English Version
This Site Is Available In English

همسفران نقش مهمی در رهایی و خدمتِ مسافر دارند

همسفران نقش مهمی در رهایی و خدمتِ مسافر دارند

دهمین جلسه از دور هشتم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اردبیل؛ ویژه مسافران و همسفران، به استادی ایجنت محترم مسافر حجت، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» پنج‌شنبه ۸ دی‌ماه۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد. در ادامه جشن آزادمردی مسافر طیب برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حجت هستم یک مسافر
خیلی خوشحال هستم که مجدداً این سعادت نصیب بنده شد که در خدمت شما عزیزان باشم و از اینکه فرمان صادر شد تا بتوانم در کسوت استادی جلسه خدمت کنم و آموزش ببینم از خدای خویش شاکر و سپاسگزارم.
دستور جلسه این هفته کمک کنگره به من و کمک من به کنگره.
دستور جلسه‌ای که وقتی عمیق به آن فکر می‌کنم می‌بینم که هر کاری هم در مورد کنگره ۶۰ انجام داده باشم،درست  است شاید کارهای کنگره را جلو برده باشم ولی در حقیقت کمک خودم به خودم بوده است.
و این قسمت کمک من به کنگره درواقع اگر درست تفکر کرده باشم بازهم می‌شود کمک خودم به خودم .چون خدمت در کنگره  ۶۰ بزرگ‌ترین خدمت به خود انسان هست چرا ؟چون یاد می‌گیریم،چون هرلحظه در حال آموزش دیدن هستیم.جالب هست  بدانید که هرلحظه من احساس می‌کنم یا فکر می‌کنم که خیلی بلد هستم باز یک اتفاقی می‌افتد که می‌بینم هنوز باید آموزش ببینم.
خدماتی که همه ما در کنگره ۶۰ انجام می‌دهیم در مقایسه با آن چیزی که کنگره ۶۰ به شخص می‌دهد فکر  کنم به نقطه صفر هم نرسد بازهم من بدهکارم به کنگره وباید هرچه در توان داریم خدمت کنیم زیرا که اگر من به گذشته خود برگردم والانم را با آن روزها مقایسه کنم می‌بینم که اگر ۲۴ساعت کامل را هم در کنگره ۶۰خدمت کنم بازهم بدهکار هستم چرا؟چون این شخصیتی که امروز را من دارم،این حال خوشی که امروز دارم و این کار هایی که توانایی انجام دادن آن هارادارم در سایه کنگره و همین خدمت کردن‌های بی‌منت هست چون‌که من یه شیشه‌ای به تمام‌عیار بودم که شب و روزم را نمی‌دانستم بنابراین کنگره ۶۰تمام وجود من را همراه با یک جسم سالم ،روان پاک و یک جهان‌بینی خوب به من هدیه داد و این عمل عظیم که یک سفر درونی شاید هم  عرفان بود را نمی‌شود نه با چیزی مقایسه کرد و یا حتی در یک ردیف گذاشت.

 

سخنان استاد در مورد مسافر طیب:
امروز قسمت دوم دستور جلسه  یک تولد داریم. تولد آزادمردی طیب عزیز . حالا درست است که همه ره‌جوها  برای من مثل طیب هستند ولی واقعیت این‌یک کمی فرق دارد چون ما از بچگی باهم رفیق بودیم،یعنی تا قبل از اینکه  در لژیون پنجم شعبه تبریز بیاید رفیق فابریک بودیم که دیگر از آن به بعد شدیم استاد و شاگرد.
خوب است یک خاطره عرض کنم.آن موقع که من شال کمک راهنمایی گرفته بودم ولی لژیون نزده بودم و طیب گفت که من منتظر می‌مانم تا شما لژیون بزنید و من بیایم در لژیون شما و سفر بکنم.
و من قبول نکردم و گفتم باید همین‌الان برای خودت یک راهنما انتخاب کنی و  این اصلاً به خاطر سابقه دوستی‌مان درگذشته خوب نیست که در لژیون من باشید.
خلاصه رفتند لژیون آقای شفیق که جا دارد ازایشان یادی هم بکنیم و بابت زحماتی که برای طیب کشیدند تقدیر و تشکر کنم،
موقعی که آقای شفیق لژیونشان را تحویل دادند آمدند و گفتند که من بقیه سفرم را می‌خواهم در لژیون شما باشم.و دقیقاً یادم هست که من گفتم که نمی‌شود.گفتند چرا؟در جواب گفتم که چون ما باهم رفیق هستیم و اگر در لژیون من باشی ،از آن روزبه بعد که وارد لژیون من شدی دیگر ما باهم دوست نیستیم و از این به بعد می‌شویم استاد و شاگرد!!!
من احتمال دارد سرت داد بزنم، و حالت را بگیرم و همه این‌ها را باید تحمل‌کنی و دقیق یادم هست که طیب فقط یک‌چشم گفت و هنوز هم که هنوز هست سر آن چشم مانده است.جالب هست بدانید در بیرون کنگره هم همین‌طوری هست و به خاطر آن است که الگوی یک ره‌جو کامل هست و امیدوارم که بتواند این روند را ادامه بدهد نه به خاطر من؛بلکه به خاطر اینکه تا من تابع راهنمای نباشم نمی‌توانم آموزش بگیرم و درنهایت نمی‌توانم خدمت کنم.
راهنمای خود من آقای نادر فراهانی الآن فعالیتشان را در کنگره خیلی کم کردند ولی تا الآن نشده است که من نشسته یا در حالت درازکش با ایشان مکالمه تلفنی داشته باشم همیشه ایستاده و محترمانه. و الآن هم که الآن هست از راهنمای خود آموزش می‌گیرم و تا جان در بدن دارم این حال خوش را مدیون ایشان و کنگره ۶۰ هستم.
واقعاً طیب هم این حال خوش را که الآن دارد را برایش خیلی زحمت‌کشیده و در همه حال پایبند به قوانین و حرمت‌های کنگره بوده و هست و مطمئناً خواهد بود و من این روز عزیز را(آزادمردی) در رأس به مهندس حسین دژاکام تبریک عرض می‌کنم و در مرحله دوم به‌کل شعبه‌مان اردبیل تبریک عرض می‌کنم و یک تبریک ویژه به همسفران محترم طیب به‌خصوص دختر کو چکش که کوچک‌ترین عضو در قسمت همسفرها هست که امیدوارم در آینده خدمت‌گزار لایقی برای کنگره ۶۰ باشد
و از خانم زهرا مادر طیب که پا به‌پای طیب در این چند سال در کنگره ثابت‌قدم مانده و برای پیشرفت و راه‌اندازی شعبه در اردبیل به‌خصوص راه‌اندازی قسمت همسفرها تلاش کردند.واقعاً شاهد ایثار و تلاش‌های فراوان ایشان هستید بنابراین به این خاطر از ایشان نهایت تشکر و قدردانی رادارم. از اینکه به حرف‌های بنده توجه کردید از همه عزیزان تشکر می‌کنم.

اعلام سفر:
تخریب بیش از ده سال ، آخرین آنتی ایکس شیشه تریاک هروئین، روش درمان DST ,داروی درمان OT،طول سفر ۲۱ ماه، راهنمای آقای حجت ، آزادی ۵ سال و ۲۳ روز
سفر سیگار  با روش DSTو داروی نیکوتین خوراکی ، طول سفر ۱۱ ماه و ۵ روز ، راهنما آقای پویا ، رهایی سیگار ۴ سال و۶ ماه

آرزوی مسافر طیب:
سال بعد برای نمایندگی اردبیل زمین بخریم و صاحب خانه باشیم.

سخنان همسفر زهرا: 
از آقای مهندس و کنگره 60 و به ویژه از آقا حجت و راهنمای قبلی آقای محمدعلی شفیق سپاسگزارم. حال خوش الان و آسایشمان را مدیون کنگره و آقا حجت هستیم. امیدوارم لیاقت خدمت به من و مسافرم داده بشود تا بتوانیم گرهی را باز کنیم.

سخنان همسفر مریم:
من در زمان تخریب طیب نبودم اما از همسفران و راهنمایش که باعث حال خوش الان طیب و من هستند صمیمانه سپاسگزارم و از خداوند می خواهم که در تولد هفت سالگی پهلوان بشوند.

نگارش: مسافر هادی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .