جلسه دهم از دوره سیزدهم از کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زنجان با دستور جلسه "وادی دهم و تأثیر آن روی من" با استادی دیده بان محترم مسافر احمد حکیمی، نگهبانی مسافر ولی و دبیری مسافر محمدرضا در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۰/۹/۲ ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دستان احمد هستم یک مسافر.
خداوند را شاکرم و خیلی خوشحال هستم که توفیقی شد تا در جمع شما عزیزان حضورداشته باشم، حرکت عظیمی که در کنگره۶۰ اتفاق میافتد برای احیای انسانها است. در مسیری که انسان طی میکند فرازوفرودهایی وجود دارد که یکی از این فرودها اعتیاد است که میتواند تبدیل به فراز شود، درگذشته برای من سؤال بود که چرا انسانها به این راه (اعتیاد) کشیده میشوند و پاسخی درخور برای آن نمیتوانستم پیدا کنم، زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم و توسط استاد امین با جهانبینی آشنا شدم این را متوجه شدم که مسئله با آنچه حدس میزدم متفاوت است، دریکی از سیدیها جناب مهندس راجع به جبر و اختیار صحبت میکنند و دراینبین چیز سومی را برای ما بیان میکنند که آن فرمان الهی است، انسان برای اینکه در طول حیات خود بتواند قدر روشنایی را بداند باید تاریکیها را تجربه کند و به همین دلیل است که انسان اعتیاد را انتخاب میکند و سپس بافرمان الهی از آن خارج میگردد
مسئله اعتیاد در حیات انسان جایگاه ویژهای دارد که نمیشود آن را با چیز دیگری مقایسه کرد، حال که درمان اعتیاد از درون متد DST و به دستان جناب مهندس پیداشده است ممکن است این سؤال برای انسان به وجود آید که چرا درمان برخی از بیماریهای لاعلاج پیدا نشد تا اینکه درمان این بیماریها هم نهایتاً از دل متد DST خارج گردید؟ یک پیامی در این نهفته است که اگر تمام این بیماریها را جمع کنیم بازهم به اعتیاد نمیرسد. متد DST جسم انسان را نوسازی و راهاندازی میکند و صور پنهان انسان بهوسیله تمکین از فرمان الهی و جهانبینی نوسازی و راهاندازی میشود، پس همانطور که انسان جایگزینی در صور آشکار را انجام داده است باید در صور پنهان هم این جایگزینی را انجام بدهد و این جایگزینی اطلاعات و کسب دانایی بهجای نادانی است که این امر تنها با آموزش میسر میگردد، بنابراین ما باید قدر آموزشهای کنگره ۶۰ را بدانیم و از آنها بهرهمند گردیم. یکی از بچه از من پرسید که تا چه زمانی ما باید آموزش ببینیم؟ به او گفتم که پرسیدن این سؤال مانند این است که از خداوند بپرسی تا چه زمانی خورشید طلوع و غروب خواهد کرد؟ یا از خود بپرسی که تا چه زمانی باید من هرروز غذا بخورم؟ همانطور که انسان در حیات خود به خیلی چیزها نیاز دارد به آموزش نیز نیاز دارد و فرق انسان با دیگر موجودات در همین آموزش پذیری او است.
عظمت و ارزش رهایی ما به ارزش زندگی است و به همین جهت است که حال خوب را نمیتوان با هیچچیز مقایسه کرد، انسانی که تاریکی اعتیاد را درک کرده و میداند که چه عظمتی دارد شروع به تغییر دادن حال خود میکند که این امر ارتباط مستقیمی با وادیهای ما دارد و برای تغییر وضعیت باید به وادیها رجوع کنیم. دستور جلسهی امروز وادی دهم و تأثیر آن روی من است و این وادی میگوید:《صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، بلکه جاری است 》یعنی انسان میتواند صفت را تغییر دهد و یا میتواند به همان صفت گذشته بازگردد، حال صفت چیست؟ صفت یک حالت هست که کسب کردنی است، انسان هم میتواند آن را به دست آورد و هم از دست بدهد، صفت ارتباط مستقیمی با تفکر و اندیشهی انسان دارد و یک انسان با تفکر و اندیشهی خود است که دست به رفتاری میزند که از آن رفتار یک صفت برای انسان به وجود میآید. وقتیکه انسان درگیر اعتیاد میشود یکسری صفات ضد ارزشی به طبع مصرف مواد مخدر برای او به وجود میآید، در این وادی میگوید که شهر وجودی بهیکباره دچار طغیان میگردد، یک تازهوارد زمانی که میخواهد سفر خود را شروع کند به طبع اینکه یک مصرفکننده بوده است و شهر وجودی او با مواد مخدر سازگار شده بود زمانی که میخواهد درمان شود و این شهر وجودی را از نو بسازد یک طغیان درون او اتفاق میافتد، ولی در ادامه وادی میگوید که نسیم آرام الله پس از مدتی شروع به وزیدن میکند، یعنی اگر مدتی صبر کنی بهسلامت و عظمت خواهی رسید، زمانی که راهنما به رهجو برنامه میدهد و رهجو از روی برنامه عمل میکند این سلامتی و ساختار بازمیگردد و تغییر در چهره رهجو کاملاً دیده میشود، به عزیزان سفر اول توصیه میکنم که سفر اول را کاملاً جدی بگیرید و سفر اول زمانی است که نظم و اساس بسیاری از کارهایی که در آینده انجام خواهید داد را باید پایهریزی کنید، من خودم سعی میکنم سی دی که روز یکشنبه میآید را همان روز بنویسم و تمام کنم و این برای این نیست که به جناب مهندس نشان بدهم و امضا بگیرم، من برای جناب مهندس سی دی نمینویسم بلکه برای خودم مینویسم و بد به حال آن رهجویی که سی دی را برای راهنمای خودش بنویسد و فقط بخواهد تعریف راهنمای خود را بگیرد، چون سی دی نوشتن برای راهنما، حکم این را دارد که من خودم گرسنه هستم و بهترین غذا را آماده میکنم اما خودم استفاده نمیکنم و آن را به دیگران میدهم بنابراین خودم گرسنه هستم و بیمار خواهم بود.
من خود در یکزمانی وقتی به کنگره ۶۰ میآمدم نقش بازی میکردم و زمانی که داخل کنگره بودم همهچیز خوب بود ولی بیرون کنگره اینگونه نبود، انسان وقتی نقش بازی کند دیگر نمیتواند در قالب خودش باشد، در کنگره ۶۰ ما آموزش میگیریم که نباید نقش بازی کنیم. نکته بعدی مسئله اجحاف هست، در سی دی ارثومیراث جناب مهندس کاملاً این مسئله را برای ما باز کردند و در جلسهی روز چهارشنبه به یک نکتهای اشاره کردند که خیلی مهم بود، زمانی که باکسی معامله میکنید یا ارثومیراث را تقسیم میکنید اگر کوچکترین اجحافی در حق شخص بکنید هستی عین آن را به شما بازمیگرداند زیرا تمام موجودات فرزندان هستی هستند و هستی اجازه پایمال شدن حق فرزندان خود را به هیچکس نخواهد داد. هستی بهشدت قانونمند عمل میکند و همهچیز را میفهمد و به آن پاسخ میدهد، این آموزشها را ما فقط در کنگره ۶۰ میتوانیم بگیریم و این به مثال همان چشمه آبی است که همیشه میجوشد. کلام آخر این را بگویم که عزیزان توازن یک شعبه به همسفران آن شعبه است و مسافران حتماً همسفران خود را با خودتان همراه کنید، اگر میخواهید که زندگی شما در صلح باشد حتماً باید این آموزشها به همسفران هم داده شود، همهی عظمت کنگره ۶۰ به این است که ما رحمت الهی را درک کنیم و این با دستان پرمهر جناب مهندس برای همه ما اتفاق افتاد و باید شکرگزار این قضیه باشیم و قدر همدیگر را بدانیم، احترام و محبت باید بین اعضای کنگره ۶۰ جاری باشد و نباید هیچگاه از دست همدیگر ناراحت شویم، سعی کنید خدمتگزار باشید زیرا خداوند گفته است که نزدیکترین شما به من خدمتگزاران شما است و خدمتها را باهم مقایسه نکنید و هرکس خرکاری از دستش برمیآید انجام دهد، خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما بودم و امیدوارم که بتوانید شعبههای دیگری در این شهر افتتاح کنید، از اینکه به صحبتهای من گوش کردید متشکرم .
خدمتگزاران جلسه بخش سایت:
عکاس: محمدرضا لژیون هفتم
گزارشگر: حامد لژیون سوم
ویراستار: محمدرضا لژیون هفتم
تایپ: محمدرضا لژیون هفتم
قالب بندی و تنظیم: کمک راهنمای محترم مسافر احسان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1451