چهارمین جلسه از دوره بیستم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی مسافر سیگار "احسان" ، استادی کمک راهنمای محترم "آقا امین" و دبیری مسافر سیگار "وحید " با دستور جلسه "وادی چهارم و تاثیر آن روی من " رأس ساعت 8:30 مورخ 23/10/97 در پارک طالقانی شروع به کار کرد. ضمناً یک سال رهایی مسافر سیگار محسن رهجوی آقای امین حمله داری را جشن می گیریم.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان امین هستم یک مسافر
از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که به من فرصت دادند در این جایگاه خدمت کنم خدا را شکر میکنم که امروز در لژیون ویلیام وایت هستم . همینطور که میدانید دستور جلسه وادی چهارم است، در مسایل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن ، انسان وقتی به مشکلات مختلف دچار میشود درد و رنج های مختلف برایش پیش می آید مثل اعتیاد مثل اضطراب دلشوره نگرانی، هر مشکلی که احساس میکند نمیتواند حل کند، برایش مثل کلاف سر در گمی می ماند که نمیتواند بازش کند، یا به دلیل مشق های نانوشته است که از گذشته مانده یکسری کارها را بايد به موقع انجام میدادم و ندادم الان وقت رسیدن محصول آن کار است، من همیشه یاد داستانی که آقای مهندس تعریف میکرد ، آواز شغال و رقص شتر می افتم ، در گذشته ای نه چندان دور یکسری کارها را بايد انجام میدادم انجام ندادم الان هم وقت رقص شتر است که روزگار به عنوان معلم برایم تدارک دیده است، گاهی قسمتی از آن هم ممکن است به عنوان باز پرداخت بدهی باشد که باید پرداخت کنم، یکسری هم آزمون هایی است که برای تکامل من طراحی شده است تا به تکامل برسم و حالا در کنگره یاد میگیرم که این ها را خودم انتخاب میکنم.
در هر کدام از این حالت‌ها که باشد من قطعا نیاز به یک نقشه راه دارم نیاز به ایمانی دارم که انگیزه به من بدهد امیدوارم کند مرا در حرکت قرص کند و نیاز به این دارم که مسئولیت کارم را خودم بپذیرم.
خدا هستی را آفریده، به من کمک میکند ولی سیستم را طوری طراحی کرده که دست خداوند در آستین من باید بیرون بیاید، در حرکت من است که معنی پیدا میکند، ابزار را در اختیار من گذاشته و حرکت های من است که صرفا انتخاب میکند که در چه شرایطی قرار بگیرم در این شرایط بمانم یا خارج بشوم، این من هستم که انتخاب میکنم و تغییر مرتبه آگاهی نفسم، نباید منتظر معجزه ای از بیرون یا از طرف خداوند باشیم، معجزه ای هم اگر رخ بدهد با حرکت‌های من اتفاق می افتد.
قطعا در مورد درمان سیگار هم همینطور است خیلی ها مرتب میگویند سیگار خیلی درمانش سخت است سخت تر از مواد است، درمان مواد آسان بود، ما در این گیر افتاده ایم من همیشه میگویم این حرفها حرفهایی است که بوی ابلیس میدهد واقعا کسی که درمان مواد را انجام داده درمان سیگار در برابرش کاری ندارد. پیش پا افتاده است، صرفا باید خواسته باشد و حرکت کند ، در ادامه خداوند هم با نیروهایی به کمک انسان می آید.
و اما قسمت دوم دستور جلسه :
در مورد بخش دوم دستور جلسه که تولد اولین سال رهایی آقا محسن است اول به خودش تبریک می گویم من چند روز پیش به خودش هم به شوخی میگفتم که نمیدانم چه چیزی درباره شما بگویم! البته ایشان از کمک راهنماهای شعبه پرستار هستند و فوق العاده انسان دوست داشتنی، خدمتگزار و خیلی با حس های آرام، من خودم خیلی از ایشان چیز یاد میگیرم، ولی به خاطر شغلی که داشت نمیتوانست حضور داشته باشد هر موقع تعطیلی بود می آمد ولی لژیون های پارک طالقانی را تا جایی که توانست شرکت کرد، آن زمان در پارک لژیون تشکیل نمیشد فقط جلسه عمومی برگزار میشد. من همیشه به کسانی که برای درمان سیگار پیش من می آیند میگویم یا باید در لژیون نمایندگی شرکت کنید یا در پارک، محسن در لژیون پارک شرکت کرد ولی در لژیون شعبه کمتر حضور داشت، به همین دلیل من همیشه به شوخی میگفتم نمیشود در مورد تو صحبت کرد الگوی خوبی نیستی! ولی خواست قوی داشت خیلی خدمتگزار چراغ خاموشی هست کارش را بدون سر و صدا انجام میدهد،به قول وادی چهارده اگر کسی کارش را درست انجام دهد جهانی با هر قدمش تبدیل به گلستان میشود، خداوند و بندگان خدا هم متوجه خدمتش میشوند، ان شاالله در کمک راهنمایی اش موفق باشد و برای کمک راهنمایی سیگار هم اقدام کند و بتواند در این راه هم خدمت کند.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید سپاسگزارم.
در ادامه 20 نفر
آقایان: جعفر_حامد_اسد_رمضان_افسر_علی_ابراهیم_حبیب_موسی_علی_پارسا_دانیال_بهروز_علی اکبر_ماشااله_علی_علی_رضا و علی آقا(دیده بان محترم ویلیام وایت)
ضمن مشارکت در خصوص موضوع دستور جلسه، تولد آقا محسن را نیز تبریک گفتند.
در ادامه راهنمایان (آقایان : علی اکبر_مجتبی_جعفر_علی_رضا) که ظرفیت پذیرش رهجو داشتند خود را معرفی کرده تا در پس از اتمام جلسه لژیون های خود را تشکیل دهند.
تازه واردین: ۸ نفر
جمشید – حمید رضا – محمد – سعید- علی – علیرضا – محمد و یوسف
خود را معرفی نمودند که آرزو می کنیم سال دیگر رهایی آنها را در کنار هم به شادی ببینیم.
اعلام سفر اول: 4 نفر
احمد: مدت سفر ۶ ماه راهنما جعفر - ۵ قطعه
حبیب: مدت سفر ۱۱ ماه راهنما رضا- ۱ قطعه
رضا: مدت سفر۹ماه و۲۸روز راهنما رضا- ۱ قطعه
اسماعیل: مدت سفر ۱۰ ماه راهنما امین- ۱ قطعه
در این قسمت مراسم جشن رهایی محسن برگزار شد که در ادامه آن صحبت های او به شرح زیر بود:
سلام دوستان محسن هستم مسافر سیگار
تخریب بیش از 15 سال -آنتی ایکس مصرفی انواع سیگار و قلیان -10 ماه و 4 روز سفر کردم به روش DST با آدامس نیکوتین -با راهنمایی راهنمای عزیزم آقای امین حمله داری -رهایی 13 ماه و 13 روز
پیام (محسن ) : پیامم به کسانی است که درمان سیگارشان را شروع نکرده اند؛ من اگر اطلاعات امروز را داشتم از همان اول سفر، درمانم را شروع میکردم. امیدوارم زودتر سفرشان را شروع کنند و به این حال خوش برسند.
صحبت های مسافر سیگار محسن: سلام دوستان محسن هستم مسافر سیگار
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم و در خدمت شما هستم.
من همیشه تولد هایی که در اینجا برگزار میشد را دوست داشتم و برای خودم تصویر سازی میکردم و منتظر بودم خودم این تولد را تجربه کنم، از همه دوستانی که مشارکت کردند و حضور دارند تشکر میکنم.
ان شاالله حضورمان باعث بشود لژیون ویلیام وایت پارک طالقانی بیش از پیش رونق پیدا بکند. اول از راهنمای خودم آقای امین حمله داری تشکر میکنم که همینطور که گفتند همه جوره با من راه آمدند و برای من راهی جز رهایی و درمان باقی نگذاشتند، درست من را هدایت کردند با مشکلات کاری که من داشتم قبول زحمت کردند.
از راهنمای خودم آقای علی میرفتاح هم تشکر میکنم که مرا در این مسیر کمک کردند و راه را برای من باز کردند.
من با مصرف سیگار خیلی مشکل داشتم چون در حضور خانواده سیگار نمی کشیدم سعی میکردم بیرون بروم، اگر از من می پرسیدند که سیگار میکشی کتمان میکردم و همین باعث میشد همیشه در کش و قوس باشم در استرس باشم ناراحت باشم و خیلی عذاب میکشیدم، مصرف میکردم و ناراحت بودم.
بیش از پانزده سال تخریب داشتم شاید بتوانم بگویم من با مصرف مواد کنار آمده بودم ولی با سیگار نمی‌توانستم کنار بیایم. هر وقت سیگار را لای انگشتانم احساس میکردم میدانستم یک وصله ناجور است برای من، شاید همین موضوع باعث شد بتوانم این سفر را محکم انجام بدهم.
من به واسطه مشکلات کاری ام امکان این را نداشتم که در لژیون شرکت کنم خیلی کم آمدم ولی این خواست قوی شاید باعث شد که سفرم را خوب به پایان ببرم و الان خیلی خوشحالم که امروز تولد یکسال رهایی از بند نیکوتین را جشن میگیرم.
دو نفر از اقوام ما که سیگار میکشند علیرغم اینکه دکتر برایشان ممنوع کرده نمیتوانند سیگار نکشند، البته شاید به آنها هم نشود خرده گرفت چون از راهش وارد نشده‌اند، راهش را بلد نیستند، و خدا را شکر میکنم که این راه برای ما باز شده کنگره بر سر راه ما قرار گرفت، جناب مهندس این روش را ابداع کردند.
در این راه به نظر من سختی وجود ندارد اگر از راهش وارد بشوی اگر از فرامین پیروی کنی،اگر به فرمان راهنما گوش بدهی و عمل کنی.
امروز اگر کسی را میبینم که بیرون منزل در حال سیگار کشیدن است در قهوه خانه ها قلیان میکشد یاد گذشته می افتم و به خاطر وجود آقای مهندس و کنگره و حال امروز خودم خدا را شکر میکنم.
من همیشه در جیب و کیفم عطر و ادکلن و آدامس بود که بوی سیگارم را دیگران متوجه نشوند ولی به محض ورود همه متوجه می شدند.
امیدوارم همه کسانی که اقدام به درمان سیگار نکرده اند زودتر اقدام کنند.
به نظر من بیشتر از اینکه درمان سیگار سختی داشته باشد یک بازی ذهنی است، ذهن من است که اینقدر به آن فکر کرده و از آن یک غولی ساخته به آن شاخ و برگ داده، ولی وجود خارجی ندارد از راهش که وارد شوی میشود به سهولت از آن خارج شد.
از این فرصت استفاده میکنم و از همسفرم تشکر میکنم که در این مدت با تمام وجود به من کمک کرد و واقعا به معنای تمام همراه و هم سفرم بود ایشان هم دوست داشتند حضور داشته باشند ولی امکانش نبود.
از دیده بان محترم آقای خدامی تشکر میکنم از آقای کامران رک تشکر میکنم و از راهنمای خودم آقای امین حمله داری، و در راس از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید سپاسگزارم.
در این قسمت 6 نفر سفر دومی به شرح ذیل اعلام سفر نمودند:
محمدصادق: رهایی۱ سال و ۲ روز
محمود: رهایی ۶ ماه و ۱۳روز
علی: رهایی ۵سال و ۳ماه(آزاد مرد)
وحید-دبیر (2ماه و 2 هفته) و احسان-نگهبان (یکسال و 5 ماه) و آقا امین- استاد جلسه( 4 سال و چند ماه)
پیام (آقا کامران -دستیار محترم دیده بان ویلیام وایت):
از به کار بردن نام تجاری آدامس و سیگار خودداری کنیم و خودمان را مسافر سیگار معرفی کنیم (نه مسافر نیکوتین یا ویلیام).
هفته آینده تولد نداریم و با حضور دوستان هفته همسفر را در کنار یکدیگر جشن می گیریم. ولی دو هفته دیگه تولد آقا امین رهجوی آقا فرشید را با اتفاق جشن می گیریم، دوستان لطفا حمایت کنند.
و پس از آن جلسه را با دعای کنگره 60 به پایان رساندیم .
مشارکت: 20 نفر - تازه واردین : 8 نفر - اعلام سفر(اول و دوم) : 10 نفر
تعداد حاضرین :80 نفر
با آرزوی موفقیت برای همه شما.
عکس از آقا ماشالله
تایپ : آقا محسن رهجوی آقا امین از نمایندگی پرستار
تنظیم نهایی: احسان رهجوی آقا حامد شمس از آکادمی
جمعه؛ پارک طالقانی؛ 23 آذر ماه 1397
- تعداد بازدید از این مطلب :
1290