم .

ارسال: مسافر پرویز لژیون دوم

تایپ:مسافر مهدی لژیون سوم