جلسه دهم از دوره اول لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دلیجان با استادی پهلوان همسفر سارا، نگهبانی کمکراهنما همسفر مهدیه و دبیری کمکراهنما همسفر الهام با دستور جلسه «دنور (بخشنده)» ساعت 15:20 روز دوشنبه 1401/02/26 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سارا هستم یک همسفر؛ ابتدا خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرارگرفتم و پیوند محبت برقرار شده، است؛ از خانم مهدیه عزیز و خانم آمنه عزیز برای دعوت به شعبه دلیجان خیلی ممنونم.
در مورد دستور جلسه سردار، همگی با معنی دنور آشنا هستید که به معنی بخشنده است و اما اگر بخواهم چکیدهای از لژیون سردار بگویم کنگره بر اساس سه اصل نیروی مالی، نیروی متخصص و راهنمایان کار میکند و نیاز بود که ستون و ضلع مالی تقویت بشود و آقای مهندس با آن تفکر عمیقی که داشتند در ابتدا عنوانی به نام لژیون مالی را بنا نهادند. یعنی در ابتدا لژیونهای مالی در کنگره داشتیم و مبلغ پنج میلیون میدادیم و عضو لژیون مالی میشدیم. یک سال بعد این مبلغ به شش میلیون تغییر پیدا کرد و لژیون مالی هم به لژیون سردار تغییر نام پیدا کرد.
چندین سال بود که آقای مهندس درباره لژیونهای مالی صحبت میکردند و افراد مبلغ شش میلیون را واریز میکردند. زمانی که آقای مهندس خواستند لقب دنوری را عنوان کنند، ابتدا یک بستری را فراهم کردند و این امر کمکم و آرامآرام شکل گرفت و اما این ذره ذره کار انجام شدن و همچنین بیشتر شدن الگوهای بینقص کنگره و و روش و راهی را که آقای مهندس پیش میرفتند، باعث شد که ایمان ما به متد دیاستی در وجودمان تقویت بشود و بنابراین مبلغی که سال 1398 توسط آقای مهندس تعیین شد، ۵۰ میلیون تومان بود که لقب دنور را گرفت.
هسته اولیه دنور را که آقای مهندس کاشتند، ایمان داشتند که کسانی که از مبلغ شش میلیون میگذرند، میتوانند مبالغ بالایی هم پرداخت کنند و فقط باید آموزششان را بیشتر کنند و ایمانشان را نسبت به کنگره قویتر کنند.
افرادی که در کنگره آموزش میبینند آنقدر دقیق رشد میکنند و این بستر را برای خودشان فراهم میکنند که به این تفکر میرسند که در کنار اینکه مسافرشان رها میشود، خودشان هم سهمی برای حال خودشان داشته باشند و به مسائلی مانند اینکه من هم میتوانم کاری برای آینده خودم انجام دهم، قطعاً فکر میکنند؛ زیرا ما از آینده خبری نداریم و نمیدانیم که قرار است چه کسی در کنگره پا بگذارد، شاید زمانی فرزندان ما به کنگره بیایند و همیشه به خود میگویم که باید الان سهم فرزندم را کنار بگذارم.
هر موضوعی یک سلسه مراتبی دارد، یعنی کسی که عضو لژیون سردار میشود، اول سبد را حمایت میکند، حامی زمین میشود و کمکم به مرور زمان، ناخودآگاه به این فکر میکند که این میزان را بیشتر کند و اینگونه است که به سمت عضویت در لژیون سردار کشیده میشود و کسی که عضو لژیون سردار میشود، قطعاً دنور هم خواهد شد.
آقای مهندس القابی مانند عضویت در لژیون سردار، دنور و پهلوان را دادهاند؛ این القابها چه مفهومی را میرسانند؟ این جریانها مثال بارز متد دیاستی هستند؛ یعنی من اول به مسیر ایمان میآورم و شش میلیون میدهم و بعد پنجاه میلیون میدهم و لقب بخشنده را کسب میکنم و وقتی پنجاه میلیون را دادم به پانصد میلیون فکر میکنم، پس اگر از پله اول نگذرم، نمیتوانم به مبلغ پانصد میلیون برسم و من اگر بخواهم بلافاصله از شش میلیون به پانصد میلیون بروم، انفجار سلولی در وجودم رخ میدهد، یعنی یک دفعه از جایگاه کوچک به یک استخر میپرم و شاید ظرفیت آن جایگاه را نداشته باشم؛ پس باید جایگاهها را یکی یکی تجربه کرد، چون مزه هر کدام فرق میکند و وقتی این مزهها را حس میکنی، جایگاه برایت تعریف میشود، یعنی من بخشنده میشوم و حالا این جایگاه برای من تعریف شده و کمکم به جایگاه بالاتر نیز فکر خواهم کرد و به سمت آن حرکت خواهم کرد.
در ابتدا وقتی انسان میخواهد انفاق مالی انجام دهد، جنگهای زيادي در درونش اتفاق میافتد؛ اوایل که به کنگره آمده بودم، حتی برای پول سبد دستم میلرزید و با خود میگفتم این را برای خودم کنار میگذارم تا پس انداز شود؛ ولی زمانی که ایجنتمان گفت: پنج میلیون بده و عضو لژیون سردار شو، با خودم گفتم همین یک بار را میدهم ولی واقعیتی که وجود دارد این است که هر چقدر انسان از این آب حیاتبخش میخورد تشنهتر میشود و سیراب نمیشود؛ یعنی زمانی که شش میلیون را دادم، تشنه شدم و زمانی که پنجاه میلیون را دادم باز هم تشنهتر شدم و این معجزه نیروهای مثبت و امدادهای غیبی است که وقتی شما کار خوبی را انجام میدهی پاداشش را میگیری و این پاداش همان حال و انرژی خوبی است که از کائنات دریافت میکنی.
اگر بخواهم صحبتهایم را جمعبندی بکنم، میتوان گفت: اگر زمانی به این فکر افتادید که این جایگاهها را کسب کنید، روش دیاستی را اجرا بکنید، سبد را حمایت کنید، بعد عضو سردار بشوید، بعد دنور و بعد جایگاه پهلوانی را انشاءالله تجربه کنید.
و کلام آخر اینکه هر چیزی که به ذهنتان میرسد اجرا شده است، یعنی اگر به ذهن من میآید که دنور هستم، دنورم، فقط باید برایش حرکت فیزیکی کنم و به آن ایمان داشته باشم که به هدف میرسم؛ زیرا مقوله ایمان بسیار مهم است.
خدا را شکر میکنم که الگوهای بزرگی مثل آقای مهندس را داریم که خودشان و خانوادهشان دنورها و پهلوانهای واقعی هستند و در مقابل کاری که آقای مهندس برایمان انجام دادند، ما هیچ کاری انجام ندادیم، من با کولهباری از غم و نامیدی و از دنیای تنهاییها به کنگره آمدم و خداوند را به خاطر خانواده بزرگی که به من داد، شکر میکنم. امیدوارم که این جرقه در تکتک شما روشن شود و بتوانید جایگاه عضویت در لژیون سردار، دنوری و پهلوانی را کسب بکنید.
تهیه گزارش: کمکراهنما همسفر الهام (لژیون دوم)
عکاس: همسفر منصوره رهجوی کمکراهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
تایپ و ارسال: همسفر پریسا رهجوی کمکراهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
2054