روز پنجشنبه 94/03/13 دهمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 شعبه شیخ بهایی با نگهبانی مسافر بهزاد، استادی مسافر محمد فنایی و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه :الهام از رمضان و تولد سومین سال رهایی مسافر امین گلی رأس ساعت 17آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شاکرم که توفیق حاصل شد که در کنگره شعبه شیخ بهایی حضورداشته باشم و در خدمت شما عزیزان باشم. طبق روال دارای دو دستور جلسه هستیم، دستور جلسه اول الهام از رمضان و دستور جلسه دوم جشن سومین سال رهایی مسافر امین گلی.
شاید در بین ما دوستانی هستند که تازهوارد کنگره شدهاند و این سؤال برای آنها مطرح باشد که لزوم این دستور جلسه چیست؟ و الهام از رمضان به چه معنایی است؟
جدا از اینکه در کتاب 60 درجه به آن اشارهشده و ماه رمضان برای ما مسلمانان مبارک و عزیز است برای اعضای کنگره یک اهمیت مضاعفی دارد زیرا اگر ما امروز اینجا هستیم و کنگره 60 وجود دارد بر اساس الهام گرفتن از این ماه است. ابتدا واژه الهام را ترجمه میکنیم. الهام یعنی به دل افتادن و یا در دل افکندن. خیلی اوقات الهام و القا در کنار هم میآید ولی ازلحاظ معنا باهم متفاوت هستند. القا بهصورت القا به نفس و القا به شبه وجود دارد یعنی کسی را بهاشتباه انداختن درحالیکه الهام بهنوعی وحی در خواب یا بیداری است.
الهام به همه انسانها صورت میگیرد حتی انسانهای معمولی ولی در مراتب بالاتر الهام به انسانها تبدیل به علم میشود. بسیاری از علوم و اتفاقاتی که برای اولین بار بوده بهصورت الهام اتفاق افتاده است.
ما دارای دو علم هستیم 1- علم انفعالی که ابتکار جدید در آن نیست و یک علمی است که ویرایش شده 2- علم فعلی که از باطن انسان سر میزند و جدید است که چنین علمی از طریق الهام به انسان میرسد. روش dst هم یک علم فعلی است که از طریق الهام به آقای مهندس رسیده است.

این روش در ماه مبارک رمضان به آقای مهندس الهام شد به همین دلیل این ماه علاوه بر برکات فراوانش برای ما اهمیت زیادی دارد .
چند دسته در کنگره وجود دارند 1- عدهای که روزه میگیرد 2- عدهای که روزه نمیگیرند که آقای مهندس میفرمایند این دسته حداقل چند ساعت به اذان سیگار نکشند و نخورند و نیاشامند تا لذت روزهداری را ببرند. یک سفر اولی نباید روزه بگیرد به خاطر اینکه یک فرد مصرفکننده بیمار است و در حال مصرف دارو است و اگر روزه بگیرد سفرش خراب میشود.امیدوارم همه ما بهره کافی از این ماه ببریم.

اما در مورد دستور جلسه دوم :
خیلی خوشحالم که امروز را جشن میگیریم . آقای گلی با تخریب قرص و تریاک وارد کنگره شد در ابتدا ایشان به خاطر درمان پسرانش وارد کنگره شد و به فکر درمان خود نبودند ولی وقتیکه صورتمسئله اعتیاد برایشان روشن شد و متوجه شدند که خودشان هم مشکلاتی دارند به این فکر افتادند که بهتر است به فکر درمان خود باشند و حرکت خود را شروع کرد و این درک بسیار بالایی است خیلی از افراد وارد کنگره شدند ولی نماندند ولی آقای گلی در کنگره ماندند و این به نظر من به خاطر اعمال و پیشینه قبل است.
کسانی که آمدند و درمان شدند ولی هیچ قدمی برای کنگره برنداشتند من نمیگویم که به مواد برگشت میکنند به نظر من 5 درصد موضوع مربوط به مواد مخدر است 95 درصد مربوط به اندیشه و فکر است. آنها ازنظر اندیشه و تفکر برگشت خوردند ولو اینکه مواد مصرف نکنند و همه اینها به این دلیل است که ما قدر جایگاهمان را نمیدانیم .امیدوارم بافهم و درک بیشتر از کنگره قدر جایگاهی را که داریم بدانیم و تا حد امکان بتوانیم خدمتی کنیم و آقای امین یکی از خدمتگزاران کنگره هستند من از جانب خودم از ایشان تقدیر میکنیم و به او و همسفرانش تبریک عرض میکنیم .
پس از سخنان استاد و مشارکتهای دوستان اولین سال رهایی مسافر امین گلی را با شور و شوق فراوان جشن گرفتیم.

اعلام سفر مسافر امین:
آنتی ایکس مصرفی:قرص و تریاک -مدت تخریب 26 سال- روش درمان DST داروی درمان OT- مدت سفر اول 10 ماه و 14 روز- رهایی 3 سال و 12 روز -راهنما آقای محمد فنایی
آنتی ایکس مصرفی:سیگار- مدت تخریب:36 سال- مدت سفر:10 ماه و 7 روز-نام راهنما:آقای مجید اعتباریان- مدت رهایی:یک سال و 2 ماه و 12 روز-رشته ورزشی:شنا


آرزوی مسافر امین: آرزو میکنم که با استمرار آمدن به کنگره و برقراری ارتباط با کنگره ما دچار غفلت نشویم.
آرزوی مسافر یاسر: آرزوی قلبی من است که همیشه درب شعب اصفهان بر روی تازه واردین باز باشد.
آرزوی مسافر یاسین: آرزو میکنم که تمام دوستان سفر اولی طوری عمل کنند که زود رها شوند تا کسانی که پشت در هستند بتوانند بیایند و به خواستهشان که همان رهایی است برسند.


سخنان مسافر امین:
من از تکتک شما عزیزان چه کسانی که از همین شعبه و یا شعبات دیگر تشریف آوردند سپاسگزاری میکنم. امیدوارم من امروز بتوانم چندکلمهای که مفید باشد بگویم که هدف عمده جشن تولدها هم همین است. من امروز میخواهم چند بیتی از غزل حافظ که تغییری در آن دادهام و روز رهاییمان هم در تهران خواندهام برایتان بخوانم و شرح مختصری در مورد آن بدهم.

غزل حافظ:
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آنکس برد که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد
آقای امین گلی غزل حافظ را اینچنین تغییر میدهد:
بیا که صرف مواد خانمان چه غارت کرد هلال تن به ضعف نفس نیز اشارت کرد. یعنی من مصیبت از بین رفتن خانمانها و خانوادهها را، توسط مصرف مواد مخدر مدنظر قراردادم، هلال تن اشاره به ضعیفی جسم دارد ما دو مشکلداریم یکی مشکل جسمانی (هلال تن) و یکی هم مشکل جهانبینی(ضعف نفس و روان).
ثواب روزه و حج قبول آنکس برد که خاک کنگره عشق را زیارت کرد
من کنگره را با اعتقاد ربانی و خدایی نگاه میکنم و به این اعتقاد کامل دارم که کسی ثواب روزه و حج را میبرد که خدمت به دیگران کند.
مقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آنکه این عمارت کرد
من اشاره کردم به آقای مهندس که واقعاً خدایش خیر دهاد آنکه این تشکیلات را به وجود آورد.
رهایی حتی یک نفر هم کار بسیار بزرگی است .ما با تکرار رهاییها در کنگره، این موضوع برایمان بیاهمیت نمیشود چون خصلت انسان فراموشی است و بدل آن یادآوری. و ما باید مرتب با این یادآوریها که به هم میکنیم دچار غفلت نشویم.
من از آقای مهندس دژاکام بسیار سپاسگزارم همچنین از راهنمای محترم و دوستداشتنیام تشکر میکنم علاوه بر اینکه من از ایشان درسها گرفتم رفتار ایشان در کنگره برای من یک الگو بود و بیشتر عمل ایشان برای من یک درس بود.
سعدیا گر سخندانی و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست
الگوها برای ما خیلی مهم است و من همیشه روی روزهای پنجشنبه خیلی تأکیددارم و میگویم مطالبی را که ما روزهای یکشنبه و سهشنبه میخوریم و سر معدهمان ایستاده و هضم نشده روزهای پنجشنبه هضم میکنیم.به شرطی که وقتیکه کسی میآید و روز پنجشنبه رهاییاش را اعلام میکند سرسری نگیریم و بگوییم دارد کار بزرگی در کل هستی اتفاق میافتد.چرا؟چون اگر یک نفر احیا شد انگار تمام انسانها احیاشده است .
چون در آستانه ماه رمضان هستیم به یک نکتهای اشاره میکنم ،من اخیراً وقتی در ماه رمضان روزه میگیرم و به من فشار میآید وقتی فکر میکنم این درد بر من عارض میشود اما دهانی دیگر در من باز میشود سختی روزه برایم آسان میشود.یعنی اگر ما به امید یک مزد معنوی نباشیم واقعاً سخت میشود اما اگر بدانیم که برای چه روزه میگیریم این کار آسان میشود.
من به خاطر دو چیز خودم از خودم خیلی راضی هستم یکی به خاطر اینکه دیگر سیگار نمیکشم ،آدم تا وقتیکه سیگار میکشد متوجه بوی گند آن نمیشود آگاهانه این کلمه را میگویم برای اینکه بعضیها دردشان بگیرد.چون روزی یکی از مسافران حرفی به من زد که من دردم آمد گفت:برای شما خیلی کسرشان است که سیگار میکشید و در حقیقت به من خدمتی بزرگ کرد و باعث شد من سفر نیکوتین انجام دهم. گاهی ما تا دردمان نیاید از خواب غفلت بیدار نمیشویم.و دیگر به خاطر اینکه هفتهای سه روز استخر میروم و ورزش میکنم از خودم راضی هستم.
سعدیا به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمیشود کرد الا به روزگاران
من از همسفران بسیار خوبم ،فرزندانم تشکر میکنم واقعاً باعث فخر من هستند و از خدمتگزاران کنگره هستند.از آقای اعتباریان راهنمای سفر نیکوتین تشکر میکنم و از ایجنت محترم و مرزبانان محترم و بخش اوتی و نشریات شعبه تشکر میکنم.از خانواده خودم تشکر میکنم و از توجه شما سپاسگزارم.
سخنان مسافر یاسر همسفر امین:
خدا را شکر میکنم که بار دیگر در کنار دوستان هستم .سال 89 برای اولین بار که وارد کنگره شدم ماه مبارک رمضان بود به همین خاطر این ماه همیشه برای من خاطرهای خوش دارد.آن مزیت و تغییر سرنوشتی که برای من بوده این است که یک خانواده ازهمپاشیده تبدیل به یک خانواده متحد شد و آنچه ما را باهم متحد کرد، درد مشترک و حس مشترکی بود که بین ما بود .
این درد(اعتیاد) باعث شده بود که از همدیگر پاشیده شویم اما همان درد باعث شد که به همدیگر وصل شویم.
فرقش چیست؟آقای مهندس روزی به مواد مخدر اعتیاد داشت، ولی الآن رهبر و بنیان یک سازمانی است که انسانها را نجات میدهد و این همان استفاده کردن از نیروهای مکمل یا نیروهای بازدارنده است. این هنر را چه کسی به من و به این خانواده ازهمپاشیده یاد داد؟!!اول لطف خداوند بود و بعد آموزشهای کنگره 60 .از شهر وجودی شروع شد و به خانواده رسید و بعد خداوند یاری کرد و سعادت خدمت در کنگره را پیدا کردیم. انشا الله که همه این سعادت را داشته باشند که به خانوادهشان برگردند و یک خانواده متحد داشته باشند و در سفر دوم باید بازهم دقت کنند و ببینند که خانواده من چه دردهایی دارند من چه درد دیگری غیر از اعتیاددارم و باید بتوانیم سر یک سفره بنشینیم.همهچیز از کلام شروع میشود و بعد به عمل میرسد. این کلام را از هم دریغ نکنیم این دوستت دارم را از هم دریغ نکنیم.
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم کریمان جان فدای دوست کردند کژی بگذار ما هم مردمانیم
خیلی خیلی به پدر عزیزم که استاد اولم بود تبریک میگویم به استاد خودم آقای اعتباریان و استاد پدرم آقای فنایی تبریک عرض میکنم .در رأس به آقای مهندس تبریک میگویم و به برادرم و همسفرانش هم تبریک میگویم.
سخنان مسافر یاسین همسفر امین:
من خیلی خوشحال هستم که در این جشن حضور دارم .یک خاطرهای از سال 87 از پدرم میگویم.نزدیک غروب بود که پدرم به من زنگ زد و گفت من یک مسافرت واجب برایم پیشآمده قرصهای من را بردار و به فرودگاه بیاور.قرصها را برداشتم و با هزار سختی خودم را به فرودگاه رساندم چند لحظه بیشتر به پرواز نمانده بود که صدا زدم بابا .یک خانمی که آنجا بود آمد و قرصها را از دست من گرفت و از بس قرصها زیاد بود گفت اینها برای داروخانه است گفتم نه اینها را پدرم خودش میخورد.
اما حالا (بعد از درمان) وقتی پدرم یک عمل قلب انجام دادند وقتی پزشک برای ایشان سه نوع قرص تجویز کرده بود پدرم با ناراحتی گفت: بازهم قرص!
اگر امروز این جایگاه را تجربه میکنیم به خاطر راهکارهای آقای فنایی و کلیه راهنمایان کنگره 60 هست و بهواسطه کنگره 60 هست که این علم در اختیار راهنمایان قرار دادهشده است و با تدابیری که آقای مهندس داشتند باعث شده که تاکنون دیواری بین اعضای کنگره کشیده نشود و تبادل اطلاعات صورت گیرد.من خدمت آقای فنایی و پدرم و برادرم تبریک عرض میکنم و از آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم و از ایجنت محترم و همه شما مسافران و همسفران که تشریف آوردید قدردانی میکنم.


و اکنون لحظهای که پدر به وجود فرزندان و فرزندان به وجود پدر افتخار میکنند....!!!






شکر شکر شکر!
نویسنده: همسفر اعظم و همسفر زهره
عکاس : مسافر مجتبی
ویرایش: مسافر علی جمالی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1348