English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره60؛ نمایندگی تخت جمشید شیراز+مراسم اهدای شال مرزبانی

کارگاه آموزشی کنگره60؛ نمایندگی تخت جمشید شیراز+مراسم اهدای شال مرزبانی

جلسه چهارم از دور ششم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافرین نمایندگی تخت جمشید با دستور جلسه سیستم ایکس+مراسم اهدای شال مرزبانی با استادی دیده بان آقای احمد حکیمی و نگهبانی مسافر صمد و دبیری مسافر محسن روز سه‌شنبه مورخ 1397/7/17 رأس ساعت 17 آغاز بکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
 
سلام دوستان احمد هستم مسافر. از خداوند سپاسگزارم که توفیق داد امروز در این جلسه خدمت شما حضورداشته باشم. همان طور که اطلاع دارید امروز مراسم جابه‌جایی و اهداء شال به مرزبانان جدید راداریم. به مرزبان‌های دوره قبل خدا قوت می‌گویم و امیدوارم که از خدماتی که انجام دادند بهره لازم را برده باشند و امیدوارم که مرزبانی دوره جدید بتواند به نزدیک شدن این شعبه به استاندارد کمک بکند تا کارها به‌درستی پیش برود و تولید و رشد بالا برود.
 
طبق پیام سی دی سروقت که پیام اول آن می‌گوید: شما اختیاردارید که راه خود را بروید و با دلق از چاه یا قنات آب بیرون بیاورید و به اقیانوس و دریا و رودخانه. به نظم و انضباط هیچ راهی ندهید. مختارید و اختیار تام دارید. اینجا با تمثیل بیان می‌کند که اختیار حق انتخاب است. آدم وقتی آگاهی نداشته باشد چاه هست، قنات هست، رودخانه و دریا و اقیانوس هم هست که می‌تواند به‌راحتی از آن‌ها استفاده کند درحالی‌که این انسان دلق را به درون چاه می‌اندازد و می‌خواهد از چاه آب دربیاورد. اشاره تمثیل راه‌حل غلط مشکل انسان دارد.
 
اگر بخواهم توی مصرف مثال بزنم صحبت این پیام می‌گوید: دریا، اقیانوس و رودخانه کنار توست اما تو می‌خواهی با این دلق از درون چاه آب بالا بکشی. می‌گوید کنگره کنار توست و راه برای تو نمایان شده است اما تو می‌گویی اگر می‌رفتم کمپ ده‌پانزده روز می‌خوابیدم خیلی بهتربود چون چیزی نمی‌شد و بعد دیگر مصرف نمی‌کردم. یا سم‌زدایی می‌کنم یا از عطاری قرص می‌گیرم. کارهایی که همه ما انجام دادیم. می‌گوید این‌قدر من آگاهی ندارم که این نعمت در اختیار من قرار داده‌شده است ولی من به جهت ناآگاهی برای خودم دردسر درست کردم و آخرسر دلق را که بیرون می‌کشم دیگر چیزی از من نمی‌ماند.
 
 
اکنون سکان کشتی، لنگر و خدمه همه در دست‌توست. در سی دی لنگر کشتی، کشتی را تمثیل جسم قرار داده است. سکان کشتی مانند فرمانی است که در دست شما قرار دارد که درمان شوی یا از درمان خارج شوی و هر کاری می‌خواهی انجام بدهی سکان در دست خودتوست و مختاری که به هر طرف که می‌خواهی این کشتی را هدایت کنی. منظور از خدمه هم تمام سلول‌ها و جوارح بدن است. در شروع سفر شخص راه می‌افتد که از این اقیانوس پرتلاطم عبور کند و به رهایی برسد اما در وسط راه که می‌رسد لنگر را می‌اندازد. اگر صدسال هم این لنگر درون آب باشد به رهایی نمی‌رسد. لنگر انداختن یعنی این گه زمانی که داری OT را با سرنگ می‌کشی خط سرنگ را بالای خط شماره بیاوری و به خودت بگویی حالا که چیزی نمیشه و اگر اضافه‌تر مصرف کنم اتفاقی نمی‌افتد؛ و این یعنی به‌مرورزمان درجایت ایست می‌کنی و لنگر می‌اندازی و زمانی که لنگر انداختی دیگر نمی‌توانی آن را دربیاوری. باید راهنما به تو یاد بدهد که چطور لنگر را بالا بکشی.
 
سکان کشتی، لنگر و خدمه در دست شماست و در تمام سطوح کائنات مانند یک قانون است؛ و واقعاً هم همین‌طور است. وقتی به من اختیار داده‌شده همه‌چیز به خواست من بستگی دارد. حرکت می‌کنم و به هر جایگاهی که رسیدم فکر می‌کنم. تا حالا به این فکر کردید که چقدر زحمت کشیدیم تا خودمان را تابلو کردیم. کار، زندگی، زن و بچه، همه را بی‌خیال شدیم و فقط پول به کاسب می‌دادیم تا برچسب ننگ را به خودمان بچسبانیم و انگشت نمای دیگران بشویم. می‌گوید چقدر زحمت کشیدی که یک مصرف‌کننده بشی اما حالا چرا برای درمان خودت هیچ تلاشی نمی‌کنی؟ مسیری که مشخص و نشانه‌گذاری شده است.
 
می‌گوید اگر کسی دست به‌سوی شما دراز ننمود، شما با اختیار خودتان نمی‌توانید به یاری او بروید؛ یعنی اینکه من به‌عنوان راهنما اگر رهجو نخواهد درمان شود هیچ کاری نمی‌توانم بکنم. اگر شما OT و روش DST کنار بگذارید و بنشیند راز و نیاز کنید و به هر جای متبرکه‌ای که می‌خواهید بروید، اگر سیستم شما راه افتاد! این‌طور نیست این سیستم راه نمی‌افتد چون احتیاج به دارو دارد. هر بیماری غیر از اعتیاد که انسان به آن دچار می‌شود همه بزرگان قادرند که آن را شفا دهند ولی هیچ‌کدامشان در برابر اعتیاد نمی‌توانند این کار را بکنند و یک چرا و علامت سؤال بزرگی را پیش روی خود می‌بینند. برای اینکه خودت با دست‌های خودت اعتیاد را فراهم کردی و باید با دست‌های خودت آن را درست کنی.
 
 
بنابراین اگر کسی توی باتلاق افتاده و داره دست‌وپا می زنه، راهنما دستش را به‌سوی او دراز می‌کند، منوط به اینکه فرد هم‌دستش را دراز کند و اگر این را نکند درون این باتلاق غرق می‌شود. امیدوارم تمام این مسائلی را که گفتم به جهت اهمیت این راه و روش است؛ که شاخص درمان در کنگره 60 اول روش DST و دوم OT هست. ورزش و مسائل دیگر چاشنی این کار قرار می‌گیرد.
 
یک‌بار دیگر به مرزبانان جدید تبریک و به مرزبانان دوره قبل خدا قوت می‌گویم. انشالله در دی‌ماه که امتحان کمک راهنمایی را در پیش روداریم بچه‌های سفر دوم حتماً در این آزمون شرکت کنند. امیدوارم که بتوانیم همه ما به همدیگر یاری برسانیم و کمک کنیم...
 
 
در پایان جلسه از مرزبانان دوره قبل با حضور ایجنت تقدیر و تشکر گردید و شال مرزبانی به گروه جدید مرزبانی اهدا شد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

تهیه مطلب و عکس : مسافر ایمان (لژیون دوم)
ویرایش و ثبت: مسافر محمد (لژیون دوم)
منبع: نمایندگی تخت جمشید شیراز
takhtejamshid.congress60.org

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .