جلسه هفته از دوره بیست و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رودهن با استادی کمک راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر هادی و دبیری موقت مسافر احمد با دستور جلسه وادی چهارم و تأثیر آن روی من روز شنبه 4 تیرماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
در مورد دستور جلسه عرض کنم که در وادی اول به ما تفکر را آموزش میدهد، وادی دوم، من را از بلاتکلیفی خارج مینماید و به من جهت میدهد و در وادی سوم، مسئولیتپذیری را به من میآموزد. در وادی چهارم به تفکرات من یک نظم درستی میدهد و به من میگوید که خداوند به من کمک میکند اما من نمیتوانم تمامی مسئولیتهای زندگی خود را بر عهده خداوند بگذارم و بار مسئولیتهای من باید بر دوش خود من باشد، به عبارتی مرزبندی مسئولیت من و خداوند را تعیین مینماید. علت اینکه اکثریت انسانها با یکدیگر به مشکل برمیخورند این است که مرزهایی که باید بین یکدیگر باشد را نادیده میگیرند؛ در ابتدای این وادی میخواهد مرز بین انسان و خداوند را مشخص کند و اگر من به دانایی و افکار خودم جهت درستی داده باشم بهراحتی میتوانم این مرزها را تشخیص دهم. یکی از مهمترین چیزهایی که در وادی چهارم گفته میشود مراحل نفس هست که اگر من روی این مراحل شناخت پیدا کنم و این مرزها را بشناسم بهمرورزمان مراحل نفس من از اماره به مطمئنه خواهد رسید و مرز بین انسان و خداوند را متوجه خواهم شد.
من در زمان مصرف، وقتی یک کاری را میخواستم انجام بدهم میگفتم که خداوند آن را درست میکند اما مسئولیت اصلی تمامی این کارها بر عهده خود من است. بهعنوانمثال وقتی یک نفر وارد پروسه سفر میشود باید مسئولیت سفر خودش را بپذیرد و اگر در قبال آن پاسخگو باشد، مطمئناً یک سال بعد جایگاه رهایی را لمس خواهد کرد. وقتی یک مسئولیتی به من واگذار میشود من موظف هستم که آن را به بهترین شکل انجام دهم و هرچقدر مسئولیت من بالاتر باشد، من به حال خوش و نفس مطمئنه نزدیکتر خواهم شد.
دستور جلسه دوم تولد 5 سال رهایی آقای حیدر هست، ایشان زمانی که 2 ماه سفر بود، لژیون من را انتخاب کرد، شخص حیدر را که الآن به اینگونه میبینید در ابتدا نمیتوانست بیشتر از 10 دقیقه در یک صندلی بنشیند، اما الآن در ورزش تنیس بسیار قدرتمند شده است. حیدر واقعاً روی خودش کار میکرد و همواره مشغول تزکیه و پالایش بود. جایگاه حیدر را در رأس به آقای مهندس، خانم هانی، به خودشان، خانواده ایشان و همسفرش تبریک عرض میکنم و امیدوارم که جایگاههای بالاتری را ببیند. سپاس گذارم که به صحبتهای من گوش فرا دادید.
اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان حیدر هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس، تریاک و شیره، 10 ماه سفر کردم به روش DST با داروی درمان شرت OT، راهنما، اکبر آقا، ورزش در کنگره تنیس روی میز، رهایی 5 سال و 6 ماه و 15 روز در ضمن مسافر سیگار هم هستم، 10 ماه و 6 روز سفر کردم باراهنمایی آقا رضا، رهایی از سیگار هم 4 سال و 3 ماه و 16 روز.
آرزوی مسافر حیدر : آرزوی من این است که هیچ وقت از کنگره فاصله نگیرم.
آرزوی مسافر:
سخنان مسافر: سلام دوستان حیدر هستم یک مسافر، ابتدا از مادر عزیز خود، تشکر میکنم که باوجود حالشان در این جشن شرکت کردهاند، همچنین از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، از راهنمای محترم خودم آقای اکبر کمی زاده و تمامی افرادی که امروز در جلسه شرکت کردهاند تشکر میکنم، انشالله که بتوانم جبران نمایم. همانطور که آقای اکبر فرمودند در ابتدای ورودم به کنگره حال خوشی نداشتم واکبر آقا خیلی به من کمک کرد، تمامی فکر و ذکر من این بود که تریاکم را بهموقع مصرف کنم، در آن زمان درامد بالایی داشتم اما همیشه مشکل مالی داشتم، مثلاً وقتی یکجا، سیگار ارزانتری میداد 30 باکس سیگار خریداری میکردم.
من هر چیزی که از کنگره خواستم به من داد که یکی از آنها حال خوش و سلامتی بودم. خدا را شاکرم که این روزها زندگی خوبی دارم و امید دارم که ارتباط من از کنگره، هیچگاه قطع نشود؛ کنگره فقط درمان اعتیاد انجام نمیدهد بلکه هر چیزی که بخواهم را به من میدهد. الآن من یک حال خوشی را به دست آوردهام، جمعهها ساعت 4:30 صبح به پارک طالقانی میروم، در آنجا و میزهای تنیس را آماده میکنم و این سحرخیزی برای من بسیار لذتبخش است. من در اوایل سفر که بودم، وضعیت مالی من بههمریخته بود اما در حال حاضر عضو لژیون مالی هستم و امیدوارم که کارهای مربوط به چوب دانشگاه کنگره را به عهده بگیرم. بهزودی بازنشسته خواهم شد و علاقهمند هستم که 24 ساعته در خدمت کنگره باشم سپاس گذارم که به صحبت من گوش دادید.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر: سلام دوستان سوگل هستم یک همسفر، جشن آزادمردی حیدر را به بنقشه عزیز همچنین خدمت آقای مهندس و خانواده ایشان تبریک میگویم. بنفشه، همیشه انسان انتقادپذیری بود و اگر از او ایرای میگرفتم هیچ وقت ناراحت نمی شد و همیشه سعی بر درست کردن نقاط ضعف خودش داشت، ایشان همواره سپاس گذار آنچه داشت، بود و امیدوارم که جایگاه کمک راهنمایی را به دست آورد چون جانانه خدمت گذار کنگره میباشد.
خلاصه سخنان همسفر حیدر: خدا را هزار مرتبه شکر میکنم که پسر من هم همراه شما از این دام بلا نجات یافت و بابت امروز خیلی خوشحال هستم.
خلاصه سخنان همسفر: سلام دوستان بنفشه هستم همسفر حیدر، خدا را واقعاً شاکرم که امروز همچین جایگاهی را تجربه میکنم، از آقای مهندس که باعث شد ما در اینجا باشیم تشکر میکنم همچنین از کمک راهنمای خودم واکبر آقا سپاس گذارم. من در زمان مصرف حیدر، یک آدم بهشدت بههمریخته بودم، خودم را گمکرده بودم و همیشه دیگران را مقصر حال خراب خودم میدانستم، هیچوقت خواب درستی نداشتم، زمانی که در لژیون بودم، راهنمای من به سختگیری که میکرد تصور میکردم که من را دوست ندارد، اما ایشان کنترل اعصاب من را به من داد. من یک آدم خشمگین، ترسو و ناامیدی بودم. راهنمای من واقعاً به من کمک کرد، من توانستم خودم را پیدا کنم، در وادی 14 میگوید برای شناخت خداوند، ابتدا باید خودم را بشناسم، اوایل میگفتم که چرا به آرامش درونی نمیرسم و علتش این بود که روی خودم کار نمیکردم اما الآن باتجربه جایگاههای خدمتی حال خوشی را به دست میآورم. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
خلاصه سخنان همسفر حیدر: سلام دوستان من از حضور شما دوستان تشکر مینمایم، ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
سلام دوستان رضا هستم راهنمای یک همسفر: من در کنگره، هر جا که میخواهم یک مثالی از تغییرات بزنم، حیدر را مثال میزنم، حیدر عزیز خلقوخوی بسیار تندی داشتند اما الآن در حال خدمت کردن هستند و به آرامش رسیدهاند. با شناختی که از حیدر داشتم، تصور میکردم که تا 30 سال زمان ببرد که بتواند عضو لژیون مالی شود اما امروز عضو لژیون مالی هست و این سرعت در تغییرات، علم کنگره را به نمایش میگذارد. به برادر آقای حیدر، مادر و همسرشان تبریک میگویم و امیدوارم که در این مسیر مستدام باشند.
سلام دوستان علی هستم یک همسفر: به شما عزیزان تبریک میگویم که توانستهاید یک سلامی دوباره به زندگی خود بدهید، از تمامی عزیزانی که دستاند کاران این مؤسسه احیای انسانی هستند تشکر میکنم؛ شما مصداق یک آیه شریف کلامالله هستید که میگوید انسانی که یکنفس را احیا کند انگار کل نفوس را احیا کرده است. سپاس گذارم که به صحبتهای من گوش دادید.
در ادامه،
گرفتن کاپ و مدال کوچکترین دونده جام مسافر همسفر سابرینا از دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام،
عکاس:مسافر علی
تایپ و ویراستاری: مسافر پویش
تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1006