English Version
This Site Is Available In English

کلاه ‌خود را قاضی کن

کلاه ‌خود را قاضی کن

گاهی اوقات آدم خودش قاضی خودش می‌شود و وقتی قاضی خودش شد، حکم را به نفع خودش صادر می‌کند. اصولاً یکی از ویژگی‌های انسان این است که در هر مسئله‌ای که پیش می‌آید، همیشه حق را به‌جانب خودش می‌دهد، مگر آن‌هایی که ایمان آوردند و دیگران را به صبر و محبت توصیه می‌کنند. اگر ما این نکات را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که اشکال کارمان کجاست و آن را برطرف می‌کنیم.
در اینجا یک مثلث تشکیل می‌شود که یک ضلع آن قاضی که خود ما هستیم و ضلع دیگر آن مشکلات ماست و قاعده آن حکم است. حکم بدهیم که مشکلات را چگونه حل کنیم؟ طبق همان حکم عمل کنیم و تا زمانی که درست قضاوت نکنیم، نمی‌توانیم به نتیجه برسیم.
باید در قضاوت کردن به‌گونه‌ای عمل کنیم که (معرفت، عمل سالم، عدالت) را اجرا کنیم نه اینکه همه چیز را به نفع خودمان تمام کنیم، بزرگی می‌گفت آن‌هایی که در پیشگاه خداوند، همیشه ناله و شکوه می‌کنند رد می‌شوند، چون خودشان حکم خودشان را بد صادر می‌کنند. روزبه‌روز هم حالشان بدتر می‌شود، ولی آن‌هایی که در مشکلات و سختی‌های زندگی صبر، همراه با سعی و تلاش دارند قبول می‌شوند و آن‌هایی که شکرگزار هستند در پیشگاه خداوند شاگرداول می‌شوند. اصولاً کسی که شکرگزار باشد، همیشه برنده است. شکر یعنی تشکرکردن، تشکر از زحمات و خدماتی که دیگران برای ما انجام می‌دهند.

بعضی‌ها خودشان را به مریضی می‌زنند و به‌قول‌معروف تمارض می‌کنند، تا توجه دیگران را جلب کنند و دائماً در حال شکوه و ناله هستند، این‌ها در کلاس درس خداوند رد می‌شوند.
رهجویی که از راهنمایش تشکر و قدردانی می‌کند، راهنما او را دوست دارد. ولی اگر به جایی قدردانی طلب کارانه برخورد کند، در کار درمانش موفق نخواهد شد.
انسان موجودی است که نیاز به محبت و دوست داشتن دارد و این دوست داشتن حس و حال خوبی به انسان می‌دهد، این نیاز حتی در حیوانات هم وجود دارد؛ بنابراین یکی از پایه‌های دوست داشتن تشکر و قدردانی است.
در اینجا موضوع خروج از تاریکی مطرح می‌شود که بستگی دارد که چقدر در اعماق تاریکی فرورفته باشیم.
وقتی در چاهی افتادیم و می‌خواهیم از آن خارج شویم، باید ببینیم که چقدر در چاه فرورفته‌ایم، پس خروج از تاریکی یعنی خروج از ظلمت، مشکلات، درد و رنج‌ها، وقتی می‌خواهیم از آنها خارج شویم بستگی دارد که چقدر در تاریکی فرورفته‌ایم، پس به همان نسبت زمان می‌خواهد که از آن‌ها خارج شویم. تخریبی که در ما به وجود آمده بستگی به جهل و نادانی ما دارد، چون ما در اثر جهل و نادانی مرتکب خطا و اشتباهاتی شده‌ایم که اکنون گریبان‌گیر ما شده است.
مثل مصرف‌کننده مواد که ازروی جهل و ناآگاهی درگیر مواد شده است. پس رفتن در درون جهان اعتیاد، بستگی به جهل و نادانی هر فرد دارد، یعنی هرچه جهل و نادانی بیشتر باشد شخص بیشتر گرفتار می‌شود. یک‌ضرب المثلی در زبان فارسی است که می‌گوید: (آب که از سرگذشت چه یک وجب چه صد وجب) به قول جناب مهندس این حرف اشتباه است، چون عمق یک وجب آب با صد وجب آب تفاوت زیادی دارد.
در مسائل و مشکلاتی که برای ما به وجود می‌آید، باید صبور باشیم و تفکر کنیم و دچار وحشت و نگرانی نشویم تا بتوانیم از آنها خارج شویم. گاهی اوقات اگر مرتکب خطا و گناهی شویم، توبه می‌کنیم، درست است که خداوند توبه‌پذیر است ولی باید جبران خسارت هم کنیم. خداوند مشکلات ما را حل نمی‌کند و این خود ما هستیم که باید در رفع مشکلاتمان تلاش کنیم و بندها و گره‌ها را باز کنیم و در این صورت است که خداوند هم ما را یاری می‌کند و این مسیر نمی‌شود مگر با علم و دانش و معرفت و آگاهی، تنها چیزی که کلید درمان اعتیاد بود، چیزی جز علم و دانش و آگاهی نبود.
همه ما ناگزیر هستیم، روی جهانبینی خودمان کار کنیم و سی‌دی‌ها را گوش کنیم و بنویسم تا همیشه مسلح به سلاح علم و دانش باشیم.
برای گرفتن حق ازدست‌رفته خودمان کار سختی در پیش داریم، پس باید زاویه دیدمان را عوض کنیم و اولین کار این است که ما آن مشکل را بپذیریم و عاقبت کار در اختیار خودمان گذاشته شده است تا با افکار و اندیشه خودمان، قاضی خودمان باشیم و راه‌حل منطقی برای حل مشکلاتمان پیدا کنیم.
هر انسانی باید بتواند زندگی خودش را اداره کند و برنامه‌ریزی داشته باشد و به دانش و آگاهی لازم برسد، وقتی رسید می‌تواند مشکلاتش راحل کند. سخن زیبایی که آقای مهندس در ابتدای جلسات می‌فرمایند: که پناه می‌بریم به خداوند از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و نا‌آگاهی خودمان است. پس اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی.
باید در جهت اهداف نیکو و عالی در زندگی و در بعد و جهان دیگر بتوانیم به وظایف خود عمل کنیم و به بهشت موعود نزدیک شویم. مهم این است که ما به کدام سمت قدم بگذاریم به سمت تاریکی‌ها یا روشنایی‌ها، اگر در ابتدای راه به سمت تاریکی‌ها قدم بگذاریم، به همان طرف کشیده می‌شویم، ولی اگر برگردیم و مسیرمان را عوض کنیم و به‌طرف روشنایی‌ها برویم با هر قدمی که می‌رویم از ظلمت‌ها دورتر می‌شویم و قطعاً به روشنایی‌ها خواهیم رسید، این جاست که باید خودمان این چرخش و برگشت را انجام دهیم. وقتی کار به پایان رسید و به پشت سرمان نگاه کردیم، می‌بینیم که چه مراحل سختی را پشت سر گذاشته‌ایم.
این مسئله چه برای مسافر و چه برای من همسفر ممکن است اتفاق بیفتد، چون هرکسی برای خودش یک ظلمتی دارد. ظلمت از نظر یکی مواد است و ظلمت دیگری هزاران ضدارزش دیگر است. این ماجراها و داستان‌ها یک مبارزه بین نیروی الهی یا قطب مثبت با نیروی شیطانی یا قطب منفی است که همیشه با هم درگیرند. این به‌واسطه اختیاری است که به انسان داده شده است؛ بنابراین ما باید خودمان قاضی خودمان باشیم و در مشکلات بتوانیم حکم مناسب را صادر کنیم.
امیدواریم همه ما قدر نعمت‌هایی که داریم را بدانیم و به دنبال داشته‌هایمان باشیم و همیشه شکرگزار خداوند باشیم، تا به آرامش درونی برسیم.


نویسنده: همسفر افشار رهجوی کمک راهنما همسفر سپیده (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر فهیمه رهجوی کمک راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
ویراستار و ارسال: همسفر نسیم رهجوی کمک راهنما همسفر نرگس (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ایمان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .