آنها که اموال خود را شب و روز پنهان و آشکار انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین میشوند. (بقره، آیه 274)
دوشنبه ۱۶ آبان ماه ۱۴۰۱، یک روز کاری و پر از رفت و آمد و پر از انرژی در ساختمان اداری ققنوس در حال خدمت. از صبح مثل هر روز منتظر حضور خانم کماندار تا یک روز پر نشاط را آغاز کنیم، اسیستانتها یکی بعد از دیگری همراه دستیاران خود حضور پیدا میکنند و هر گروه سمت اتاق خدمت خودش میرود، ساعت هشت زنگ در به صدا در آمد و خانم کماندار با همان لبخند همیشگی بر روی ماهشان وارد شدند و مثل همیشه با سلام و احوالپرسی سمت اتاقشان میروند و من پر از هیجان برای گرفتن وقت مصاحبه. با اجازه وارد اتاقشان شدم که با گفتن جمله حتماً، حتماً امروز مصاحبه را انجام میدهیم؛ وقت را تأیید کردند و من تا رسیدن زمان، با خودم سؤالات را مرور میکردم و منتظر پاسخهای پر از جهانبینی خانم کماندار. بالاخره زمان مصاحبه رسید و با روی خوش ایشان شروع کردیم. شما را به خواندن این پاسخهای پر از آموزش دعوت میکنیم.
.jpeg)
نقطه اتصال وادی ۱۴ و دریافت شال پهلوانی در چیست؟
وادی چهارده در مورد محبت صحبت میشود، آقای مهندس صحبت جالبی دارند که میفرمایند، انسان باید یک چیزی دریافت کند تا حالش خوش شود، مثلاً ماه رمضان که نذری میگیرد خوشحال میشود، گاهی به نقطهای میرسد که نذری بدهد و کمکی کند و خدمتی کند خوشحال میشود و الحمدالله شرایطش بود و با کمک پدر و خانواده توانستم پهلوان شوم.
مبدأ بخشندگی در پهلوان شدن کدام خصلت انسانی است؟
در سیستم کنگره گفته شد که برای شکل گرفتن یک ساختار سه ضلع هست، مالی و آموزش و نیروی انسانی. کسی که عضو سردار میشود یا دنور و پهلوان میشود، با توجه به توان خود کمک میکند و بخشی از مال خود را به هر حال میبخشد و جواب، همان سؤال شما میشود و باید خصلت بخشندگی داشته باشد.
بخشیدن مال یک گذرگاه بسیار سخت است و گذر کردن از این گذرگاه توانایی و مهارت میخواهد شما چگونه به این مهم دست پیدا کردهاید؟
البته خیلی هم بزرگ نکنیم که مهارت خاصی میخواهد و کار خیلی بزرگی هست.
وقتی شخص آموزش میبیند بعد تا مدتی اجازه خدمت ندارد، نه میتواند راهنما شود نه خدمت مالی حتی اگر توان مالی هم داشته باشد. بعد از یک زمان وقتی خودش مربی شد شروع به خدمت و کمک به انسانها میکند و هم زمان خودش هم آموزش میبیند، حالا بعضی توان علمی خوبی دارند خدمت علمی میکنند، یکی از نظر علمی توانمند نیست ولی توان مالی خوبی دارد و هر کسی با توجه به توانی که دارد سعی میکند بخشش را انجام دهد چه از انرژی خود یا مال خود یا علم خود در پیشرفت کنگره و کمک به انسانهای دیگر از خود مایه میگذارد.
بعضیها الآن توان مالی دنور شدن ندارند ولی از خدا میخواهند کمک کند سال بعد دنور شوند و یا شخصی دوست دارد راهنما شود تلاش میکند یک سال مطالعه میکند و سال بعد قبول میشود. پس مهم آن خواسته قلبی هم هست و در هر جایگاهی این خدمت به دیگر انسانها ارزشمند است. نمیشود گفت که اینکه پهلوان است ارزش بالاتری دارد او که سردار شده ارزش کمتری دارد، هر کس در اندازه توانش خدمت کرده و مهم این است که چقدر از آن توانی که دارد از خودش مایه میگذارد.

برای کسانی که در دو راهی آمدن به لژیون سردار قرار گرفتهاند چه صحبتی دارید؟
ما به هیچ شخصی نمیگوییم تو رو خدا بیایید و پول بدهید و باید کمک کنید به کنگره، ما در کنگره میگوییم اگر شخص توان مالی دارد در سیستم میتواند کمک کند، اول معاش خودش و خرج زندگیاش به هر طریق تأمین باشد، اگر بیشتر از آن داشت به کنگره کمک کند وگرنه این یک انحراف است. یک نفر توانش سردار شدن است و یکی از نظر آموزشی یکی مرزبان میشود یکی کمک راهنمای تازهوارد و یک مجموعه در جریان میباشد. وقتی مهندس میگویند سه ضلع باید باشد، هم علم هم نیروی انسانی و توان مالی، اینها به هم کمک میکنند و باید دید هر کسی در کدام ضلع میتواند خدمت کند.
و شک داشتن در این خصوص، اگر توانش را داشت ببخشد ولی صحبتی دیگر مطرح میشود که توان دارد ولی نمیتواند ببخشد و شما سؤالتان همین بود که پول دارد ولی دلش نمیآید ببخشد و پول بدهد. خب شرط را میگذاریم که شخص توان مالی خوبی دارد و معاشش هم تأمین هست ولی دلش نمیآید پول بگذارد. خب راهحل این است که از پول کم شروع کند به پرداخت. من خودم سالها عضو سردار فقط میشدم، حالا شخص سردار نمیتواند بشود یک میلیون یا پانصد تومان مثلاً پرداخت کند و از کم شروع کند تا به آن مرحله برسد. مثل ورزشکاری است که زورش کم است دمبل یک کیلویی اول میزند بعد آنقدر قوی میشود به مرور که دمبل پانزده کیلویی میزند. دوندهای که اول پنجاه متر هم نمیتواند بدود ولی با تمرین بعد ۵۰ کیلومتر هم میدود. نقطه تحملها یواش یواش به وجود میآید و همان روش تدریجی است. دلش نمیآید دنور شود ولی میتواند یک میلیون بدهد و آن کمکهای کوچک آن توان را ایجاد میکند که در آینده مایه بیشتری بگذارد. باز میگویم این در خصوص کسی است که توانش را دارد.
به چه صورت ممکن است انسان نگاهی آموزشی پیدا کند و از آتش درون فاصله بگیرد و به مرحله بخشش برسد؟
با خود آموزش دیدن. انسان تغییر نمیکند مگر اینکه آموزش ببیند و برای همین در کنگره میگوییم اسمان به زمین برسد هم باید سی دی بنویسید و انسان باید آموزش ببیند و در جهت آموزشش حرکت کند و برای اینکه از آتش درون فاصله بگیرد باید تزکیه و پالایش کند و هیچ راهی برای رسیدن به آرامش وجود ندارد مگر اینکه انسان تزکیه و پالایش را از خود شروع کند در جهت قوانین الهی حرکت کند و وقتی در صراط مستقیم و در حال اجرای فرامین الهی باشیم، در عمق جهنم هم باشیم وارد بهشت میشویم و اگر در بهشت هم باشی و از قوانین الهی پیروی نکنی وارد جهنم میشویم.
برای شناخت قدرت مطلق، اول از دروازههای خود عبور کنیم، این جمله و پهلوانی و بخشش را چگونه به هم ربط میدهید؟
بله به هم ربط دارند. بله اول اینکه میگوییم بدترین دشمن انسان جهل و نادانی خودش است، پس اول انسان باید تزکیه و پالایش را از خودش آغاز کند وقتی از خودش شروع کند به شناخت خود نزدیک میشویم و از آموزشها به صورت کاربردی استفاده میکنیم تا به قلب خود نزدیک شویم. مهندس میفرمایند که اگر عشق خالق نداری، عشق مخلوق مهیّا کن و این با خدمت به انسانهاست که راه برایش باز میشود. این ربط اول و دوم سؤالتان شد و در خصوص پهلوان شدن وقتی انسان شناخت بهتری به خود پیدا کند و تزکیه و پالایش کند، توان و قدرت پیدا میکند و این توان مخصوص من دختر آقای دژاکام فقط نیست، این قاعده کلی برای تمام انسانها میباشد. حرکت انسان در صراط مستقیم و اجرای آموزشها در زندگی شخصی باعث نفوذ کلام میشود و چون عملاً تجربه کردی دروغ نمیگویی و به کسی بگویی دروغ نگو، کلامت قدرت پیدا میکند و به خاطر آن اجرای فرمانها الهی میباشد و میتواند تأثیرگذار باشد و، وقتی این فرمانها را در خود اجرا کنیم کم کم تبدیل میشویم به یک شخص کاردان و مهربان و انعطافپذیر و با نفوذ کلام بالا.
نظرتان در خصوص صور پنهان خدمت در لژیون سردار و دنور و پهلوان شدن را بفرمایید.
آن بخششی که انسان انجام میدهد و از مال خود میگذرد طبعاً در صور پنهان مؤثر است و باعث باز شدن گرههایی میشود و این بخشش را انجام نمیدهد که خدا چند برابر به او بدهد و مشکلاتش را حل کند، بلکه کمک میکند بیمنت. در کلام الله هم هست که صحبت میشود انسانهایی که میبخشند و طلب کار نیستند و آزارشان به کسی نمیرسد. یعنی میبخشی برای دل خودت نه حساب کتابی و بدون قید و شرط و این بیقید و شرط اثر دارد.
قاعده هستی این است که وقتی کمکی میکنی گرههایت باز میشود چه مالی چه معنوی، خدا کمک میکند.
در پایان اگر صحبتی و توصیهای دارید بفرمایید.
إنشاءالله گلریزان خیلی خوبی خواهیم داشت و برای من که عضو کنگره هستم، شگفتانگیز است که کنگره به این پیشرفت رسیده. زمانی که پایههای مالی کنگره ضعیف بود آقای مهندس و دیدهبانها و همه اعضا کنگره تلاش کردند و إنشاءالله بتوانیم در صراط مستقیم حرکت کنیم و خدمتگزار خوبی باشیم تا بتوانیم به انسانهای بیشماری خدمت کنیم و خودمان هم از نعمتهای زندگی برخوردار باشیم و شکرگزار.

مصاحبه و تایپ: همسفر افسانه مرزبان خبری ساختمان اداری ققنوس (عضو لژیون سردار)
عکس: همسفر نرگس مرزبان ساختمان اداری ققنوس
همسفران ساختمان ققنوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
6198