الگوی کنگره هستی است و ادارهی کنگره همانند هستی میباشد.
در هستی همه چیز از یک قانون تدریجی پیروی میکند و همه چیز برای به وجود آمدن و یا خلق شدن نیاز به زمان مناسبی دارد. در کنگره این را میتوان مشاهده کرد که برای درمان اعتیاد به یازده ماه زمان نیاز است تا درمان صحیح شکل بگیرد.
هستی تمام کارهایش را توسط اجزای خود انجام میدهد این موضوع هم در کنگره وجود دارد که همهی خدمتگزاران کنگره از خود افراد کنگره هستند و همین امر کنگره را از دیگر اجتماعات دولتی و مردمی متمایز میکند.
من اینطور فکر میکنم که علت موفقیت کنگره این است که هستی را الگو قرار داده است؛ زیرا هستی بینقصترین قانون را دارد و هستی بسیار قدرتمند است.
در هستی هر کسی وظیفهی خود را انجام ندهد آسیب میبیند، حال مهم نیست این وظیفه چه باشد این انجام وظایف و بیهوده نبودن تمام عناصر هستی را در برمیگیرد از کرم خاکی شروع میشود تا قدرتمندترین حیوان جنگل یعنی شیر که هر کدام در جایگاهشان مسئول انجام آن وظایف هستند پس هیچیک از این عوامل هستی بیارزش نیستند، هستی به همهی اجزا تشکیل دهندهاش احترام میگذارد و چه زیبا این قانون در کنگره اجرا میشود که در هر جایگاهی باشی باارزش هستی، چه دکتر و یا چه کارگر.
با ورود به کنگره همهی داشتههای خود را پشت در میگذاریم و همه یکی میشویم در کنگره تمامی جایگاهها باارزش است چه جایگاه مهماندار و یا جایگاه استادی و همانند هستی اگر در کنگره کسی درست وظیفهی خود را انجام ندهد آسیب میبیند.
تشابه دیگر هستی و کنگره این است که هستی اول آموزش میدهد تا قدرت پیدا کنی و تبدیل به تولیدکننده شوی و در هستی اگر ضعیف باشی از بین میروی در کنگره هم همینطور است فرد سفر اولی ابتدا آموزش و خدمات رایگان دریافت میکند تا قدرتمند شود و زمانی که درمان شد با جان و دل به افراد دیگر خدمت میکند.
این جملهی (یکی برای همه، همه برای یکی) بارها در کنگره گفته شده است که وقتی همه برای درمان و آرامش تو خدمت میکنند تو هم بعد از به دست آوردن آرامش باید برای دیگری خدمت کنی در غیر این صورت تو هنوز قدرتمند نشدهای و هنوز ضعیف هستی همانطور که در هستی ضعیف نابود میشود در کنگره هم ضعیف از بین میرود.
انسان برای قدرت پیدا کردن در هستی باید چه کاری را انجام بدهد؟
انسان با تحصیل و کار میتواند قدرتمند شود و قطعاً فردی که با کار و تحصیل به قدرت برسد میتواند به اکثریت خواستههایش دست پیدا کند. انسان در تمام طول عمر خود در حال سفر میباشد که این سفر پر از تجربههای متفاوت و مفید است و رکود بر انسان در سفر جایز نیست.
دو چیز در سفر نقش دارد؛ یکی اعتمادبهنفس و دیگری نداشتن همسفر بد.
وقتی ما به وظایف خود یعنی تحصیل و کار بپردازیم به تواناییهای لازم دست پیدا میکنیم، انسان قدرتمند قادر به دریافت صفات خداوندی است هرچند که این صفات در خداوند همانند دریاست و در ما همانند یک قطره است.
کار، تحصیل، قدرت
ملیحه همسفر محسن
ویراستار و ثبت همسفر ساره
- تعداد بازدید از این مطلب :
1675